جماران: آیت الله العظمی جوادی آملی خاطرنشان کرد: شهدای ما ستون دین هستند و با مردمی که ستون دین هستند، نمیتوان بدرفتاری کرد و حقوقشان را نادیده گرفت. اینها شفعای ما هستند. طبق فرموده امیرالمؤمنین (ع)، اهل بیت (ع) صنایع پروردگار هستند، معلم و مربیشان کسی جز خدا نیست و شاگرد مستقیم خدا هستند.
آیت الله العظمی جوادی آملی از مراجع تقلید گفت: مردمی که انقلاب کردند و جنگ هشت ساله را با دادن شهید و جانباز به پیروزی رساندند، ستون دین هستند و با ستون دین نمیتوان بدرفتاری کرد.
آیتالله جوادی آملی، در پیامی که بهصورت تصویری در کنگره بینالمللی نهجالبلاغه پخش شد، افزود: مردم جاهلی ابتدا متدین شدند، سپس به دین علاقهمند شده و آن را تقویت کردند و در نهایت، به ستون دین تبدیل شدند و دین به وسیله آنها حفظ شده است.
وی افزود: شهدای ما ستون دین هستند و با مردمی که ستون دین هستند، نمیتوان بدرفتاری کرد و حقوقشان را نادیده گرفت. اینها شفعای ما هستند. طبق فرموده امیرالمؤمنین (ع)، اهل بیت (ع) صنایع پروردگار هستند، معلم و مربیشان کسی جز خدا نیست و شاگرد مستقیم خدا هستند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از بیانات عمیق و علمی علی بن ابیطالب(ع) در نهجالبلاغه فعلی نیامده است، گفت: علی بن ابیطالب(ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه و سیدرضی.
وی تاکید کرد: محافلی که به نام علی بن ابیطالب (ع) بهصورت بزرگداشت آن حضرت، یا گرامیداشت غدیر و یا بهعنوان جلال و شکوه نهجالبلاغه در سراسر جهان تشکیل میشود، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا همه این عناوین به شخصیتی مربوط میشود که یا پیغمبر (ص) او را از طرف خدا معرفی میکند و یا خود آن حضرت، به معرفی خودش میپردازد. گاهی در غدیر، سخن از علی بن ابیطالب (ع) است، گاهی در صدر و ساقه نهجالبلاغه و گاهی در آیات نورانی قرآن که فوق همه اینهاست، از ولایت علی بن ابیطالب (ع) و کرامت غیبی خدا به ولایت آن حضرت صحبت میشود.
این مفسر قرآن افزود: مرحوم کلینی از زبان حضرت امیر نقل میکند: «خدا در جهان خلقت، آیت و نشانه بزرگتری از من نیافریده است.» چون اهل بیت (ع) یک نور هستند، معنای این سخن آن است که اهل بیت (ع) از وجود مبارک پیغمبر (ص) بهعنوان ختم نبوت تا وجود مبارک حضرت ولیعصر (عج) بهعنوان ختم امامت، همه یک نور هستند، در جهان خلقت معادل ندارند و بندگان خاص الهی محسوب میشوند.
آیت الله العظمی جوادی آملی ادامه داد: اگر بخواهیم از آن حضرت سخن بگوییم، گاهی از غدیر سخن به میان میآید و گاهی از نهجالبلاغه که هر دو در کنار آیات قرآن کریم مطرح هستند. بهترین راه برای معرفی علی بن ابیطالب (ع) بعد از قرآن کریم و سخنان نورانی حضرت ختمی نبوت، بیان نورانی خود علی بن ابیطالب (ع) در نهجالبلاغه است.
وی اضافه کرد: کسانی که کنگره نهجالبلاغه یا غدیر یا ولایت برگزار میکنند، به عرض آنها میرسانیم که از غربت علی بن ابیطالب (ع) بکاهید و نهجالبلاغه اصیل را که به لطف الهی، همه آن در یک جا جمع شد، مطرح قرار دهید. سیدرضی سعی بلیغی داشت، ولی فرصت نبود، ضرورت آن احساس نمیشد و مقدور هم نبود که بتواند تمام کلمات حضرت را جمعآوری کند.
آیت الله العظمی جوادی آملی افزود: بسیاری از بیانات عمیق و علمی علی بن ابیطالب (ع) در نهجالبلاغه فعلی نیامده است. علی بن ابیطالب (ع) را با خطبه باید شناخت، نه با خطابه و سیدرضی، خطبهها را نقل نکرده، خطابهها را نقل کرده و نهجالبلاغه فعلی که به نام خطبهها مطرح است، بسیاری از آنها خطابه است، نه خطبه.
وی خاطر نشان کرد: مرحوم کلینی در جلد اول جوامع توحید میگوید «علی بن ابیطالب (ع) خطبهای دارد که اگر تمام جن و انس جمع شوند و در میان آنها پیامبری نباشد، نمیتوانند چنین خطبهای ایراد کنند.» مرحوم صدرالمتألهین در شرح اصول کافی، راجع به این سخن میگوید «مرحوم کلینی باید این جمله را اضافه میکرد که اگر همه جن و انس جمع شوند و در میان آنها، پیامبران بزرگ نباشند، نمیتوانند مثل این خطبه علی بن ابیطالب (ع) را بیاورند که میفرماید «…لَا مِنْ شَیْءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْءٍ خَلَقَ مَا کَانَ…». این خطبه را کلینی نقل کرده، ولی سیدرضی نقل نکرده است.
این مفسر قرآن اضافه کرد: علمیت کلام علی (ع) در خطبه است، خطابهها متوسطاند و درباره مسائل نظامی، اقتصادی، اخلاقی و حقوقی است، ولی آن معارف بلند توحیدی که از آنها سخن میگوید، بسیار مهم است. حضرت در نهجالبلاغه خود را معرفی میکند و در نامهای که برای معاویه مینویسد، میفرماید «ما با شما قابل قیاس نیستیم، ما دستپرورده و پرورشیافته مکتب ذات اقدس الهی را بلا واسطه ادراک میکنیم، علم لدنی، علم علّی و علوم غیبی پیش ماست، در شرق و غرب عالم هر جا فعل و دستور تازهای وجود دارد، از ماست. وقتی زمام کار را به دست گرفتم، اولین کاری که انجام دادم، این بود که قرآن و دین را آزاد کردم.»
این مرجع تقلید ادامه داد: علی بن ابیطالب (ع) کارهای بسیاری انجام داد و ما بسیار مدیون آن حضرت هستیم. ایشان در نامهای که به مالک اشتر نوشت، فرمود «قرآن به بند کشیده شده بود، اسلام را به بردگی برده بودند و هر چه خواستند، به نام اسلام گفتند و عمل کردند و من، دین را آزاد کردم. امروز تو از طرف من بر سریر مصر نشستهای، چه کسی و چه موقع فرصت یافت تا دین را از دست این بیرحمان آزاد کند. من دین را آزاد کردم و مردم آزاد شدند. کسی حق ندارد به نام خود و با فکر خود، از دین حرفی دربیاورد و آزادی را معنا کند. مردم همان مردم جاهلی بودند و من آنها را از قعر جاهلیت به درآوردم و ستون دین قرار دادم. مردم عمود دین هستند.»
آیت الله العظمی جوادی آملی اضافه کرد: آنچه از علی بن ابیطالب (ع) به حسب ظاهر رسیده و جمعآوری شده، بر همه ما لازم است. اکنون که در حال شرح نهجالبلاغه هستم، در چند مورد نوشتهام که باید از امیرالمؤمنین (ع) خجالت بکشم. علی بن ابیطالب (ع) آن نیست که در نهجالبلاغه سیدرضی آمده، بلکه آن است که در تمام نهجالبلاغه آمده است. حضرت در آنجا خودش را معرفی میکند و تمام نهجالبلاغه چند برابر نهجالبلاغه سیدرضی است که تقطیع شده محسوب میشود و خطبه را رها کردن و خطابه را به جای خطبه گذاشتن است.
به گفته وی، مطالب علمی نهجالبلاغه در خطبههاست، آنجا که توحید، اهل بیت (ع)، ولایت و امامت را معرفی میکند، جای علی بن ابیطالب (ع) است. دستاندرکاران کنگره باید تمام نهجالبلاغه را در دستورکار قرار دهند تا به گوشهای از وظیفه تشیع خود نسبت به علی بن ابیطالب (ع) عمل کرده باشند.