فارین پالیسی در مطلبی به قلم کامرون عبادی نوشت: چگونگی مجازات پوتین بدون ویران کردن اقتصاد اروپا همچنان یک چالش است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: کمتر از ۲۴ ساعت طول کشید تا ایالات متحده مجموعهای از تحریمها را علیه روسیه در واکنش به تهاجم مسکو به اوکراین اعلام کند. برخی از این اقدامات بیسابقه بود، اما برای اوکراینیها و افرادی که نگران افزایش خصومت و تجاوزات ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بودند، این سوال مهم وجود داشت که آیا مجازاتها باعث تغییر رویهی رهبر روسیه در مورد جنگ میشود؟ به نظر میرسد پاسخ کوتاه "نه" باشد.
در کمال شگفتی ناظران، غرب حذف بانکهای روسی از سیستم بین بانکی سوئیفت را رد کرد. در عوض، تحریمها بر مسدود کردن داراییها و ممانعت از فعالیت پنج بانک بزرگ روسیه متمرکز بود.
محور گفتگوی این هفته من با آدام توز، ستوننویس فارین پالیسی این بود که شرایط بالا در عمل چه معنایی دارد.
تحریمهایی اعمال شده علیه روسیه واقعیترین جنبهی اقتصادی این جنگ است. در ادامه به موضوعاتی همچون سرریز منطقهای این نوع درگیری، تأثیر آن بر بازارهای جهانی گندم و گاز و آنچه که جنگ در مورد نفوذ الیگارشهای روسی بر پوتین میگوید، پرداخته میشود.
کامرون آبادی: در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی در بسته «تحریمهای شدید» دولت بایدن وجود دارد، صحبتهای زیادی شده است. اما واقعاً بایدن در این بسته چه چیزی را گنجاند؟
آدام توز: خبر مهم این است که وزارت خزانه داری ایالات متحده در حال گسترش تحریمها به Sberbank است که بانک غالب در اقتصاد روسیه است. حدود ۳۰ درصد از کل سپردهها را در اختیار دارد و نیمی از مردم روسیه در این بانک حساب دارند و حقوق و دستمزدشان از طریق آن پرداخت میشود؛ بنابراین این یک قدم بزرگ بود. اما بایدن احتیاطهایی دارد و در این زمینه خاطرنشان کرده است: بله ما در مورد ایجاد تعادل بین منافع مصرف کنندگان در ایالات متحده و اروپا حساسیت داریم. همچنین به طور قابل درکی در مورد قیمت انرژی نگران هستیم. بنابراین، تمهیداتی برای اطمینان از اینکه پرداختها برای تحویل انرژی همچنان ادامه دارد، ایجاد کرده ایم.
همین جا باید از آقای بایدن بپرسیم که آقای. رئیس جمهور منظورت چیست؟ از آنجایی که شما پرداختهای انرژی را تحریم نمیکنید، واقعاً از تحریمهای مهم چشم پوشی میکنید. واقعیت این است که اگر کسی بخواهد برای اهداف مرتبط با انرژی به یکی از این بانکهای تحریم شدهی روسیه پرداختی انجام دهد، آزادانه میتواند این کار را انجام دهد. فقط کافی است که از طریق یک واسطه غیر آمریکایی عمل شود؛ بنابراین به نظر میرسد که بخش انرژی به مثابهی یک در باز برای اجتناب از تحریمها عمل میکند و اجازه میدهد تا پرداختهای عمده وجوه انجام شود. من فکر میکنم که احتمالاً این همان سازش دشواری است که با اروپاییها انجام شد، زیرا آنها به شدت به انرژی روسیه نیاز دارند. یک اقدام فوری علیه تامین انرژی آنها، آسیبهای فلج کنندهای به اقتصاد اروپا وارد میکند. به نظر میرسد، همین موضوع امکان تحقق این سازش را فراهم کرده است.
کامرون آبادی: تمام هدف تحریمها جلوگیری از انجام معاملات روسیه در خارج از کشور است و این عمدتا شامل انرژی میشود. با این وجود ما یک راه گریز برای مسکو ایجاد کرده ایم و میگوییم، به جز صادرات انرژی که اکثریت معاملات را تشکیل میدهد، بقیهی بخشها تحریم میشوند. این چیزی است که شما میگویید، درست است؟ منظورتان این است که اساساً فقط یک شکاف بزرگ در میانه این تحریمها وجود دارد؟
جواب: راستش من هم مثل تو گیج شده ام. اما واقعیت همین است و اگر در حال حاضر، در تجارت انرژی فعال بودم، کسبوکارم را از طریق دویچه بانک یا پاریباس و هر بانک دیگری ادامه میدادم.
سوال: بنابراین، شاید مفید باشد که کمی به عقب برگردیم. من کنجکاو بودم که تاریخ به طور کلی در مورد تأثیرات یک جنگ بزرگ بین دولتی مانند جنگ روسیه و اوکراین چه چیزی به ما میگوید. آیا به طور کلی جنگهایی مانند این نقطه عطف اقتصادی بزرگی هستند؟
جواب: حملهی روسیه به اوکراین مانند حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ است. حمله هوایی روسیه تاکنون در مقایسه با آنچه آمریکا در عراق در آن جنگ انجام داد، بسیار کم بوده است. این جنگ تأثیر مخربی بر عراق داشت و اقتصادهای منطقه را تحت تأثیر قرار داد و در نهایت به بیثباتی سوریه کمک کرد و شوک بزرگی برای اقتصاد ایران و سایر همسایگانی بود که به عراق صادرات داشتند. اما رویدادی نبود که دنیا را تکان دهد.
البته تاثیر آن بر اقتصاد ایالات متحده به عنوان یک مهاجم در سال ۲۰۰۳ در حد متوسط بود که شامل افزایش مخارج نظامی ۱ یا ۲ درصدی تولید ناخالص داخلی آمریکا بود. اما اقدامی که روسها انجام میدهند به نسبت اقتصاد آنها بزرگتر است. با این حال، حملهی روسیه به اوکراین به عنوان بسیج عمومی جامعه روسیه برای تهاجم مطرح نیست. با این شرایط من انتظار دارم این جنگ خسارت فاجعه باری به خود اوکراین وارد کند و تأثیرات موجی که اعتماد را در سراسر منطقه تحت تأثیر قرار دهد و بدون شک از دریای سیاه سرایت کند، به دنبال داشته باشد. اما این یک نوع جنگ بزرگ است که با کل تحولات تاریخی که ما در نتیجه جنگ جهانی اول و دوم شاهدش بودیم، مغایرت دارد.
سوال: این جنگ احتمالاً تأثیراتی بر بازارهای کالا، به ویژه صادرات روسیه و اوکراین شامل گندم و نفت خواهد داشت. از طرفی احتمالاً جنگ بر کشورهایی که به این قیمتها حساس هستند تأثیر میگذارد، درست است؟ آیا کشورهای در حال توسعه باید از افزایش قیمت غلات و گاز هراس داشته باشند؟
جواب: بله، قطعا. منظورم این است که ما مطمئناً شوک افزایش قیمت گاز و نفت را در غرب خواهیم داشت. اما وضعیت کشورهای فقیرتر که به شدت به انرژی وارداتی وابسته هستند، بسیار جدیتر است. همین امر در مورد دیگر صادرات کالاهای روسیه و اوکراین، که در واقع غذا است، صدق میکند. اوکراین واقعاً به عنوان یک نیروی اقتصادی جهانی اهمیت دارد، روسیه نیز همین طور است. آنها حدود ۲۳ درصد از صادرات جهانی گندم را تشکیل میدهند، بنابراین تقریباً یک چهارم بازار را دراختیار دارند. این سهم بسیار زیادی است. ۱۹ درصد ذرت صادر شده در سطح جهان و ۸۰ درصد روغن آفتابگردان از این منطقه میآید؛ بنابراین اختلال در این زمینه، شوکهای بزرگی خواهند بود.
به نظر من، ذخایر آنها برای جلوگیری از یک بحران فوری گرسنگی جهانی کافی است. اما قیمت همه این کالاها در حال افزایش است. برخی از کارشناسان دو برابر شدن قیمت گندم را پیشبینی میکنند و این تأثیری واقعاً چشمگیر بر مشتریان بسیار شکننده مانند لبنان و همچنین کشورهای بزرگ و پرجمعیت با درآمد متوسط تا کم مانند بنگلادش، مصر و اتیوپی دارد. این کشورها به شدت به غلات و آرد وارداتی متکی هستند.