قسمت سی و دوم / جسورترین و شیرین ترین های هفته در "انتخاب"

پیش از هرچیز آغاز ماه مبارک رمضان رو به هموطنان عزیز و تمام مسلمین عالم تبریک می گیم و درگذشت استاد سمندریان رو به تمام اهالی هنر و هنردوستان تسلیت.

آخ ! از این گرانی و این مردمی که تا یه چیزی گرون میشه یهو صف میکشنو برای گرونتر شدنش مجوز صادر می کنن و جناب محتکر هم حالی اساسی می کنند و قیمت را بالا می برند ! از حباب سکه و ارز که سربلند بیرون اومدیم افتادیم تو حباب مرغ ! مرغ ، این پرنده ی کوچک خوشبختی این روزها شده یکی از عوامل کسب رکورد جهانی برای ما ، در افزایش قیمت روزانه و شهر به شهر ! البته با توجه به اینکه اخیراً مشخص شده گرمای هوا در جنوب کار استکبار است و اصلاً این استکبار بی ادب باعث شده باران نبارد ، خوب مرغ که چیزی نیست ، سه سوت عواملش رو خبر میکنه و مرغ گرون میشه . البته ما خیلی قبل ترها به این نکته اشاره کرده بودیم و نگرانی خود را از تخلیه ابرها توسط اروپایی ها با ارائه اسناد مطرح کرده بودیم ، این هم اسنادش ببینید . از طرف دیگر برخی از این فرار مغزهای مقیم داخل ، افزایش میزان خودروها را به افزایش درآمد مردم تعبیر کرده و در همین حال فیلم جدایی نان از سفره هم کلید خورد و قرار شد سر سفره فقط نفت خالی بخوریم و بجای 900 نفر ، 27 مصری به دعوت ایران پاسخ دادند و تشریف آوردند ، مشخص شد مجازات ها برای مقابله با ماهواره کافی نبوده ، وزیر اقتصاد گفته وضع غربی ها از ما بدتر است ، اما وضع ما از آنها بهتر است ، رییس جمهور می خواهد به مصر برود ، معاون شهردار تهران از مونوریل شهر قم انتقاد کرد ، مرسی ایرانی ها و عراقی ها مصر نیایند ، قرار شده احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری معلم شود ، در دوره بیکاری متخصصین و تحصیلکردگان کشور فوتبالیست ها قراردادهای میلیاردی می بندند ، میوه خریدن هم کم کم دارد به رویا بدل می شود ، مسکن تا دو ماه دیگر 50 درصد ارزان می شود ، معلوم شد وزیر کار مسئول اشتغال نیست ، سوریه در جوش و خروش اما آرام است ، خرنما شد کیلویی 9000 تومان ، شهریه دکتری 55 میلیون تومان ، مشایی براساس نظر سنجی روزنامه ایران محبوب ترین چهره سیاسی ایران شد ، خرید و فروش مسکن مهر ممنوع شد ، ماه رمضان با گرانی گوشت و میوه آغاز و ما هم متواضعانه همچنان جهان را مدیریت می کنیم .


شیرین ترین ها : 

1- وزیر اقتصاد

جناب وزیر اقتصاد گفته اند : "بحران اقتصادی که از سال 2007 آغاز شد در 2009 به اوج خود رسید و یکی از مشکلات اقتصاد دنیا امروز کندی و ناپایداری رشد اقتصادی است به طوری که رشد اقتصادی جهان پس از 2010 به 5.2 درصد رسید و در سال گذشته به 3.8 درصد کاهش یافت و امسال نیز پیش بینی می شود 3.3 کاهش یابد...همچنین رشد اقتصاد کشورهای پیشرفته دنیا از 3.2 درصد در سال 2010 به 1.6 درصد در سال 2011 رسید و در سال جاری به 1.2 درصد کاهش یافت."

ما خواستیم همین جملات را بیاوریم و بدون شرح برویم سراغ بعدی ، اما دیدیم نمی شود ، دروغ چرا ! تا قبر آآآ ! کم آوردیم در برابر این همه اعتماد به نفس آقای وزیر. آخه یه مواقعی ما ربطی به اقتصاد جهانی نداریم و اصلاً کلهم اجمعین تصمیم داریم آنها را ویران کنیم و برخی مواقع می بینیم نه بابا! اونها که ویران بشن بعد ما چه می کنیم ؟ چون خودمان زیر و رویشان فرموده ایم ، خوب نمی شود اگر مشکلی پیش آمد به آنها ربطش داد و اگر هم شد و ما نشان داده ایم در این زمینه دیگه ما می توانیم ! خوب گیر و گوری در مواضع قبلی مان ایجاد می شود . مردم که هیچ ، اما خوب علمای اقتصاد که می فهمند! دیدید عرض کردیم بدون شرح ! شما همان بدون شرح در نظر بگیرید و برید بعدی .

جناب سیدحسن موسوی اخیراً درباره خشکسالی های جنوب کشور فرموده اند : بنده به خشکسالی های نیمه جنوبی کشور مشکوکم، استعمار و استکبار جهانی با تکنولوژی در شرایط اقلیمی ایران تاثیر می گذارند. سازمان هواشناسی ریشه این مفسده را باید کشف کند چون این میزان خشکسالی در کشور طبیعی به نظر نمی رسد.

آقا ماهم مشکوکیم ، حالا این خشکسالیه یه طرف ، توی این گرمای پر از گرد و غبار ، بارون اومدن هم یه طرف . اصلاً این مستکبرا یه کم ، کم دارن ! آخه تو تابستون بارون ، جز اینه که می خوان هواس مارو پرت کنن برای کارهای خرابکارانه ی خودشون ؟ چطوری ! خوب اینجوری دیگه ، بارون میاد ، ما فکر می کنیم بهاره ، می ریم عید دیدنی ، صاحب خونه هم تو این گرونی ، مایحتاج باید بره دنبال یه لقمه نون حلال! خوب دیگه کلاً حواس مملکت از اقدامات ددمنشانه ی این خرابکاران پرت میشه و خوب همین میشه دیگه ، مرغ گرون میشه ، دلار و سکه با حباب احاطه میشه و خیلی کارای دیگه . دیدید معاون آقای رییس بی دلیل حرف نمیزنه ، اسنادش هم که گفتیم ، دیدید ، حالا هی حرف صد من یه غاز بزنید و بگید مسئولین درست عمل نکردن ، اشکال از مردمه برادر ، با این بارون جوگیر میشن ، میرن عید دیدنی! 

و یک نکته به دوستانی که حرفها رو میزنن ، چرا اصرار دارید غرب رو دارای یک قدرت غیرقابل مهر توصیف کنید و در مقابل این حرف بگید ، تمام تهدیداتشون بی اثره ؟ 

3-  دستیار ارشد رییس‌جمهور

جناب ثمره هاشمی گفته است : امروز کسی در خیابان‌های ایران قدم بزند به خوبی درخواهد یافت که هیچ نشانی از آثار ادعایی تحریم در ایران وجود ندارد.

خدا را شکر ، اما قدم زدن داریم تا قدم زدن آقای دستیار! راستی این دستیار رییس جمهور هم مثل دستیار پزشک ها است ؟ مثلاً دکتر میگه قیچی ، تیغ ، سوزن و ... اینهاست یا مثلاً دکتر عرق کنه دستمال کاغذی روی پیشونیش می زارن ؟ به ما چه ! ما سخنانی داریم در حد مدیریت بین الملل ، توجه بفرمایید :

اول اینکه خیابان گردی به جهت مواجهه با خیل عظیم بیکاران که اکثر آنها هم دانشگاه دیده و باآبرو هستند نمی تواند ملاکی برای تشخیص باشد . دوم اینکه شما اگر 7 سال پیش در خیابان قدم می زدید به جهت رونق اقتصادی کشور و سرمایه گذاری در تولید بجای سکه و ارز و مسکن (و تولد میلیاردرهای یک شبه) ، با وجود اینکه اوضاع مردم از لحاظ اقتصادی بهتر بود اما سرمایه خود را به جهت عدم سقوط ارزش پول با خرید مسکن  نه اقدام برای استعمار مستأجر و یا سرمایه گذاری در طرح های تولیدی یا اعتماد به بانک ها به جهت ثبات قوانین ، کمتر به سمت خرید ماشین هایی بی کیفیت و یا با کیفیت گران قیمت که صرفاً برای شغل شریف مسافر کشی تهیه شده باشد سوق داده می شد. بنابراین این نظریه ابداعی در علم اقتصاد نیز چندان قابل توجه نیست. سوم هم اینکه برادر اراده ملت ایران در برابر تحریم ها واقع شده و نه برنامه !

دیدید ما چقدر بلدیم ! می خواهید تا صبح مثل شما حرف بزنیم . اما خواهش می کنیم جدی جدی ، یکروز در خیابانهای پایتخت قدم بزنید و ببینید چه خبر است .

این خانم مرغه ، یه مدتیه چنان از دسترس خارج شده و مهرش بالا رفته که هیچ خروسی سمتش نمیره ، به همین خاطر نسلش داره ور میفته و این چند وقته که ایشون عشوه میان ، دوستان از یه تفاوت فرهنگی استفاده کردن و رفتن از برزیل مرغ وارد کردن ، تا بلکه اینها هم به خودشون بیان و برن سر خونه زندگیشون ، اما این تفاوت فرهنگی ها گویا در حجم بالا وارد شدن و خانم مرغه خودمون واسه اینکه حرف و حدیثی واسش درست نکنن ، رفته بالای نمودار تورم و گویا قصد پایین اومدن هم نداره . حالا ما کار نداریم به این کارا ، خوب مشکل خودشونه ، اما دقت کنید برای مونث جماعت رقیب نتراشید وگرنه پدر پدر پدر سوخته اطرافشو تا شعاع 500 کیلومتری در میاره ها ! اگر این تفاوت فرهنگی ها رو جمع نکنید ، اوضاع درست نمیشه ها، از ما گفتن ! 

جناب محمودی فرمایش کرده اند: ایران برای 210 میلیون نفر جا دارد؟! ما هفتاد میلیون آدم ، خیلی هامون یه خونه درست درمون نداریم و حتی قدرت خروج از خانه پدری و دست و پا کردن یه زندگی حداقلی با حقوق معقول نداریم ، بعد شما فکر کن جمعیت بشه 210 میلیون ، بعد بانکها بخوان سکه بفروشن و مرغ فروشی بخوان مرغ بفروشن ، چی میشه ؟ روزی 100 میلیون نفر فقط تو صفن . 100 میلیون دنبال پیدا کردن کار و خونه و مسافرکشی و خدای نکرده دزدی های کوچولو موچولو و 10 میلیون هم دنبال خرید زمین و خونه و کوبیدن و ساختن و ایجاد حباب و پول رو پول گذاشتن . خوب خدا یه چیزی به آدم داده ، که اگر هر از گاهی ازش استفاده بشه ، کمتر حرف می زنیم و بیشتر فکر می کنیم ، که وقتی بخش عظیمی از جمعیت حال حاضر با مشکلات معیشتی و تامین سرپناه حداقلی مواجهند لااقل نمک به زخمشون نپاشیم کمی برای رفع مشکلات فعلی به خودمون زحمت بدیم . 

آقا این دلار هم هی خبر ساز میشه ! اون موقع که دو نرخی بود ، فاصیه بین نرخ دولتی و بازار آزادش 700 - 800 تومن بود ، حالا که سه نرخی شده ، اجازه بدین یک آخ بگم ، بعد توضیح میدم : آخ! دو نرخی که بود به مسافرها 400 تا بیشتر ندادن تا کسی نتونه تو بازار اختلال ایجاد کنه و گفتن 1226 تومنه ، اما این بازار خود ملتهب ، گرونش کرد و رسوندش به بالای 1900 ، حالا فکر کنید سه نرخی بشه ، کالاهای اساسی 1226 ، سرمایه ای 1500 و لوکس 1900 . حالا رانت و یه چندتا آدم اینکاره تا همین فاصله ها رو باز بیشتر کنن و یه چند تا کارخونه ورشکسته که برای واردات ارز 1500 بگیرن و بازار و چنان حباب در حباب کنن که ... اصلاً به ما چه ، ما چرا خودمون رو درگیر این حساب کتبا بکنیم ، از فردا باید بریم یه چندتا جوجه بخریم ، بندازیم تو پارکینگ خونه ، بلکه در چند سال آینده ، با مرغ شدن جوجه هامون بتونیم یه سری تو بازار ارز و سکه در بیاریم و بشیم یه مرفه کم درد!