سرویس تاریخ «انتخاب»؛ عدهای از بازماندگان گروه جزنی – ظریفی با همکاری برادران احمدزاده، سازمان چریکهای فدایی خلق را در ایران به وجود آوردند. با آغاز عملیات چریکی شهری در جنگلهای سیاهکل در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، نیروهای افراطی و چپگرای سازمان دانشجویی خارج از کشور با حمایت نیروهای کمونیست و طرفدار مائو در سازمانهای جبهه ملی، کنفدراسیون را یکسره به طرف سازمانی افراطی هدایت کردند؛ و سلطهی مائوئیستها بر کنفدراسیون بلامنازع گردید. دانشجویان مسلمان نیز از مدتها قبل اکثر نیروی خود را در اتحادیهی انجمنهای اسلامی متمرکز کرده بودند و با واحدهای تابعهی کنفدراسیون فقط در تظاهرات اعتراضآمیز علیه رژیم شرکت میکردند.
با حمایت پرشور کنفدراسیون از چریکهای فدایی، دادستان نظامی تهران، کنفدراسیون را سازمانی غیرقانونی و عضویت در آن را مشمول مجازات سه تا ده سال زندان اعلام کرد. کنفدراسیون گرچه در مبارزه علیه این حکم پیروز میدان گردید و بر تعداد اعضای خود به شدت افزود ولی از درون سیر انحطاط نهایی خود را آغاز کرد.
در یکی از سمینارهای کنفدراسیون در بهار سال ۱۹۶۹ که در دوسلدورف تشکیل شد، ابوالحسن بنیصدر گفت: «چنانچه احزاب و گروههای سیاسی فعالیتهای خود را به درون کنفدراسیون هدایت کنند، هم سازمان دانشجویی را به لجن خواهند کشاند و هم خود مضمحل خواهند شد.» این پیشگویی با اعلام حمایت کنفدراسیون از مبارزات مسلحانهی داخل کشور تحقق عینی یافت. درگیری سازمانهای مائوئیستی با یکدیگر به درون سازمان علنی و به اصطلاح دموکراتیک دانشجویی کشیده شد.
طی سالهای ۶۹ و ۷۰ میلادی، سازمان توده انقلابی با کادرهای توده انقلابی به جان یکدیگر افتادند.
سازمان توفان نیز مبارزهی خصمانهای را علیه سازمان کادرها آغاز کرد. منشأ اختلافات عقیدتی آنها را در صفحات پیشین ذکر کردهام. در این زمان نشریهای به نام «ستاره سرخ» منتشر شد. در سرمقالهی اولین شمارهی آن عبارت «بیایید به ندای رفیق مائو پاسخ مثبت دهیم» درج شده بود. همچنین در آمریکا نیز سازمانی به نام «انقلابیون کمونیست» به رهبری حمید کوثری و سیامک زعیم، اعلام موجودیت کرد، که با سازمان توده انقلابی به خصومت و رقابت برخاسته و در مدت کوتاهی ایرانیان زیادی را به سوی خود جذب نموده و توانست سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را تحت نفوذ خود درآورد.
ساواک هم بیکار نبود. در سال ۱۹۷۰ روزنامهای به نام «پرچم سرخ» با ترویج اندیشههای رفیق مائو منتشر شد. در این نشریه به اختلافات رفقا! در سازمانهای متعدد و متنوع و رنگارنگ کمونیستی به شدت دامن زده میشد. گرچه وابستگی این روزنامه به ساواک هم از طریق نوع مطالب و هم از طریق سازمانهای وابسته به کنفدراسیون خیلی زود افشا گردید ولی نشان از آن داشت که رژیم نیز دستاندرکار خلق سازمانهای به اصطلاح خلقی و کمونیستی شده است. سازمانهای وابسته – که ذکر آنان رفت – گرچه با هم به رقابت و خصومت پرداخته بودند ولی همدیگر را میشناختند، لذا خیلی زود توانستند ردپای ساواک را در «پرچم سرخ» پیدا کنند. از دیگر کارهای ساواک حادثهای بود که در روزهای برگزاری کنگرهي دهم کنفدراسیون (۲۶ دسامبر ۶۹ تا ۵ ژانویه ۷۰) در شهر کارلسروهه رخ داد. در این کنگره حدود ۴۰۰ نماینده از سازمانهای تابعهی کنفدراسیون حضور داشتند. اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان پیامی برای کنگرهی فوق ارسال کرده؛ و از مبارزات سازمان در حمایت از مردم مسلمان ایران و مبارزات آنان به رهبری آیتالله خمینی قدردانی کرده بود.
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۵۶-۲۵۸