رضا مقاتلی: انرژی خاورمیانه ارزش و قابلیت اثرگذاری خود بر مراودات و تعاملات بین الملل را بخصوص پس از بحران اوکراین بازیابی کرده است و اینک این منطقه همچنان نه تنها به لحاظ افکار خاص ایدئولوژیکی شناخته شده اش و موارد مترتب بر آن، که با اثرگذاری ذخایر عظیم و استراتژیک انرژی خود به لحاظ ژئوپولیتیکی نیز منطقهای اثرگذار در روابط بین الملل باقی مانده است. بازار انرژی همواره ملاحظات و معادلات خاص خود را در نظام بین الملل و روابط بین ملل مختلف و البته بلوک بندیهای صورت گرفته محفوظ داشته است و نقش این موضوع را در مقاطع مختلفی که حتی منتج به ایجاد نقاط عطف در روابط بین الملل شده است نیز به وضوح میتوان مشاهده و مورد اشارت قرار داد.
بحران اوکراین شاید تنها آتش زیر خاکستری بود که شعلههای نیاز جهانی به انرژی را آشکارتر ساخت. جنگ سرد موجود میان کشورهای مدعی هژمونی روابط بین الملل سالهاست رخ نمایان کرده است و انرژی در این میان جایگاهی استراتژیک داشته و نقشی مهم را در اتخاذ راهبردهای طرفهای درگیر در این جنگ سرد به خود اختصاص داده است. دو بلوک سنتی شرق و غرب در جنگ سرد نوین هر کدام به قصد همراه نمودن کشورهایی با خصایص و شرایطی متفاوت در بلوک خویش، ایدهها و ابتکاراتی نو را با طراحیها و استراتژیهای مدون در پیش گرفته اند و در این میان مبحث "انرژی" یکی از فصول ثابت و مشترک همهی استراتژیها و طراحیهای این کشورهاست.
در راس این کشورها بدون تردید ایالات متحده آمریکا و چین و البته هر کدام با نیازهایی متفاوت و استراتژیهایی متضاد بدنبال رهیافتی جهت تامین منافعی که منتج به حصول منافع ملی آنان باشد طراحیهای خود را تدوین میکنند. خاورمیانه همانگونه که ذکر شد کماکان کانون اصلی تلاقی نیازهای این کشورها و البته دلیلی برای توجه خاص آنان به این جغرافیای جهانی است. پوشیده نیست که نیاز ایالات متحده آمریکا به انرژی خاورمیانه در نازلترین دوران خود قرار دارد و این کشور اینک خود از صادرکنندگان انرژی به متحدانش بدل شده است. ایالات متحده بخصوص در دوران بحران ایجاد شدهی اوکراین بالاترین حجم صادراتی به کشورهای همراه خود بخصوص در اتحادیه اروپا را به ثبت رسانیده است. اما تامین نیازهای فراوان انرژی کشورهای متحد و همراه ایالات متحده که در دکترین امنیت ملی این کشور قرار دارد، ایالات متحده را ناگزیر به استمرار نگاهی ویژه به انرژی خاورمیانه میکند. وضعیت رقیب بالقوهی این کشور یعنی چین متفاوت از ایالات متحده است؛ چین که بدلیل نیازهای عظیم اقتصادی اش اینک به بزرگترین وارد کننده نفت خالص جهان بدل شده است بر اساس برآوردها رقمی بین ۴۷ تا ۵۰ درصد یا حتی کمی بیش از این رقم _ بدلیل واردات غیر رسمی و ثبت نشده از برخی کشورهای منطقه_ از نیاز خود به انرژی را از کشورهای خاورمیانه تامین میکند. نفت با ارزشترین کالای کنونی وارداتی چین از خاورمیانه است و از دیگر سو برای کشورهای این منطقه نیز بر خلاف دهه ۱۹۹۰ میلادی صادارات انرژی به چین بسیار بیشتر از صادراتشان به ایالات متحده آمریکا و حتی کشورهای بزرگ صنعتی اروپایی است. این موضوع باعث شده است چین بر اساس طراحی کمربند و جاده " شی جین پینگ" سرمایه گذاریها و قرارداهای عظیم و بلند مدتی را با کشورهای مختلف این منطقه حتی کشورهایی که به صورت دوجانبه رقیب هم محسوب میشوند نیز صورت داده و منعقد نماید. ایران، عربستان سعودی، مصر و الجزایر که به نوعی رقیب هم محسوب میشوند از جمله کشورهای مشمول این طراحی چین محسوب شده و پیمانهایی بلند مدت را با این کشور منعقد کرده اند.
جالبتر آنکه اسرائیل و عربستان سعودی بعنوان متحدان ایالات متحده آمریکا و ایران و سوریه بعنوان مخالفان و دشمنان ایالات متحده آمریکا همه تمایل علنی و آشکار خود به همراهی با ابتکارات چین در خاورمیانه را که بدون تردید بیشتر حول محور اقتصادی و البته انرژی میباشد ابراز نموده و حتی به آن مبادرت ورزیده اند. گواه این مدعا نیز آن است که بر اساس دادههای China Global Investment Tracker در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ میلادی پروژههای سرمایه گذاری و خدمات ساخت و ساز چین در خاورمیانه به تنهایی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار بوده است. ابراز تمایل ایران و حتی عربستان سعودی به مراوده بر اساس یوان چین به جای دلار شاید مهمترین عاملی باشد که باعث شد پرزیدنت بایدن در سفر اخیرش به منطقه رسماً عنوان کند ما به هیچ عنوان منطقه را برای استیلای کشورهایی نظیر ایران، چین و حتی روسیه بر خاورمیانه ترک نخواهیم کرد. همهی این عوامل در نهایت میتواند مبرهن کنندهی این موضوع مهم باشد که انرژی خاورمیانه و نیاز کشورهای خارج از این جغرافیا کماکان میتواند عاملی مهم در زمینه تدوین و طراحی معادلات در روابط بین الملل باشد و در این میان اینک این پرسش اساسی کماکان مطرح و باقی خواهد ماند که آیا چین توان طراحی معادلات جدید به واسطه انرژی در خاورمیانه که بر معادلات و ساختارهای روابط بین الملل نیز سایه خواهد افکند را دارا میباشد؟
*کارشناس ارشد مطالعات منطقهای خاورمیانه