arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۱۲۸۹۰
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۰۹ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۱

عباس عبدی: هیچ‌کدام از مسائل اساسی حل نشده / نه تنها چشم‌اندازی برای حل مشکلات نمی‌دهند بلکه لجوجانه می‌کوشند به تنظیمات کارخانه برگردند

عباس عبدی نوشت: اعتراضات اخیر فقط بازتابی از مسائل عمیق‌تر مشکلات ایران بود و همچنان هم هست و به طور قطع هیچ‌کدام از مسائل اساسی حل نشده است. چشم‌اندازی هم برای حل ارایه یا دیده نمی‌شود. نه تنها چشم‌اندازی نمی‌دهند بلکه لجوجانه می‌کوشند که به تنظیمات کارخانه برگردند. عملکرد کنونی درباره پوشش زنان، احکام صادره، مولدسازی، طرح نمایندگان برای برقراری سکوت، فضای رسانه‌ای محدود، تداوم وضعیت بلوچستان و... جملگی نشان می‌دهد که هیچ افقی برای حل مسائل داخلی دیده نمی‌شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: بدون تردید یکی از ویژگی‌های جوامع جدید، پویایی و تغییرات مستمر آن است. این تغییرات گاه آرام و بدون تنش رخ می‌دهد و گاه با حدی از تنش و حتی تقابل و شاید شدید. جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست، به ویژه آنکه ایران از گروه جوامع در حال تحول نیز هست، ولی این تغییرات اگر با تکانه‌های طولانی‌مدت همراه باشد و پاسخ درخوری دریافت نکند، جامعه و مردم را فرسوده می‌کند و این فرسودگی عوارض جبران‌ناپذیر روانی، اقتصادی و سیاسی دارد. به همین علت متولیان حکومت باید خود را جای شهروندان عادی قرار دهند تا متوجه شوند که تا چه اندازه قادر به تحمل این تکانه‌های گوناگون هستند؟

در این یادداشت به بخشی از مهم‌ترین عناصر فرسودگی و خسته‌کننده و اتفاقاتی که فقط در این مدت اخیر رخ داده، اشاره می‌کنم. امیدوارم که مخاطبان رسمی و طرفداران حکومت و دستگاه‌های مسوول به ویژه نهاد‌های سیاسی و اطلاعاتی با دقت و حسن نظر به این نکات توجه کنند.

۱- اقتصاد؛ تورم و فقر

تورم بالا نشانه‌ای بسیار بد برای جامعه است. شاید بگویید که حدود ۵ دهه است که جامعه به تورم دو رقمی عادت کرده است و این وضعیت چیز جدیدی نیست. به طور قطع این استدلال از چند جهت پذیرفتنی نیست؛ اول اینکه جامعه هیچ‌گاه به تورم عادت نمی‌کند. شاید آن را تحمل کند- همچنان‌که درد را تحمل می‌کند- ولی درد عادت نمی‌شود. چون اگر عادت شود که دیگر درد نیست. علت دوم نیز تفاوت تورم در ۵ سال اخیر با گذشته است که شاخص قیمت‌ها در این ۵ سال یعنی از ابتدای ۱۳۹۷ تاکنون (پایان امسال) احتمالا نزدیک به ۶ برابر افزایش خواهد یافت و این در قرن اخیر بی‌سابقه است. گفتن این ارقام ساده است ولی تحمل آن وحشتناک است. علت سوم که بدتر است، فقدان چشم‌انداز نسبت به بهبود امور است که دلایل آن بر خوانندگان پوشیده نیست، چون اغلب امیدی به بهبود وضع تورم ندارند. به‌علاوه شاید تورم را بتوان قدری تحمل کرد، ولی هنگامی که تورم با گسترش فقر همراه شود مشکل بسیار بیشتر می‌شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که فرآیند فقیر شدن جامعه تشدید شده است و اکنون حدود یک‌سوم و شاید هم بیشتر جامعه به زیر خط فقر رفته‌اند.

۲- سیاست خارجی؛ تنوع مشکلات و تنش‌ها

یکی از بدترین مشکلات ایران درگیر شدن بیش از حد در مسائل سیاست خارجی است. البته همه کشور‌ها دچار مشکلات خارجی هستند و گریزی از آن‌ها نیست، ولی چند تفاوت عمده در مشکلات ما با کشور‌های دیگر وجود دارد؛ اول اینکه ایران با موضوعات بسیار متنوعی در حوزه سیاست خارجی و حتی بین‌المللی دست به گریبان شده است، به نحوی که این موضوعات می‌تواند زنجیره‌وار به یکدیگر پیوند بخورند و جامعه را با چالش مواجه کند. در همین یکی دو روز، حمله به تاسیسات نظامی در اصفهان، مساله روابط با آذربایجان، پیش‌تر از آن مصوبه پارلمان اروپا و سپس تحریم‌های اتحادیه اروپا، موضوع اوکراین همگی و بقای برجام در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت می‌تواند عوارض سختی داشته باشد. دوم اینکه کشور‌های دیگر، همچنان مسیر دیپلماسی را برای حل مسائل فی‌مابین خود باز نگه می‌دارند، ولی اینجا چنین مسیر‌هایی کمتر گشوده می‌شود.

۳- سیاست داخلی؛ عدم تفاهم

اعتراضات اخیر فقط بازتابی از مسائل عمیق‌تر مشکلات ایران بود و همچنان هم هست و به طور قطع هیچ‌کدام از مسائل اساسی حل نشده است. چشم‌اندازی هم برای حل ارایه یا دیده نمی‌شود.

نه تنها چشم‌اندازی نمی‌دهند بلکه لجوجانه می‌کوشند که به تنظیمات کارخانه برگردند. عملکرد کنونی درباره پوشش زنان، احکام صادره، مولدسازی، طرح نمایندگان برای برقراری سکوت، فضای رسانه‌ای محدود، تداوم وضعیت بلوچستان و... جملگی نشان می‌دهد که هیچ افقی برای حل مسائل داخلی دیده نمی‌شود، به همین علت است که مهاجرت، همچنان گزینه بخش مهمی از سرمایه انسانی کشور است، خروج سرمایه مالی و روند افزایشی قیمت ارز و... به فرآیند‌های اصلی جامعه تبدیل شده‌اند. در کنار آن افول سرمایه اجتماعی و نیز استهلاک شدید زیرساخت‌ها و منابع طبیعی کشور، وضعیت را شکننده‌تر کرده است.

با این ملاحظات چرا مسوولان ذی‌ربط توجه کافی نمی‌کنند؟ سکوت یا شکسته و بسته حرف زدن مشکلی را حل نمی‌کند. این وظیفه همه ما است که در برابر خطا‌ها و ضعف‌ها سکوت نکنیم و نظرات اصلاحی خود را بدهیم. این رفتار شکنندگی را بیشتر می‌کند. با این نیرو‌های مدیریتی، با این رسانه ناکارآمد، با این شکاف سیاسی و نبود چشم‌انداز، راه به جایی برده نخواهد شد. این‌گونه یکدندگی در برابر وضعیت جاری شکننده است و هر لحظه آبستن رویدادی است. باید ثبات و پایداری را جایگزین آن کرد.
خود دانید.

نظرات بینندگان