کوروش احمدی دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل و کارشناس مسائل بین الملل درمورد حمله اخیر در اصفهان و همچنین حمله در بوکمال سوریه می گوید این امر بویژه با توجه به رزمایش ویژه ای که آمریکا و اسرائیل چند روز پیش انجام دادند و ظاهرا از نظر اهداف، ماهیت و دامنه متفاوت با رزمایش های گذاشته بوده، حائز اهمیت است. شاید بتوان با احتیاط زیاد گفت که آن رزمایش می توانست مقدمه ای برای هشدار به ایران بوده باشد که با دو حمله اخیر ادامه یافته است.
احمدی در گفت و گو با «انتخاب» در رابطه با پیام حملات اخیر به پایگاهی در اصفهان و تفاوت آن با گذشته، اظهار کرد: در مجموع در مقایسه با گذشته به نظر نمی رسد که این حمله و حمله در بوکمال سوریه متضمن پیام جدید و متفاوتی باشد. در گذشته نیز مشابه این حملات در بوکمال و حملاتی در داخل سوریه علیه اهداف منتسب به ایران انجام می شده و حملات تخریبی و تروریستی مشابه در داخل ایران نیز درگذشته انجام شده که مقامات ایران به اسرائیل نسبت می داده اند. لذا به نظر نمی رسد که شاهد تحول جدیدی بوده باشیم.
وی افزود: البته اینکه این دو حمله در شرایط جدیدی رخ داده، مهم است. اما پیامها و اهدافی که عوامل آن دنبال می کنند ظاهرا همانی است که در گذشته بوده است. انجام عملیات ایذایی، ادعای داشتن اطلاعات حساس و تلاش برای محدود کردن برنامه های تسلیحاتی و هسته ای صلح آمیز ایران و محدود کردن حضور ایران در سوریه و مانند آن می تواند در زمره این اهداف باشد. اینها اهدافی است که تقریبا همیشه از این گونه حملات دنبال می شده است. البته شاید این اواخر این گونه حملات اندکی آشکارتر و علنی تر انجام می شود. مهم است که نیویورک تایمز و وال استریت جورنال به نقل از مقامات آمریکایی بدون ذکر نام آنها تایید کردند که این عملیات توسط اسرائیل انجام شده است.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه شاید آمریکا در جریان تحرکات و حملات اخیر اسرائیل بوده، خاطرنشان کرد: اشاره دو روزنامه مورد اشاره به نقش اسرائیل در این حملات می تواند به این معنی باشد که آمریکا از قبل در جریان این حملات بوده و نیز اینکه آمریکا نیاز به مخفی کردن اطلاع قبلی خود ندیده است. این امر بویژه با توجه به رزمایش ویژه ای که آمریکا و اسرائیل چند روز پیش انجام دادند و ظاهرا از نظر اهداف، ماهیت و دامنه متفاوت با رزمایش های گذاشته بوده، حائز اهمیت است. شاید بتوان با احتیاط زیاد گفت که آن رزمایش می توانست مقدمه ای برای هشدار به ایران بوده باشد که با دو حمله اخیر ادامه یافته است.
وی تاکید کرد: با این اوصاف اولا شرایط بین المللی و منطقه ای و نیز شرایط اقتصادی غرب از جمله تورم و نیز جنگ اوکراین حداقل اجازه اقدام نظامی گسترده علیه ایران در این مقطع زمانی را نمی دهد. شواهد حاکی است که آمریکا همچنان امیدوار است که برجام قابل احیا باشد و هنوز از این موضوع قطع امید نکرده است. از سوی دیگر باید در نظر داشته باشیم سیاست خارجی ایران در چهار دهه گذشته هیچ گاه تا به این حد تحت فشار نبوده است. فشاری که امروز بر سیاست خارجی کشور وارد می شود تقریبا از همه جهات است و تنها مثل گذشته از ناحیه آمریکا نیست. فشار اروپا بر ایران بی سابقه و همه جانبه است یعنی در سطح افکار عمومی و در سطح پارلمان ها و در سطح نهاد های مدنی این فشار ها اعمال می شود و فقط دولت ها نیستند و اتفاقا دولتها به نسبت برخورد ملایم تری دارند. در مقایسه، در زمان تحریمهای بین المللی علیه عراق؛ نهادهای مدنی غربی نه تنها حامی تحریم ها نبودند، بلکه حتی در دهه 90 میلادی نهاد های مدنی خواستار رفع تحریم های عراق بودند.
احمدی با بیان اینکه فشارها بر ایران شرایط را از نظر بین المللی دشوار کرده، افزود: در چنین شرایطی مساله دیگر تحول در روابط بین چین و کشور های عربی منطقه به ضرر ایران است؛ دو بیانیه منتشر شده پس از سفر رئیس جمهور چین به عربستان نقطه عطفی در روابط چین و کشورهای شورای همکاری های خلیج فارس بود و در عین حال نقطه عطفی منفی در روابط ایران و چین نیز بود چرا که این دو بیانیه از بسیاری جهات نسبت به ایران منفی بود؛ بخش مربوط به سه جزیره ایرانی در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت. ولی بخش های دیگر این بیانیه چین و شورای همکاری در مورد ایران نیز عجیب و خلاف روال گذشته بود.
وی افزود: مسئله دیگر مربوط به پهباد های ایرانی است که ادعا می شود در جنگ اوکراین به کار گرفته شده اند. فشار به این خاطر نیز به ایران رو به افزایش بوده و اینکه دو حمله در اصفهان و بوکمال در این شرایط انجام شده نیز مهم است. در این رابطه مهم است که اقای امیرعبدالهیان اعلام کرد که نه تنها ایران الحاق دونتسک و لوهانسک به روسیه را نمی پذیرد، بلکه الحاق کریمه به روسیه نیز مورد پذیرش ایران نیست. این موضع که البته موضع درستی است احتمالا با توجه به فشار ناشی از ادعاهای مربوط به پهبادها صورت گرفته است. ضمن اینکه این موضع می تواند بر روابط بین ایران و روسیه تاثیر بگذارد. در مجموع شرایط بسیار بغرنج و پیچیده ای شکل گرفته است.
وی در پایان در مورد احتمال اینکه ارتباطی میان پیامی که قطر از جانب آمریکا آورد مربوطه به حمله های اخیر باشد، گفت: بعید می دانم سفر وزیر امور خارجه قطر به ایران ارتباطی با دو حمله اخیر داشته باشد. این سفر حتما قبل از این حملات برنامه ریزی شده بوده است. به طور کلی آمریکایی ها همیشه گفته اند که مبادله پیام با ایران را ادامه می دهند. طی یکی دو ماه اخیر مقامات آمریکایی معمولا گفته اند که در ارتباط با مسائل مربوط به زندانیان دو تابعیتی و اعتراضات و مواجه بودن مستقیم یا غیر مستقیم نیروهای دو کشور در عراق و سوریه و خلیج فارس با ایران مبادله پیام دارند. چون نیروهای نظامی دو کشور در خلیج فارس و با واسطه و غیر مستقیم در عراق و سوریه حضور دارند، مهم است که دو طرف به نحوی با هم در تماس باشند تا بتوانند از برخوردی تصادفی و اتفاقی جلوگیری کنند و به نحوی در تماس با هم باشند تا برخورد های ناخواسته روی ندهد و اگر روی داد بالا نگیرد.
وی ادامه داد: البته جنگ اوکراین هم موضوع مهم دیگری برای آمریکا و اروپا است که ممکن است در مبادله پیام ها مد نظر باشد. البته این را هم باید در نظر گرفت که ایران و آمریکا برای مبادله پیام هم بورل را دارند و هم سفارت سوئیس در تهران و هم نمایندگی ایران در سازمان ملل. وقتی پای قطر یا عمان به میان می آید محتمل تر این است که قاعدتا موضوع به زندانیان دو تابعیتی مربوط باشد. البته مقامات ایرانی به تلویح گفته اند که پیام ها درمورد برجام هم بوده است که احتمال آن وجود دارد چرا که آمریکا اگر چه می گوید مذاکرات در مورد برجام را تعلیق کرده، اما آنرا از دستور کار خارج نکرده است. البته با تحولات گسترده ای که به آنها اشاره کردم بعید به نظر می رسد که در آینده نزدیک شاهد تحولات چشمگیری در ارتباط با احیای برجام باشیم.