پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : همشهری :اواسط سال 97 در یکی از محلههای بندرعباس به پلیس خبر رسید که مرد جوانی در حیاط خانهاش به قتل رسیده است.
تیم بررسی صحنه قتل خود را به محل کشف جسد رساند. مقتول مردی 32ساله بود که براثر خفگی جانباخته بود. همسرش میگفت وقتی شوهرش به تنهایی در خانه بوده این بلا بر سرش آمده و نمیداند چهکسی شوهرش را کشته است. در این شرایط بود که با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات تیم جنایی در شاخههای مختلف ادامه یافت.
تحقیقات میدانی از همسایهها نشان میداد که آنها هیچکسی را هنگام ورود یا خروج از خانه مقتول ندیدهاند. با وجود این آنها مدعی بودند که مقتول و همسرش مدتها بود که با یکدیگر اختلاف داشتند و گاهی این اختلافات به درگیری کشیده میشد. در این شرایط بود که انگشت اتهام بهسوی همسر مقتول گرفته شد. مأموران پس از چند روز تحت نظر قراردادن وی بهطور نامحسوس، او را احضار کردند و تحت بازجویی قرار دادند.
زن جوان هرچند ابتدا وانمود میکرد که از ماجرای قتل شوهرش بیاطلاع است، اما وقتی بازجوییها از او ادامه پیدا کرد در اعترافاتی هولناک مدعی شد که با همدستی مردی دستفروش شوهرش را به قتل رسانده است. او گفت: من و شوهرم با وجود داشتن دختری خردسال، اختلافات زیادی با یکدیگر داشتیم و هر روز کارمان دعوا و درگیری بود. من خیلی تلاش کردم تا مشکلاتمان برطرف شود و زندگی با شوهرم را تحمل میکردم اما یک روز که خیلی درگیریهایمان بالا گرفته بود از مرد دستفروشی که با او در ارتباط بودم، خواستم شوهرم را بکشد. او هم وارد خانهمان شد و او را خفه کرد و گریخت.
دستگیری مرد دستفروش
دستفروشی که این زن از او صحبت میکرد مردی 76ساله بود که بهصورت دورهگرد لباس میفروخت. مأموران با اطلاعاتی که زن جوان در اختیارشان قرار داده بود پاتوقهای دستفروش را تحت نظر گرفتند و چند روز بعد موفق شدند او را دستگیر کنند. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت نتوانست حضورش در محل جنایت را انکار کند اما گفت او مرتکب قتل نشده و وقتی به محل حادثه رسیده بود مقتول روی زمین افتاده بود.
این مرد در جریان تحقیقات به مأموران گفت: من سالهاست که دستفروش هستم و کنار خیابان بساط میکنم و لباس زنانه و بچهگانه میفروشم. در این سالها مشتریان زیادی داشتم و با افراد زیادی آشنا شدم و مدتی قبل هم با این زن آشنا شدم. او از مشتریانم بود و بارها از من خرید کرده بود. آخرین مرتبه اما مقدار زیادی جنس نسیه خرید. دستفروش سالخورده ادامه داد: بعد از گذشت چند روز با زن جوان تماس و سراغ طلبم را گرفتم. او از من خواست بعد از پایان کارم برای گرفتن پول به خانهاش بروم. وقتی در خانه را زدم او گفت که بیا داخل. گفتم من کاری ندارم که داخل بیایم و آمدهام که پولم را بگیرم. با اصرار او وارد خانه شدم و در حیاط شوهرش را دیدم که روی زمین افتاده و از ترس فرار کردم.
با وجود انکارهای این مرد اما شواهد بهدست آمده حاکی از رابطه پنهانی او و زن جوان بود و نشان میداد که آنها با همدستی یکدیگر مرد جوان را به قتل رساندهاند. در این شرایط بود که پرونده با تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد و مرد سالخورده به اتهام قتل عمدی و همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل محاکمه شدند. در جلسه دادگاه پدر و مادر مقتول و دختر نوجوان او خواستار مجازات متهمان شدند و قضات دادگاه پس از بررسی محتویات پرونده مرد دستفروش را به قصاص و همسر مقتول را به تحمل 25سال حبس محکوم کردند. این رأی بعد از مدتی در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و آماده اجرا شد.
بخشش قاتل
با گذشت مدتی از قطعیشدن حکم دادگاه، شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شد. اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس از مدتی قبل تلاش زیادی را برای بخشیدهشدن قاتل آغاز کرده بودند. او با گذشت حدود 4سال از گشودهشدن این پرونده در آستانه 80سالگی قرار دارد و در زندان پیر و رنجور شدهاست. به همین دلیل مسئولان قضایی استان و سازمان زندانها تلاشهای زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام دادند. یکی از این افراد کاظم شاهرخنیا، از اعضای شورای حلاختلاف زندان بندرعباس است که تاکنون در صلح و سازش شمار زیادی از پروندهها در استان هرمزگان نقش کلیدی داشتهاست. او در اینباره به همشهری میگوید: اولیای دم مقتول پدر و مادر و دختر 15ساله او بودند. آنها اعلام کردند که به هیچ قیمتی حاضر به بخشش نیستند. اما وقتی رایزنی با آنها ادامه پیدا کرد و جلسهای در دفتر رئیسکل دادگستری استان هرمزگان برگزار کردیم، با وساطت آقای قهرمانی اولیای دم حاضر به بخشیدن قاتل شدند و به این ترتیب، زن مقتول که اتهامش معاونت در قتل بود، نیز شامل تخفیف در مجازات شد.
شاهرخنیا درباره سرنوشت قاتل 80ساله میگوید: او 4سال گذشته را در زندان گذرانده بود که پس از جلب رضایت اولیای دم با انجام تشریفات قانونی از زندان آزاد شد.