پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ريسك سرمايهگذاري در اقتصاد ايران به اندازه كافي بالاست. تورم، تغيير يكشبه قوانين و مقررات و خيلي موارد ديگر موجب شده بسياري از سرمايهگذاران با چشمي كاملا باز به ارزيابي نوع سرمايهگذاري در اقتصاد ايران بپردازند. سرمايهگذاري هميشه در پروسهيي شكل ميگيرد كه به «سوددهي» برسد و اين نكته مهمترين موضوع در بازار سرمايه و دخل و خرج است. فوتبال ايران براي سرمايهگذاران ايراني هميشه محلي «مناسب» براي سرمايهگذاري بود و اين در حالي است كه بسياري اعتقاد دارند نهتنها فوتبال ايران سودي ندارد بلكه ضررهاي بسياري هم به اقتصاد صاحبانش وارد ميكند. اما حسين هدايتي هميشه حضور در فوتبال را به هر چيز ديگري ترجيح داده. حسين هدايتي يك استثنا در اقتصاد ايران است. او همچنان در فوتبال ايران ضرر ميدهد اما حضور دارد. تيم ميگيرد و تيم عوض ميكند. نخستينبار در اواخر دهه 80 بود كه خبر رسيد حسين هدايتي به عضويت باشگاه پرسپوليس درآمده است. او وقتي دست به جيب ميشود، حتي كورترين و سرسختترين گرهها را هم باز ميكند!
استيلآذين كارخانه كوچك و جمعوجوري بود كه ميله پرده توليد ميكرد و چرخ امرار معاش خانواده هدايتي را ميچرخاند. هدايتي بزرگ، پسرش حسين را در نوجواني وارد كارخانه كرد تا به اصطلاح كار را ياد بگيرد و در آينده راه پدر را ادامه بدهد. حسين 22 ساله بود كه پدر از دنيا رفت و پسر تصميم گرفت سر و شكلي تازه به استيلآذين بدهد. هنوز از 25 سالگي عبور نكرده بود كه ساختمانسازي را هم وارد برنامه شغلياش كرد و چند سال بعد از سودهاي كلان به دست آمده، تاسيس يك كارخانه توليد فولاد را در دستور كار قرار داد. حسين هدايتي با سرعتي باورنكردني به سمت ميلياردر شدن پيش ميرفت...
قبل از او مرداني نظير علي شفيعزاده و ناصر شفق پولهاي فراواني به پاي فوتبال ريختند اما اين روزها نامي از آنها نيست. اما هدايتي با وجود شكست پروژه استيلآذين و قطع همكاري با علي پروين و حتي در روزهايي كه اعلام كرد: «پروين كاري كرد كه ديگر حتي فوتبال تماشا نميكنم» آنقدر معروف شده بود كه هيچكس از كنار نامش به سادگي نميتوانست بگذرد. او ديگر فهميده بود فوتبال ايران «سيريناپذير» از «پول» است و در قانون تجارت، هرچه بيشتر شناخته شوي، مطمئنا راههاي بيشتري براي درآمدزايي خواهي يافت.
حسين هدايتي در روزگاري كه محمد عليآبادي، رييس سازمان تربيتبدني بود با «پول»هايش قرار بود «فيليپ تروسيه» را سرمربي تيم ملي ايران كند كه با مخالفت رييس ورزش روبهرو شد. در دوران سعيدلو هم قرار بود براي فدراسيون فوتبال دستبهجيب شود تا «فاتح تريم» را سرمربي تيمملي ايران كند اما باز هم رييس سازمان تربيتبدني وقت مخالفت كرد. او با «پول»هايش توانست افشين قطبي را در دوران مديرعاملي داريوش مصطفوي دوباره سرمربي پرسپوليس كند و بارها و بارها ستارههايي نظير علي كريمي، رحمان رضايي، ابراهيم توره، ايوان پتروويچ و خيليهاي ديگر را به تيمهايي كه دوست دارد، ببرد. مالك متمول استيلآذين كم حرف ميزند، معمولا لبخند كمرنگي بر لب دارد و اصول فرار از پاسخگويي به پرسشهاي دردسرساز را ميداند.
او حالا مالكيت بيشتر سهام باشگاه ملوان بندرانزلي را در دست دارد. درباره اين قرارداد هم حرفهاي بسياري گفته ميشود؛ اينكه او بيشتر از باشگاه، به منطقه آزاد انزلي علاقهمند است. اما هرچه باشد او ملوان را گويي دوباره زنده كرده و بازيكناني كه روزگاري با هم اختلاف داشتند را دور هم جمع كرده است. هواداران ملوان در نخستين روز حضورش به او لقب «حسين انزليچي» دادند. روي يكي از پارچهنوشتهها اين شعار ديده ميشد كه «ملوان + هدايتي = پرواز با شكوه بر فراز قلههاي آسيا» و نكته جالبتر حضور محمد مايليكهن در آن جمع بود! درباره او حتي ميگويند دوستانش را براي خريد باشگاههاي فوتبال ترغيب ميكند كه به باشگاه راهآهن و نساجي ميتوان اشاره كرد.
مالك صنايع استيلآذين، مالك كارخانههاي فولادسازي و ورق، دارنده بزرگترين شركت پرورش ميگوي ايران، برجساز و مالك زمين و املاك در ايران، برجساز در دوبي و داراي ملك و املاك در حاشيه خليج فارس، مالك زمينهاي كشاورزي، سهامدار بازار مبل ايران، رييس شركتهاي تجاري در ايران و خاورميانه و چندين و چند فعاليت تجاري ديگر، عناويني است كه به حسين هدايتي نسبت ميدهند. اينها شايد بخشي از ثروت حسين هدايتي باشد اما هرچه باشد، ديروز دفتر باشگاه استيلآذين پلمب شد. علت هرچه باشد، نشان از روزهاي سخت حسين هدايتي ميدهد كه دربارهاش گفته ميشود از بانكها، وامهاي كلاني دريافت كرده و حالا بايد آن را بازپرداخت كند. بدهي به بازيكناني نظير علي كريمي هم از ديگر دغدغههاي اوست. حالا هم ملوان به باشگاههاي تحت پوشش اضافه شده و البته او مثل هميشه سكوت كرده و حرفي نميزند. آيا در روزهاي آينده خبرهاي جديدي ميرسد؟
* اعتماد
افراد محترمی چون آقای هدایتی و بقیه ، اگر گوشه ای از جیب شان را بتکانند ، ایران آباد می شود و هزاران نفر از جوانان این مملکت سرو سامان می گیرند و محرومیت ها از بین می رود ( البته قطعا و یقینا اینگونه افراد در کارهای خیریه هم شریک هستند)
اما ایا بهتر نیست بجای هزینه کردن در فوتبالی که به گفته خود اهالی فوتبال ، بسیار کثیف است و تنها سودش پر کردن جیب دلالها و بازیکنان بی تعصب است ، این پولها در جاهای بهتری هزینه شود ؟ که موجب آبادی و رفاه همه مردم شود ؟
آقای هدایتی عزیز میتوانست با پولی که در فوتبال پرسپولیس و استیل آذین هزینه کرد و همه اش هم به باد رفت ، صد ها و شاید هزارها سالن ورزشی و امکانات ورزشی برای کشور می ساخت که تا ابد ، مردم استفاده می کردند و به جانش دعا می کردند.
هنوز هم دیر نیست ...