arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۱۹۵۲
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۰۰ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۲

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۴۸: دوگل را وقتی در آمریکا دیدم، تقریبا کور بود / زن ایرانی، از زن کوچه تا ملکه، هنوز نمی‌داند معنی کار یک مرد چیست

یادداشت‌های اسدالله علم: امروز دوگل استعفاء کرد آراء رفراندوم، ۳۱/ ۴۷ درصد به نفع او و ۸۷/ ۵۲ درصد به ضرر او بود. بنابراین چنان که گفته بود استعفاء کرد.... دوگل مرد بسیار بزرگی است و تاریخ از او به نیکی یاد خواهد کرد. معلوم نیست وضع فرانسه و وضع دنیا بعد از او چه میشود فرانسه بلاتردید به هرج و مرج کشیده می شود افسوس که عمر دوگل زیاد نیست و فرصت ندارد که بار سوّم بر سر کار بیاید. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند. 
 
دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۴۸: امروز دوگل استعفاء کرد آراء رفراندوم، ۳۱/ ۴۷ درصد به نفع او و ۸۷/ ۵۲ درصد به ضرر او بود. بنابراین چنان که گفته بود استعفاء کرد.... دوگل مرد بسیار بزرگی است و تاریخ از او به نیکی یاد خواهد کرد. معلوم نیست وضع فرانسه و وضع دنیا بعد از او چه میشود فرانسه بلاتردید به هرج و مرج کشیده می شود افسوس که عمر دوگل زیاد نیست و فرصت ندارد که بار سوّم بر سر کار بیاید. 
 
این دفعه که من او را در آمریکا در کاخ سفید دیدم، تقریبا کور بود. به طوری که مرا نشناخت بعد که اسم مرا گفتند به خاطرش آمد که کیستم... تاریخ فرانسه و بلکه تاریخ دنيا ورق خورد. من لذت بردم از اطمینانی که مردم به انتخابات کردند و شرافتی که او در راه انتخابات كاملاً آزاد به کار برد.
 
 سفیر جدید هند استوارنامه تقدیم کرد. شاهنشاه نطق بسیار خوبی ارتجالاً در مراتب انسانی فرمودند که عالی بود.
 
صبح نتوانستم شرفیاب شوم ولی عصری شرفیاب شدم و تا دیروقت شرفیاب ..بودم. دو سؤال کردم یکی این که قرار بود بعد از ظهر برای سواری تشریف ببرند چرا تشریف نبردند؟ فرمودند: تولد پسرم علیرضا بود، چه طور میتوانستم بروم؟ دیگر این که چرا این قدر دیروقت کار میکنند و هنوز در دفتر تشریف دارند؟ با خنده خیلی پرمعنی فرمودند: من که از مردم مستثنی نیستم بروم چه بکنم و چه بگویم؟ باز دفتر!
 
به اعتقاد من زن ایرانی از زن کوچه تا ملکه کشور، هنوز نمیداند معنی کار یک مرد چیست و چه باری بر دوش اوست و چه گونه باید این بار را کم کرد. اینها آنچه از ما می خواهند سواری دادن است و بس. 
 
تلگرافی از انصاری سفیر ما در واشنگتن رسیده بود در خصوص مذاکره که با سفیر روس کرده و نشان آن بود که روس ها میل دارند در خاورمیانه با آمریکاییها کنار بیایند. 
 
تلگراف دیگر او در خصوص مذاکرات نفتی بود که باز هم امید زیادی نمی داد. شاهنشاه فرمودند «باکی نیست، اگر واقعا کنار نیامدند موضوع مشارکت (Participation) را عمل میکنیم یعنی در برداشت، نصف شریک می شویم یا حوزه قرارداد آنها را نصف میکنیم. این که شرکتها ادّعا میکنند عربها از این کار پیروی نخواهند کرد، در اشتباه هستند چه طور آنها میتوانند از کار ما تقلید نکنند؟ حال آن که این پیشنهاد خودشان در اوپک بود که تا حالا ایران از آن حسن استقبال نمی کرده است». فرمودند مراتب را به انصاری بگو؛ همین امشب تلگراف کردم.
 
امشب شاهنشاه به من فرمودند در اصفهان هتلی ساخته اند که گویا اطرافیان شهبانو می گویند منظره ۳۳ پل را خراب می کند و به این جهت از افتتاح آن جلوگیری شده است. این چه بازی است؟ فورا تحقیق کن و به من بگو»
نظرات بینندگان