نام فیلم : انجمن شاعران مرده- Dead Poets Society
سال انتشار : 1989
کارگردان: پیتر ویر
تهیه کننده: پال یونگر ویت
نویسنده: تام شولمن
محصول کشور : آمریکا
امتیاز (imdb) : 8.1
امتیاز (rotten tomatoes) : % 84
بازیگران:
رابین ویلیامز
جاش چارلز
رابرت شان لئونارد
ایتن هاک
گیل هانسن
نورمن لوید
کرتوود اسمیت
دیلن کوسمن
جیمز واترستون
لئون پوونال
جرج مارتین
الکساندرا پاورز
خلاصه داستان
داستان فیلم درمورد کالج «ولتن» است که قوانینی بسیار خشک و سختگیرانه دارد، و دانشجویانی که بشدت تحت نظارت خانواده هستند و هرکدام به نحوی از طرف خانواده، جامعه و مدرسه کنترل شده و اجازه شکوفایی به آنها داده نمی شود و با نگاهی تک بعدی از آنها خواسته میشود که فقط و فقط به درس و تحصیل پرداخته و نمرههای درخشان کسب کنند و اما نقطه عطف داستان، که با بازنشسته شدن دبیر انگلیسی و ورود جانشینی برای او به نام «جان کیتینگ» آغاز میشود. معلمی که هیچ شباهتی به دیگر دبیران این دبیرستان ندارد روش تدریس کیتینگ با آنچه دانشآموزان پیشتر به آن عادت داشتند، کاملاً متفاوت است. او دیدگاهی نو نسبت به ادبیات دارد و از دانشآموزانش نیز میخواهد با نگاهی تازه به چیزها نگاه کنند و…
در اولین روز کلاسها، آنها از روشهای غیرمعمول آموزش معلم جدید انگلیسی، جان کیتینگ شگفت زده میشوند. کیتینگ، دانشمند سابق رودز و فارغالتحصیل ولتون، دانش آموزان خود را تشویق میکند که «زندگی خود را خارق العاده کنند»، احساسی که او با عبارت لاتین carpe diem، به معنای «در لحظه زندگی کن» را خلاصه میکند.
مدرسه ولتن با قوانین خشک و سنتی قائل به ارکان چهارگانهای است که «گیل نولان» مدیر مستبد مدرسه بهطور مستمر از دانشآموزان میپرسد:
«آقایان، ارکان چهارگانه کدامند؟»
و همه هماهنگ فریاد میزنند:
«سنت، انضباط، افتخار، سرافرازی.»
از بالا به جهان نگریستن در نقد فیلم انجمن شاعران مرده
در دقیقه 41 فیلم جان به بالای میز می رود و از شاگردانش می خواهد آنها هم روی میز رفته و با نگاهی متفاوت به همهچیز بنگرند. با این حرکت نمادین، «جان» می خواهد متفاوت نگریستن به هستی را به شاگردانش یاد بدهد. به آنها بگوید که گاه خود، احساسات و هیجاناتتان را از زاویه ای متفاوت ببینید. دیدگاه و عقدیتان را از بند چهارچوب های خانواده و مدرسه و جامعه آزاد کرده، فراتر روید و عمیق تر بنگرید.
خود جان نیز تدریس و ادبیات و شعر را به گونه ای دیگر می نگرد. به شیوه ای تدریس می کند که هیچ یک از دبیران دبیرستان ولتن، جرئت این گونه تدریس را ندارند و حتی به شیوه ای در هستی حضور پیدا می کند، که کمتر کسی را مشابه اش می توان یافت.
در نقد فیلم انجمن شاعران مرده، جان کیتینگ شخصیتی است که درس های بسیاری را به ما می آموزد…کییتینگ حقیقت تلخ نیستی را در کنار عطر خوش هستی می گذارد و می گوید که قبل از این که نیست شوید، هستی تان را به حقیقت دریابید، لحظه را غنیمت شمارید.
یکی از مهمترین مباحث مطرح در نقد فیلم انجمن شاعران مرده، بعد وجود نگری (اگزیستانسیالیسم) است.
از دیدگاه اصالت وجودی که جان با آن جهان را می نگرد، هر لحظه زندگی می تواند شگفت انگیز باشد، هر وجود، هر حرکت، هر تغییر می تواند شگفتی آفرین باشد، به شرط این که درست بنگریم و حقیقت شگرف وجود را به راستی دریابیم.
یکی از مفاهیم مهمی که در نقد فیلم انجمن شاعران مرده به آن خواهیم پرداخت در این دیالوگ نمایان است “به شیوه ای دیگر نگریستن!”به شیوه خودتان راه بروید
درنقد فیلم انجمن شاعران مرده دقیقه 64 فیلم نیز حائز اهمیت است که کیتینگ از بچه ها می خواهد که در حیات مدرسه قدم بزنند و مصرانه از آنها می خواهد که به شیوه خود گام بردارند. با این حرکت نمادین او به شاگردانش یاد می دهد که هرکس باید به شیوه خود زندگی کند؛ یک راه درست، یک روش یگانه به سوی سعادت و خوشبختی وجود ندارد و هرکس باید به شیوه خاص خودش با موسیقی زندگی برقصد.
طغیان
یکی از مفاهیم مهم که لازم است در نقد فیلم انجمن شاعران مرده به آن بپردازیم درس ارزشمندی است که کیتینگ برای شاگردانش به جای ذاشت.کیتینگ به شاگردانش دیگرگونه اندیشیدن را آموزش داد و دانه درخت اندیشه و زندگی را در ذهن و قلبشان کاشت. ثمره این درخت، طغیانی علیه نظام آموزشی سنتی و مستبد بود و دانشآموزانی که دیگر در چهارچوبهای خشک این نظام اسیر نبودند و علیه این نظام به پا خواسته، گویی سیمرغ اندیشه هایشان که سالها درون قفسی تنگ و تاریک اسیر بوده، اکنون رها شده و دیگر دربند بودن را برنمی تابد و می خواهد تمامی جوهر حیات را تا آخرین قطره بمکد.
حرف آخر در نقد فیلم انجمن شاعران مرده
در انتهای نقد فیلم انجمن شاعران مرده باید اشاره کنم که انجمن شاعران مرده درکنار ضعفها و نقدهایی که بر آن وارد است، حکایتیست از معلمی که اندیشیدن را به شاگردانش آموزش می دهد و نه اندیشهها را، دبیری که از آنها میخواهد به شیوه خود زندگی کنند، راه بروند و شعر زندگی را از اعماق وجود فریاد بزنند. و طغیانی باشند علیه چهارچوبهایی که حق زندگی و آزادگی را از آنها گرفته.