این زن که با اجرای نقشهای بخشی از اموال شوهرش را به جیب زده بود و قصد داشت برای رفع مزاحمت فرزند همسرش نقشه دیگری را اجرا کند زمانی لو رفت که فرزند بزرگ شوهرش درخواست تحقیق در مورد برادر مفقود شده خود را مطرح کرد.
اواسط بهار امسال مردی با حضور در اداره پلیس آگاهی تهران شکایتی مطرح کرد و از مفقود شدن برادر نوجوانش خبر داد. مرد جوان زمانی که از سوی ماموران مورد سوال قرار گرفت که چرا پدرش برای شکایت مراجعه نکرده است، گفت: پدرمان دو سال است به اتهام مواد مخدر در زندان به سر میبرد. در این دو سال برادر 16 سالهام به نام حامد در خانهای که نامادریام با پول پدرم خریده زندگی میکرد. من هم هر چند وقت یک بار به برادرم و نامادریام سر میزدم تا کم و کسری نداشته باشند. دیروز برای دیدن حامد به خانه آنها رفته بودم، اما نامادریام از او ابراز بیاطلاعی کرد.
این جوان در مورد دلیل شکایت خود گفت: وقتی به گفتههای نامادریام شک کردم که از خانه او بیرون آمدم و چند نفر از همسایه را دیدم. سراغ برادرم را از آنها گرفتم که گفتند چند ساعت قبل سه مرد را دیدهاند که برادرم را کتک میزدند. بعد هم به زور او را داخل خودروی پژویی انداختند و با خود بردند.
به این ترتیب تحقیقات برای یافتن ردی از پسر نوجوان شروع شد. چند روز بعد حامد همراه پدرش به اداره آگاهی رفت و گفت: پدرم وقتی فهمید من گم شدهام از زندان به مرخصی آمد تا برای پیدا کردنم کاری کند. الان هم که آزاده شدهام برای شکایت آمدهام.
این پسر نوجوان در مورد افرادی که او را برده بودند، گفت: خانه نامادریام در جنوب غرب تهران است و مدتی بود که به خانه او رفت و آمد داشتم. روز آخری که از آنجا که خارج شدم سه نفر که سرنشینان یک پژو بودند جلویم را گرفتند. بعد از آنکه کتکم زدند مرا به زور داخل ماشین انداختند و بیهوشم کردند. بعد دست و پاهایم را با پارچه بستند. وقتی به هوش آمدم فهمیدم در یک کمپ ترک اعتیاد هستم.
این پسر ادامه داد: وقتی دلیل این کار را پرسیدم، افرادی به سراغم آمده بودند گفتند معتاد هستم و باید بستری شوم، برای همین که یک نفر پول داده بود تا مرا کمپ ببرند.
حامد ادامه داد: هر چه به آنها گفتم معتاد نیستم و اشتباهی مرا به کمپ بردهاند، بیفایده بود. تا اینکه کلی آزمایش از من گرفتند و فهمیدند معتاد نیستم. آن موقع بود که ولم کردند و بعد برادرم مرا پیش خودش برد تا پدرم از زندان آمد.
ماموران پلیس با شنیدن این جزییات، به تحقیق از سه مردی پرداختند که حامد را ربوده و به کمپ ترک اعتیاد برده بودند.
هر سه مرد گفتند مردی به نام یاشار به آنها زنگ زده و خواسته پسر نوجوان را در کمپ بستری کنند، اما حالا تلفنش خاموش است. با بدست آمدن ین سرنخ یاشار تحت تعقیب پلیس قرار گرفت، تا اینکه سرانجام بعد از چند ماه فرار دو روز پیش در جنوب تهران در مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد.
مرد دستگیر شده ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد، اما در نهایت گفت به خواست نامادری حامد نقشه این آدمربایی را اجرا کرده است.
متهم در تشریح ماجرا گفت: نامادری و پدر حامد قاچاقچی هستند. آنها با هم دچار اختلاف شدند. بعد از آن زن برای انتقام از شوهرش او را به پلیس لو داد و بعد هم علیه فرزندخواندهاش نقشه کشید. او قصد داشت پولهای شوهرش را بالا بکشد و میخواست حامد را از سر راه بردارد تا مزاحم نقشهاش نباشد. حالا هم از خانهاش رفته و نمیدانم کجا است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد نامادری پسر ربوده شده دو سال قبل شوهر خود را لو داده و حتی او بوده که شیشه را به ماموران داد و گفت مال شوهرش است.
همچنین مشخص شد این زن از شوهرش وکالت کاری گرفته و خانهای را که در آن ساکن است قولنامهای فروخته و پنج میلیارد تومان به جیب زده است.
با اعترافهای مرد جوان، نامادری شاکی به عنوان طراح و متهم اصلی پرونده ردیابی و بازداشت شد. او ادعای همدستش را رد کرد و گفت فرزند شوهرش واقعا معتاد است و قرصهای روانگردان استفاده میکند و به خواست خود به کمپ رفته و با داستانی که از خودش در آورده میخواهد از او انتقام بگیرد و دردسر درست کند.
بنا به این گزارش در حال حاضر تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.