arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۹۳۴۴۲
تاریخ انتشار: ۰۸ : ۱۰ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۳

شوهرم تهمت سرقت زد تا مهریه‌ام را ندهد

وقتی به خاطر مشکلات خانوادگی و دخالت های خانواده همسرم،مهریه ام را به اجرا گذاشتم که سرپرستی دخترم را به عهده بگیرم،شوهرم نیز اتهام سرقت طلا و عتیقه جات را به من زد تا این‌گونه مراتحت فشار قراربدهد که…
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 زن35ساله که در پی شکایت شوهرش به مرکز انتظامی احضار شده بود با رد اتهام سرقت درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت:15سال قبل با وساطت یکی از بستگانم با «محمد امین»ازدواج کردم. آن زمان همسرم با خودرو مسافر کشی می کرد و بعد هم عضو تاکسی های اینترنتی شد. با آن که مانند همه زوج های جوان ما نیز مشکلات و مشاجره هایی در زندگی داشتیم اما همواره این اختلافات با میانجیگری بزرگترها حل می‌شد  با وجود این ،اختلافات حاد من و همسرم ازدوره ای آغاز شد که پدر شوهرم تصمیم گرفت ما را از مستاجری نجات دهد به همین خاطر پدر شوهرم منزل خودش را فروخت و پول آن را به حساب بانکی همسرم واریز کرد.

«محمدامین»هم پس از مدتی جست وجو بالاخره خانه ای با همین پول و پس انداز اندک خودمان خرید و ماهم صاحبخانه شدیم. از شدت خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم و از این که دیگر دخترم به راحتی می تواند روی دیوارهای خانه نقاشی کند ،خیلی شادمان بودم اما این روزهای شیرین مدت زیادی طول نکشید چرا که آرام آرام رفتارهای همسرم تغییر کرد و من فهمیدم که سند خانه به نام پدر شوهرم است . با این حال من زندگی خودم را می کردم و مشکلی با این موضوع نداشتم ولی شوهرم با هربهانه ای مرا تهدید به اخراج از منزل می کرد و فریاد می زد از این خانه برو!

وقتی دیگر تحملم به سر رسید روزی همه جهیزیه ام را جمع کردم و به خانه پدرم رفتم بعد هم وکیل گرفتم تا هم مهریه ام را دریافت کنم  و هم سرپرستی دخترم را به عهده بگیرم . ولی خیلی زود با احضاریه ای روبرو شدم که همسرم از من به اتهام سرقت طلا،پول نقد،و عتیقه جات شکایت کرده بود. با دیدن این احضاریه، از تعجب چشمانم گرد شد چرا که چنین اتهامی از پایه و اساس دروغ بود. مشکل من و همسرم با دخالت های خانواده اش در زندگی ما آغاز شد و «محمدامین»هم همواره گوش به فرمان پدرش بود. حالا هم نقشه سرقت را طراحی کرده تا مهریه ام را ندهد و مرا به زانو درآورد. هیچ گاه فکر نمی کردم بعد از 15سال زندگی مشترک،این گونه از دادگاه و کلانتری سردربیاورم ای کاش …

با دستور سرهنگ «محمدبزی»(رئیس کلانتری قاسم آباد)بررسی های کارشناسی برای حل مشکلات این زوج و ارایه راهکارهای مهارتی به منظور ادامه زندگی مشترک در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

نظرات بینندگان