arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۰۱۱۲۳
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۷ - ۲۶ تير ۱۴۰۳

اولین کنفرانس خبری امباپه: سرنوشتم رئال مادرید بود ‏/ گذشته‌ها گذشته، عاشق شما رئالی‌ها هستم

مراسم باشکوه معارفه کیلیان امباپه در ‏سانتیاگو برنابئوی پر از تماشاچی برگزار شد و این در حالی بود که ‏میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا مراسم را از تلویزیون‌هایشان تماشا ‏می‌کردند. ‏وقتی مراسم با صحبت‌های فلورنتینو پرس و کیلیان امباپه به پایان رسید ‏او دور تا دور ورزشگاه چرخید و به ابراز احساسات هواداران پاسخ داد ‏و سپس راهی نشست خبری شد تا برای اولین بار به عنوان بازیکن ‏رئال به سوالات خبرنگاران پاسخ بدهد. ‏
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خبرورزشی: کیلیان امباپه بعد از معرفی رسمی در سانتیاگو برنابئو در اولین ‏نشست مطبوعاتی خود به عنوان بازیکن رئال مادرید شرکت کرد. ‏
 
مراسم باشکوه معارفه کیلیان امباپه در ‏سانتیاگو برنابئوی پر از تماشاچی برگزار شد و این در حالی بود که ‏میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا مراسم را از تلویزیون‌هایشان تماشا ‏می‌کردند. ‏
 
وقتی مراسم با صحبت‌های فلورنتینو پرس و کیلیان امباپه به پایان رسید ‏او دور تا دور ورزشگاه چرخید و به ابراز احساسات هواداران پاسخ داد ‏و سپس راهی نشست خبری شد تا برای اولین بار به عنوان بازیکن ‏رئال به سوالات خبرنگاران پاسخ بدهد. ‏
 
بوتراگوئنو نشست خبری را با خوشامدگویی به امباپه آغاز کرد و ‏گفت: ورودت به رئال مادرید را خوشامد می‌گوییم. اطمینان ‏می‌دهیم که این خانواده بزرگ هر چه ممکن باشد خواهد کرد تا تو و ‏خانواده‌ات اینجا را مثل خانه خودتان ببینید. به خانه خوش آمدی. ‏
 
اولین سوال را خبرنگار تلویزیون رئال مادرید پرسید. وقتی امباپه ‏شروع به پاسخ دادن به زبان اسپانیایی کرد حاضران در نشست مثل ‏همه کسانی که در برنابئو از اسپانیایی صحبت کردن سلیس او ‏متعجب شده بودند شاهد بودند که امباپه در حدی اسپانیایی بلد ‏است که می‌تواند در نشست خبری با این زبان به سوال‌ها پاسخ بدهد.‏
 
بازیکن رئال مادرید بودن افتخار و امتیاز بزرگی است. این برای خودم و ‏خانواده‌ام اتفاقی تاریخی است. بهتر از آنچه تصور می‌کردم. فیلمی که ‏از بچگی‌ام پخش شد به زمانی تعلق دارد که من هشت ساله بودم و ‏قول دادم که یک روز به رئال مادرید برمی‌گردم. ‏
 
احساس می‌کنم خوش‌شانس بودم. من بازیکن رئال مادرید بودم و ‏این از بچگی رویایم بود. رویایی که به واقعیت پیوست. خودم و ‏خانواده‌ام از این بابت احساس رضایت فوق‌العاده‌ای داریم. من در ‏مراحل مختلف زندگی‌ام خیلی تلاش کردم و هر چه در توانم بود ‏انجام دادم تا به اینجا برسم. ‏
 
لحظه دقیقش... وقتی که بچه بودم. خیلی ساده بود. رئال رویای من ‏بود. هدف من بود. سرنوشت من این بود که در رئال مادرید بازی ‏کنم. ‏
 
با تواضع آمده‌ام، به بهترین باشگاه دنیا. تواضع و رفاقت. این‌ها ‏ارزش‌های باشگاه هستند. اولویت در حال حاضر این است که با تیم ‏هماهنگ بشوم. رئال می‌خواهد هر چه سریع‌تر هماهنگ بشوم. من ‏دو سال پیش خیلی به امضا نزدیک بودم. گذشته‌ها گذشته و من ‏حالا در لحظه حال زندگی می‌کنم. می‌خواهم از تک‌تک ثانیه‌هایش ‏لذت ببرم. بعدا به بچه‌هایم خواهم گفت که امروز چه روز تاریخی‌ای ‏بود. ‏
 
هر جا که سرمربی بخواهد بازی می‌کنم. من در خط تهاجمی می‌توانم ‏در سه پست بازی کنم. مهمترین چیز این است که از نظر بدنی و ‏ذهنی آماده باشم. اینکه پستم چه خواهد بود جزئیات کار است و ‏نیازی نیست درباره‌اش بحث بکنم. من امروز صبح با سرمربی ملاقات ‏کردم ولی درباره اینکه کجا قرار است بازی کنم حرف نزدیم. ‏
 
همانطور که به اسپانیایی گفتم صبح که از خواب بیدار شدم به ‏شدت احساس می‌کردم تحت فشار هستم. ولی شور و شوق و عشق ‏و محبتی که هواداران به من نشان دادند بی‌نظیر بود. به‌خاطر همه ‏چیزهایی که امروز دیدم قدردان‌شان هستم. از همین حالا ارتباط ‏عجیبی بین خودم و هواداران احساس می‌کنم. ‏
 
با سرمربی امروز صحبت کردم ولی فقط گفتیم و خندیدیم. دلم ‏می‌خواهد با همه بازیکنان رئال بازی کنم. شما وقتی در رئال بازی ‏می‌کنید معنی‌اش این نیست که هم‌تیمی‌هایتان همه بازیکنان بزرگ ‏هستند. خیلی خوشحالم که با آنها دیدار می‌کنم. ‏
 
خاطرات زیادی دارم ولی فکر کنم مهم‌ترینش زیدان است. او در ‏فرانسه برای ما خیلی مهم است. بعد هم که بازی‌های الگوی بزرگم ‏کریستیانو را تماشا می‌کردم. من بچه‌ای بودم که رویایی داشت و حالا ‏اینجا هستم. این خیلی لذت‌بخش است. واقعا زیبا است. ‏
 
رئال همیشه می‌برد و به این خاطر است که بهترین تیم دنیا است. ‏خواسته من این است که به اندازه یک دانه شن هم که شده به این ‏روند کمک کنم. واقعا دلم می‌خواهد هر چه که رئال از من انتظار ‏دارد را در اختیارش بگذارم. خیلی دلم می‌خواهد زودتر تمرین کنم. ‏
 
نه، همیشه مطمئن بودم که نوبت من هم می‌شود. وقتی از پاریس ‏جدا شدم دیگر می‌دانستم که به رئال می‌آیم. از باشگاه‌های زیادی ‏پیشنهاد داشتم و در فوتبال شما هیچوقت نمی‌دانید که چه پیش ‏می‌آید ولی من از اینکه بازیکن رئال هستم خیلی خوشحالم. ‏
 
با دکترها در ارتباط هستم و زمانی که تعطیلات تمام شود و برگردم ‏آنها به من خواهند گفت. ‏
 
او از روز اول به من اعتماد داشت و به خودم و خانواده‌ام کمک کرد. ‏او به من مهر و محبت داشت و من قبل از اینکه یک فوتبالیست ‏باشم انسانم و قدر این محبت‌ها را می‌دانم. ‏
 
فرانسوی‌ها. و البته وینی که می‌گفت بیا تا در خط حمله کنار هم ‏بازی کنیم. ‏
 
این هم بخشی از فوتبال است. واقعیت این است که عشق رئالی‌ها ‏بی‌نظیر است. درحالیکه هنوز حتی یک بازی در تیم‌شان نکرده‌ام ‏اینقدر به من محبت دارند. برای این است که می‌خواهم برای این ‏پیراهن جانم را بدهم.‏
 
با دکترها صحبت کرده‌ام و به زودی مشخص می‌شود. ولی من حتما ‏در سوپرجام اروپا بازی خواهم کرد. البته این به مربی بستگی دارد. ‏من تلاش خواهم کرد که تا آن موقع آماده باشم.‏
 
وقتی شما به برنابئو می‌آیید می‌دانید که مقابل بهترین تیم دنیا بازی ‏می‌کنید. خدا را شکر من حالا بازیکن این تیم هستم. وقتی با پیراهن ‏پی‌اس‌جی به اینجا آمدم می‌دانستم که مقابل تیمی بزرگ قرار داریم ‏ولی من آمده بودم تا از تیمم دفاع کنم. ولی حالا فقط می‌خواهم به ‏رئال و پیروزی با پیراهن رئال فکر کنم. ‏
 
یک، دو سه، هالا مادرید. این تقدیم به کریستیانو. او از بچگی الگوی ‏بزرگ من بود و حالا رفیقی است که به من توصیه و نصیحت می‌کند. ‏این واقعا امتیاز بزرگی است. با کریستیانو حتما در تماس خواهم بود. ‏دوستت دارم کریستیانو. ‏
 
من در جایی هستم که برای جام بردن بهترین جای دنیا است. ولی ‏اولویت من در حال حاضر هماهنگ شدن با تیم است. این کلید همه ‏چیز است و بقیه خود به خود از راه می‌رسد. ‏
 
در فوتبال خیلی چیزها اتفاق می‌افتد. چیزی که می‌توانم بگویم این ‏است که خیلی خوشحالم که اینجا هستم. ‏
 
کی گفت من شماره ۱۰ را می‌خواستم؟ شماره ۱۰ متعلق به مودریچ ‏است، برنده توپ طلا. من خوشحالم که در رختکن کنار مودریچ ‏می‌نشینم. من به عقب نگاه نمی‌کنم، فقط رو به جلو، به سمت ‏دروازه. اصلا مهم نیست شماره‌ام چه باشد. البته که شماره ۹ شماره ‏بسیار مهمی در رئال است ولی برای شخص خودم مهم نیست که چه ‏شماره‌ای بپوشم. ‏
 
از مدرسه شروع کردم به اسپانیایی یاد گرفتن. خیلی خوب نبودم ولی ‏می‌دانستم که چون رویایم بازی در رئال مادرید است اگر اسپانیایی یاد ‏بگیرم هماهنگ شدن با تیم و شهر برایم راحت‌تر است. بعد هم ‏مربیانی داشتم که اسپانیایی صحبت می‌کردند مثل لوئیس انریکه و ‏پوچتینو. من از اینکه حرف بزنم و اشتباه کنم نمی‌ترسم. می‌خواهم ‏هر چه سریع‌تر اسپانیایی‌ام را بهتر کنم. ‏
 
همه به من می‌گویند که بازی کردن در رئال تجربه منحصربه‌فردی ‏است و می‌خواستم این را با گوشت و پوست تجربه کنم. ‏
 
بله ویدیوها را دیده‌ام و خواهم دید. ولی واقعیت در زمین چمن رقم ‏می‌خورد. می‌خواهم ویدیوها را ببینم تا با حرکات تیم در زمین آشنا ‏بشوم. ولی اصل ماجرا در تمرین‌ها و در بازی‌ها رقم می‌خورد. وقتی ‏می‌گویم هماهنگی با تیم منظورم این چیزها است. ‏
 
هنوز عضو گروه واتس‌اپی بازیکنان نیستم. زمانی فهمیدم که دیگر ‏قطعا بازیکن رئال هستم همین امروز بود وقتی که قرارداد را امضا ‏کردم. اگر بخواهید ویدیویش در دسترس است (خنده)‏.
 
باید ببینیم نظر سرمربی چیست. و البته نظر باشگاه مهم است و باید ‏ببینیم می‌خواهند من هم به آمریکا بروم یا نه. تصمیم با آنها است. ‏
 
هدف‌های من همان هدف‌های باشگاه است. هدف همیشه جام بردن ‏است. امیدوارم رئال با من هم به جام بردن ادامه بدهد. نمی‌خواهم ‏بگویم که هدفم گلزنی است. اگر لازم باشد پاس گل بدهم حتما این ‏کار را خواهم کرد. رئال همیشه مدعی قهرمانی در چمپیونزلیگ ‏است. ‏
 
من از شهرتش باخبرم ولی بازی‌هایش را خیلی ندیده‌ام. شک ندارم ‏استعداد درجه‌ یکی است و اگر غیر از این بود توسط رئال مادرید جذب ‏نمی‌شد. اندریک جوان است و باید یاد بگیرد. اگر او به توصیه یا کمک ‏نیاز داشته باشد حتما کنارش خواهم بود چون خیلی خوب می‌دانم ‏شروع کردن فوتبال از سنین کم چه معنایی دارد. ‏
نظرات بینندگان