پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
سرویس تاریخ «انتخاب»: تاریخ سوریه پس از استقلال در سال 1946 با کودتاهای متعدد و تغییرات سریع در حکومت همراه بود. این کودتاها بهطور عمده ناشی از رقابتهای داخلی، نفوذ قدرتهای خارجی، و ساختار ضعیف سیاسی کشور بود. در ادامه، توضیحات مفصلتری از کودتاهای مهم سوریه ارائه میشود، همراه با ذکر کودتایی که در دوران حافظ اسد رخ داد:
---
1. کودتای حسنی الزعیم (مارس 1949)
این کودتا که به عنوان اولین کودتای نظامی در جهان عرب شناخته میشود، توسط سرهنگ حسنی الزعیم انجام شد. او در شرایطی که سوریه تحت بیثباتی سیاسی بود، قدرت را از رئیسجمهور شکری القوتلی گرفت.
علت کودتا: فساد اداری، ناکارآمدی دولت، و فشارهای خارجی، به ویژه از سوی ایالات متحده و فرانسه.
نتیجه: الزعیم اصلاحاتی اقتصادی و اداری را آغاز کرد، اما سیاستهای سرکوبگرانه و بیتجربگی او در سیاست منجر به خشم گسترده شد. حکومت او تنها 137 روز دوام آورد.
2. کودتای سامی الحناوی (اوت 1949)
چند ماه پس از روی کار آمدن الزعیم، سرهنگ سامی الحناوی علیه او کودتا کرد و او را اعدام کرد.
اهداف: الحناوی به دنبال اتحاد سوریه با عراق و تشکیل یک پادشاهی متحد بود.
نتیجه: این طرح به دلیل مخالفت افسران ملیگرا شکست خورد، و حکومت الحناوی به پایان رسید.
3. کودتای اَدیب الشیشکلی (1951-1954)
سرهنگ ادیب الشیشکلی در سال 1951 با یک کودتا به قدرت رسید و حکومت را تحت کنترل کامل خود درآورد.
سیاستها: او با سرکوب مخالفان و احزاب سیاسی، حکومتی اقتدارگرا ایجاد کرد.
سقوط: در سال 1954، شورشهای گستردهای علیه حکومت او شکل گرفت که با کودتای نظامی همراه شد. او مجبور به تبعید شد و دموکراسی پارلمانی برای مدت کوتاهی بازگشت.
---
4. اتحاد سوریه و مصر (1958-1961)
در سال 1958، سوریه و مصر به رهبری جمال عبدالناصر، جمهوری متحده عربی (UAR) را تشکیل دادند.
علت اتحاد: تمایل ناسیونالیستهای عرب برای مقابله با نفوذ غرب و اسرائیل.
پایان اتحاد: تسلط کامل مصر بر امور سوریه و نارضایتی نظامیان سوری منجر به کودتایی در سال 1961 شد که این اتحاد را پایان داد.
---
5. کودتای بعثیها (مارس 1963)
حزب بعث سوریه، با کمک افسران نظامی و به رهبری صلاح جدید و حافظ اسد، در سال 1963 قدرت را به دست گرفت.
اهداف: استقرار حکومت سوسیالیستی و ناسیونالیستی.
نتیجه: بعثیها قدرت را در دست گرفتند و تحولات اقتصادی و اجتماعی گستردهای انجام دادند.
---
6. کودتای داخلی بعث (فوریه 1966)
این کودتا توسط جناح چپگرای حزب بعث، به رهبری صلاح جدید علیه جناح میانهرو انجام شد.
نتیجه: جناح رادیکالتر قدرت را به دست گرفت، اما اختلافات داخلی در حزب همچنان باقی ماند.
---
7. کودتای حافظ اسد (نوامبر 1970)
کودتای حافظ اسد در نوامبر 1970، یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ سوریه است و به عنوان "حرکت تصحیحی" (الحركة التصحیحیة) شناخته میشود. حافظ اسد، وزیر دفاع وقت، توانست قدرت را از جناح رادیکال حزب بعث به دست بگیرد و مسیری جدید برای سوریه ترسیم کند.
زمینهها و دلایل کودتا:
1. اختلافات در حزب بعث:
حزب بعث سوریه که پس از کودتای 1963 قدرت را به دست گرفته بود، دچار اختلافات داخلی بین جناحهای مختلف شد:
جناح رادیکال به رهبری صلاح جدید، که سیاستهای چپگرایانه و سوسیالیستی افراطی را دنبال میکرد.
جناح میانهرو و عملگرا به رهبری حافظ اسد، که سیاستهای عملگرایانه و اولویت دادن به ثبات داخلی را ترجیح میداد.
2. شکست در جنگ 1967 با اسرائیل:
سوریه در جنگ ششروزه 1967 با اسرائیل شکست سنگینی خورد و بلندیهای جولان را از دست داد. این شکست به شدت به اعتبار صلاح جدید لطمه زد و جناح رادیکال حزب را در موضع ضعف قرار داد.
3. ناکارآمدی حکومت:
سیاستهای اقتصادی و اجتماعی صلاح جدید و رادیکالها، بحرانهای اقتصادی و نارضایتی گستردهای در کشور ایجاد کرده بود.
چگونگی کودتا:
حافظ اسد، که در آن زمان وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی بود، با حمایت افسران نظامی و جناح میانهرو حزب، در نوامبر 1970 کودتا کرد.
او صلاح جدید و یارانش را بازداشت کرد و خود را به عنوان رهبر جدید سوریه معرفی کرد.
چرا "حرکت تصحیحی" نامیده شد؟
حافظ اسد این کودتا را "حرکت تصحیحی" نامید تا:
توجیه مشروعیت: نشان دهد که هدف از این کودتا اصلاح اشتباهات جناح رادیکال و بازگرداندن ثبات و پیشرفت به کشور است.
ایجاد ثبات: او بر خلاف سیاستهای ایدئولوژیک رادیکال، رویکرد عملگرایانهای اتخاذ کرد و تلاش کرد روابط خارجی و داخلی کشور را بهبود بخشد.
تمرکز بر توسعه: حافظ اسد به جای سیاستهای افراطی، توسعه اقتصادی و اجتماعی و تقویت ارتش را در اولویت قرار داد.
۸. . کودتای ناکام در دوران حافظ اسد (1984)
این کودتا که در واقع یک تلاش برای تصاحب قدرت از سوی رفعت اسد، برادر کوچکتر حافظ اسد بود، یکی از مهمترین چالشهای داخلی برای حکومت حافظ اسد به شمار میرود.
زمینهها و دلایل:
1. بیماری حافظ اسد:
در سال 1983، حافظ اسد به دلیل مشکلات قلبی دچار بیماری شد و به مدت چند هفته در بیمارستان بستری بود. این شرایط باعث شد شایعاتی درباره مرگ قریبالوقوع او منتشر شود.
2. طمع قدرت از سوی رفعت اسد:
رفعت اسد، فرمانده نیروهای ویژه (سرايا الدفاع) و یکی از نزدیکترین افراد به حافظ، از این فرصت استفاده کرد و تلاش کرد قدرت را در دست بگیرد.
او نیروهای تحت فرمان خود را در دمشق مستقر کرد و به طور غیرمستقیم اعلام کرد که آماده رهبری کشور است.
3. اختلافات درون خاندان اسد:
رفعت خود را شایستهتر از سایر اعضای خانواده برای جانشینی میدانست و همین امر تنشهایی ایجاد کرد.
واکنش حافظ اسد:
حافظ اسد که از این تهدید آگاه شد، با حمایت فرماندهان نظامی وفادار به خود، نیروهای رفعت را محاصره کرد.
پس از بازگشت به سلامت، او به سرعت رفعت را از تمامی مناصب حکومتی برکنار کرد و او را به تبعید در اروپا فرستاد.
نتایج کودتای ناکام:
1. تثبیت قدرت حافظ اسد:
این واقعه نشان داد که حافظ اسد همچنان کنترل کامل بر ارتش و نهادهای امنیتی دارد و توانست هرگونه چالشی برای قدرت خود را سرکوب کند.
2. تبعید رفعت:
رفعت اسد به اروپا رفت و تا سالها از هرگونه فعالیت سیاسی در سوریه بازماند.
3. تقویت ساختار امنیتی:
حافظ اسد پس از این رویداد، ساختارهای امنیتی را تقویت کرد و نظارت خود بر ارتش و نیروهای امنیتی را افزایش داد.