
سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکاییها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.
آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود.
هنگامی که وزیران برآورد هزینههای خود را تسلیم کردند، متوجه شدیم که با یکی دو استثناء آنها مبالغ هنگفتی اضافه بودجه درخواست کردهاند و تنها وزارت جنگ در حدود ۱۸ میلیون دلار اضافی برای ارتش خواسته است که در این صورت کسر بودجه از ۲۳ میلیون دلار به حدود ٤١ میلیون دلار افزایش مییافت. این درخواستها از این جهت ناراحت کننده بود که بخشی از آنها به علت افزایش قیمت مواد و کالاها قابل توجیه مینمود.
درخواست اضافه بودجه وزارت جنگ مهمترین مسئله را تشکیل میداد. ارتش در سالهای قبل در حدود یک سوم درآمدهای عادی را میگرفت. تعداد نفرات آن در زمان شاه سابق به رغم خلع سلاح عشایر از ٤۰۰۰۰ نفر به ۹۰۰۰۰ نفر افزایش یافته بود. این واقعیت که عشایر دوباره مسلح شده بودند، جنگ داخلی را ناگزیر یا حتی محتمل نمیساخت مگر اینکه دولت در برخورد با عشایر زور را تنها راه حل بداند که بنظر میرسید آمادگی آن را هم دارد. به نظر میرسید ارتش قبل از هر چیز نیاز به تقلیل فاحش تعداد نفرات و سپس بازسازی و تجدید آموزش هوشیارانه و صادقانه دارد. میبایست به جای امرا و افسران قدیمی افراد جدیدی گمارده شوند. قدرت دار و دسته نظامیها کاهش یابد و ارتباط آنان با دربار قطع شود. در واقع مناسبترین کار این بود که ارتش را همراه با تشکیلات آن به کلی منحل کنند و ژاندارمری را با نیاز به حفظ امنیت سراسر کشور مجهز سازند. در آن هنگام میلیتاریسم با اشتهای سیری ناپذیر و روحیه متکبر خود درست و حسابی راه پیشرفت ایران را سد کرده بود.
آقای سهیلی با احتیاط از هرگونه موضع گیری درباره این وضع پرهیز میکرد و من نیز به نوبه خود بنظرم غیر عاقلانه رسید که در این روزهای دشوار دشمنی شاه را برانگیزم؛ بنابراین به این توافق رسیدیم که بودجه ارتش را ۱۰ میلیون دلار اضافه کنیم. من امیدوار بودم مجلس مسئله را با دقت کافی و به نحوی سودمند مورد بررسی قرار دهد، ولی نمایندگان بعضی سی با سکوت بی روح و بعضی با نمایش شورانگیز خود مطیعانه از خواستههای شاه پیروی کردند.
آقای هنری. ف شمباجر رئیس امریکائی اداره حسابداری و ممیزی حسابها موفق شد بسیاری اقلام بودجه را حذف و اقلام دیگری را کاهش دهد ولی عاقبت دولت خودش را با تعهدات سنگینی در سال ٤٤ - ١٩٤٣ روبهرو یافت. در طول این سال کمبود وجه که بشدت به آن نیاز داشتیم دشواری عمده و دائمی ما را تشکیل میداد. در ماههای نخست با ترتیبی که با شرکت نفت ایران و انگلیس در مورد پیش پرداخت حق السهم ایران که بالغ بر ۱۲ میلیون لیره میشد دادیم، هر طور بود گذران کردیم. ولی برای بقیه سال از بانک ملی وام گرفتیم.
نارضایتی کارمندان دولت گاهی تمام فعالیتهای دولت را به وقفه تهدید میکرد. اعتصابات و تهدید به اعتصاب در میان کارمندان وزارتخانهها و کارخانهها رواج داشت. به نظر نمیرسید دولت هیچ کاری جز تسلیم داشته باشد. با وجود این به علت زیر بار نرفتن من در تأیید اضافه حقوق اعتصاب کنندگان سرانجام مهندسین و بسیاری از کارمندان، با همان حقوقهای سابق بر سر کارهایشان بازگشتند