arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۸۵۳۰
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۶ - ۰۲ دی ۱۳۹۱

جیرانی:یه حبه قند،اخراجی ها و جدایی نادر از سیمین بدون جنجال میلیاردی نمی‌شدند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مشرق - میلیاردی شد! فیلمی که به راحتی می توان آن را یکی از جنجالی ترین اتفاق‌های سال سینمای ایران نامید.

" من مادر هستم" اثری است که ناگهان نام عوامل سازنده اش را از آنچه که بود بزرگتر کرد. این فیلم را باید یک دستاورد برای سینما نامید. کشف فرمولی جدید برای فروش بالا! جنجال های سیاسی به اضافه عبور از چند خط قرمز گل درشت و دست آخر ربط دادن برخی المان ها به موضوعات دینی، برابر است با فروش یک میلیاردی فیلمی که در شرایط عادی اگر حتی نیمی از هزینه ساختش را در گیشه به دست می آورد، باید کلاهش را بالا می انداخت.

فریدون جیرانی این اتفاق را طبیعی دانست و در گفتگو با روزنامه عامه پسند تماشا گفت: فیلم های من همیشه فروخته. منهای سه تا که همان ستاره ها باشد. فیلم قرمز، سالاد فصل، شام آخر، آب و آتش، صورتی و پارک وی. همه فیلم های پر فروشی بودند. من تا حالا فیلم نفروش نساخته ام.

مجری جنجالی و البته اخراجی "هفت"، خود را فیلمسازی آرام و بدون حاشیه دانست و در این باره توضیح داد: این اتفاقات برای من تبعات خوبی نداشت چون من اصلا اهل جنجال نیستم و این اتفاقات برای کسی خوب است که برای جنجال  فیلم بسازد. من در این سال ها فقط برای تماشاگر فیلم ساخته ام.

جیرانی در لابه لای حرف هایش البته از جنجالی شدن حمایت می کند و آن را بد نمی داند: "به نظرم تنها فیلمی که در این سال ها فروش طبیعی داشت، ورود اقایان ممنوع بود. آن هم چون کمدی بود. پارسال سعادت آباد و یه حبه قند میلیادی شدند که این طبیعی نیست. حتی می توان از جدایی نادر از سیمین و اخراجی ها نام برد. بعضی ها برای این که اخراجی ها را تحریم کنند به دیدن جدایی نادر از سیمین رفتند و برخی هم برای تحریم جدایی از ساخته ده نمکی استقبال کردند. امروز مردم برای چی می روند سینما؟ جنجال!

وی تمام دوران کارگردانی اش علاقه خود را به فیلم سازی در مورد قشری خاص نشان داده است. قشری از جامعه که کمتر کسی آنها را می بیند و می شناسد! قشری که انگشت شمارند و انگشت شمار می مانند اگر تحویلشان نگیریم. او در این باره گفت: این قشر به طبقه مرفه نزدیک است.  از "قرمز" این طبقه وجود داشته تا الان! به هر حال سینمای قصه گوی ایران از اوایل دهه 70 متوجه این قشر می شود و سراغش می رود.

جیرانی در این مدت مخالفان بی شماری داشت. چه کسانی که هنوز فیلم را ندیده می خواستند آن را آتش بزنند، و چه منتقدانی که  واقعا ایرادهای جدی از او و فیلمش گرفتند. اما او از پس تمام بحران ها برآمد! و این طوفان ترسناک را پشت سر گذاشت اما آنچه مسلم است، رد شدن از این بحران ها بدون وجود مسعود فراستی غیر ممکن بود. مردی که طبق گفته خود جیرانی بعد از دیدن نسخه مونتاژ نشده فیلم، گفت: خیلی فیلم خوبیه!"
نظرات بینندگان