arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۹۱۲۲
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۱۰ - ۰۶ دی ۱۳۹۱

سیدمهدی طباطبایی: کاهش دروغگویی را باید از مسئولان آغاز کنیم

امروز آنچه در مملکت در اثر دروغگویی می‌گذرد تبدیل به خطر بزرگی در آینده می‌شود که امیدوارم هر چه زودتر اصلاح شود. نخست اینکه آنچه از سران سه قوه به ما رسیده است این است که اکثرا به هم بها نمی‌دهند، در حالی که باید اینها همسو و صادق باشند و یکدیگر را بپذیرند و هر سه با هم برای ملت کار کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
تسنیم در گفت و گویی با حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق و نماینده اسبق مجلس نوشت:

·         طبع بشر از اول به صداقت و درستی است اما زمانی که با مشکلی روبه‌رو می‌شود، از انجام کاری عاجز است یا گاهی ترس به سراغش می‌آید، برای رهایی خود از این مشکل به دروغ متوسل می‌شود. روایتی از امیر المومنین(ع) است که می‌فرمایند وقتی گرانی در جامعه پیش می‌آید و بدهکار نتواند بدهی خود را به طلبکار بدهد یکی، دو بار علت دیر کرد در پرداخت بدهی خود را توجیه می‌کند اما بار سوم برای توجیه نپرداختن بدهکاری‌اش دروغ می‌گوید. پس یکی از مسائلی که باعث دروغگویی می‌شود عجز و ناتوانی از انجام کار است.

·         زمانی هم که فردی با حریفی روبه‌رو می‌شود که نمی‌تواند شخصیت او را انکار کند برای اینکه بتواند مقام خود را بالا ببرد و در عین حال حریف را پایین بیاورد طرف مقابل را متهم به چیزی می‌کند که در او وجود ندارد. در قرآن مجید تعبیری وجود دارد به نام «توفکون» و ماجرایی نیز در سوره نور نقل شده به نام «افک» به معنای دروغ‌زده. یعنی نخست خود دروغ وارد زندگی می‌شود، بعد دروغ پذیرها زیاد می‌شوند و در نهایت باورهای بسیار زمینه را برای دروغ بسیار فراهم می‌کند.

·         دروغگویی یک بیماری مسری است که سبب سرایت به دیگران می‌شود. چرا که اگر کسی دروغ گفت و کارش پیش رفت بقیه هم به‌دنبال او راه می‌افتند. فرد ممکن است نخواهد دروغ بگوید اما وقتی می‌بیند جامعه پذیرای راستی نیست و اگر فرد از خود صداقت نشان بدهد به جای اینکه تشویق شود برایش مشکل به وجود می‌آید، به سمت دروغگویی می‌رود و این خطر عظیمی است که یک جامعه با آن روبه‌رو می‌شود.

·         اکثریت افرادی که با هم مراوده دارند به علت نیازهایی که به هم دارند به اکاذیب دست می‌زنند. مثلا ابراز ارادت شدید نسبت به هم می‌کنند و لغاتی را به کار می‌برند که با این صحبت‌ها طرف مقابل را به انجام خواسته‌هایی که دارند راضی کنند.

·         گاهی اوقات وضعی پیش می‌آید که واقعیت به مردم گفته نمی‌شود. مثلا به کرات گفته می‌شود که چند میلیون شغل در جامعه ایجاد شده است. جوانی که به‌دنبال کار می‌گردد به اداره‌ها رجوع می‌کند اما از کار برای او خبری نیست، این فرد به مرور متوجه می‌شود که این صحبت‌ها واقعیت نداشته است. در صورتی که هر وقت بخواهند جامعه‌ای را اصلاح کنند اول باید صداقت از مسئولان آن آغاز شود تا روی مردم اثر مطلوب داشته باشد.

·         یکی دیگر از موضوعات نوع رفتارهایی است در کشور دیده می‌شود و خیلی صادقانه نبوده است، به وی‍ژه زمانی که کذب آنها آشکار می‌شود و مردم هم متوجه می‌شوند که افراد به‌طور علنی و روشن دروغ می‌گویند. زمانی که نمایندگان نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به خدمت امام(ره) رفتند مرحوم «فخر الدین حجازی» کمی از امام تعریف و تمجید کرد اما امام راحت جلوی مردم گفتند که اینطور تعریف و تمجید نکنید چون گاهی وقت‌ها آدم این تعریف‌ها را باور می‌کند. یا زمانی در اوایل انقلاب طومارهای زیادی برای امام(ره)می آوردند و در آنها از ایشان تعریف می‌کردند.

·         آدم نمی‌تواند دروغ نگوید ولی باید به اندازه‌ای باشد که ضرری به زندگی نزند. امکان ندارد که هر کسی از راه رسید عین واقعیت را بگوید. هیچ‌کس نمی‌تواند به‌طور کامل راست بگوید،‌ مثلا در مراسم عزاداری افراد نمی‌توانند بگویند مرگ پدر شما روی ما هیچ تاثیری نداشت بلکه می‌تواند بگویند من را جزو عزادارها بدانید اما اگر می‌دانند گفتن این جمله هم ضرورتی ندارد، می‌تواند این را هم نگویند.

·         دروغ مصلحتی هم موضوعی است که برای فرار از زیان، ریختن خون ناحق و جلوگیری از گرفتار شدن مومن یا آشتی دادن بین دو نفر است که گفتن آن جایز و بلکه برخی وقت‌ها واجب است،مثل زمان آشتی دادن بین دو نفر. این دو نفر را می‌توان با گفتن دروغ مصلحتی به هم رساند.

·         امروز آنچه در مملکت در اثر دروغگویی می‌گذرد تبدیل به خطر بزرگی در آینده می‌شود که امیدوارم هر چه زودتر اصلاح شود. نخست اینکه آنچه از سران سه قوه به ما رسیده است این است که اکثرا به هم بها نمی‌دهند، در حالی که باید اینها همسو و صادق باشند و یکدیگر را بپذیرند و هر سه با هم برای ملت کار کنند. آنچه در جامعه از طریق جراید و رسانه‌ها منتشر شده این است که مخالفت و مغایرت بین قانون‌گذار و مجری قانون هست. اینها مواردی است که ما برداشت می‌کنیم و ما از دل‌های آنها بی‌خبریم و می‌گوییم ان‌شاءالله چون همه مسلمان و انقلابی هستند و به اصل نظام ایمان دارند کارها درست می‌شود.

·         هشدارها اگر مسئولان را متوجه نکند قطعا این رفتارها به چالش‌های بزرگ‌تری تبدیل می‌شود و هر چه بی‌توجهی به اوضاع و احوال شود برای هیچ‌کس به صلاح نیست.

·         مطمئنم که اگر مسئولان همسو و همراه حرکت کنند هم دشمنان بیرون و هم دشمنان داخلی همه بر سر جای خود خواهند نشست چون جامعه مثل پیکر است و یک پیکر اگر یک قسمتش با هم هماهنگ نباشد بیمار است. تاکید می‌کنم که ما روسای سه قوه را صالح و مومن می‌دانیم اما اگر یکی از سران بگوید دیگری بد است ما چون به طرف اولی ایمان داریم می‌گوییم این راست می‌گوید وقتی بعدی بگوید این بد است می‌گوییم این هم که راست می‌گوید. نتیجه‌اش این می‌شود که ما بدی‌ها را در جامعه می‌پذیریم. اما اگر ما صداقت این گروه را نسبت به حرف‌هایشان بپذیریم طبیعی است که وقتی بد می‌گویند درباره هم بدی رواج پیدا می‌کند.

·         اکنون تمام جامعه بیماری رادرک کرده و تبعات دروغ‌ها را می‌بیند. بیشتر مردم این چالش‌ها را کاملا احساس می‌کنند.آنها دنبال یک اصلاحگر و درمانگر می‌گردند. هر کسی دنبال دکتر بهتر می‌رود، کسی که توانایی‌اش بیشتر باشد.

·         مقام معظم رهبری، مردم و مسئولان نظام را به صورت مرتب به وحدت،یگانگی و همراهی دعوت می‌کنند و به‌طور مکرر می‌گویند هر حرفی و کاری که سبب جدایی مردم و هر سخنی که باعث نفرت مردم می‌شود را نباید گفت. نوع برداشت‌ها،کشمکش‌ها و الفاظی را مطرح می‌کنیم وهمه می‌شنوند.ما می‌گوییم شما هر چه بهتر و خوبتر به کمک یکدیگر برخیزید که چالش‌ها تبدیل به یک روند ارزشی شود.

·         برای کاهش دروغگویی در جامعه نخست باید از خود مسئولان آغاز کنیم. دوم اینکه هر کسی برای اصلاح و بلکه دستیابی خود به انوار الهی و الطاف الهی صداقت را از خودش آغاز کند تا رنجش کمتر شود چون اگر دروغ بگوید اضطرابی دارد که دروغش فاش شود و برای آرامش خودش باید سعی کند دروغ نگوید. اما نکته مهم این است که ما حریف جامعه که نمی‌شویم چون هر کسی کار خودش را می‌کند و فقط می‌توانیم با عمل خود راستگویی را ترویج دهیم. اول باید خود را به دروغ گفتن مجبور نکنیم و به جای دروغ گفتن توجیه کنیم.
نظرات بینندگان