کد خبر: ۸۹۱۲۳۸
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۴ - ۳۰ مهر ۱۴۰۴

ببینید: جولانی به دنبال ارتباط با ایران؟

گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه یکی از اهداف سفر جولانی به مسکو، طرح درخواست احیای روابط با ایران به‌منظور تنظیم مناسبات با اسرائیل و ایجاد اهرم فشار بوده است. اگرچه هیچ‌گونه خبر رسمی در این خصوص منتشر نشده، اما سفر علی لاریجانی به مسکو—که بلافاصله یک روز پس از سفر جولانی انجام شد—برخی تحلیل‌ها را به این سمت سوق داده که احتمالاً یکی از محورهای این سفر، مربوط به روابط ایران و سوریه بوده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس سیاست خارجی «انتخاب»؛ سید حمزه صالحی: سفر جولانی، رئیس‌جمهور سوریه، یکی از مهم‌ترین تحولات در عرصه سیاست خارجی طی هفته گذشته به‌شمار  می‌رود. اهمیت این رخداد از آن‌روست که جولانی با اتکا به نیروهای تحت حمایت خود و با پشتیبانی ویژه دولت ترکیه، در مدت‌زمانی کوتاه موفق شد به حکومت خاندان اسد—که متحد نزدیک روسیه بوده و بیش از نیم قرن بر سوریه سلطه داشتند—پایان دهد و ساختار حکومتی جدیدی را مستقر سازد. جولانی، که حتی پس از غلبه بر اسد همچنان در فهرست تروریسم بین‌المللی قرار داشت و ایالات متحده برای بازداشت یا حذف وی مبلغ ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود، بلافاصله پس از سرنگونی حکومت پیشین، رویکردی واقع‌گرایانه اتخاذ کرد و با پیشبرد سیاستی مبتنی بر مدارا و مصالحه در سطوح داخلی و خارجی، شرایط نوینی را برای سوریه رقم زد. این تحولات موجب جلب توجه مثبت کشورهای اروپایی شد و در پی حمایت کشورهای عربی، نه‌تنها نام وی از فهرست تروریستی حذف گردید، بلکه با جلب نظر ترامپ، تحریم‌های گسترده ایالات متحده علیه سوریه—که از بزرگ‌ترین تحریم‌های بین‌المللی اعمال‌شده علیه یک کشور محسوب می‌شد—لغو گردید. به‌طور کلی، روند تحولات در سوریه طی یک‌سال گذشته فراتر از پیش‌بینی بسیاری از تحلیل‌گران بوده است.
 
با این حال، این تمام ماجرا نیست؛ چرا که حکومت جولانی از همان آغاز با چالش‌های متعددی مواجه بوده است. یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، نگرش منفی اسرائیل نسبت به حکومت جولانی به‌دلیل گرایش‌های رادیکال و اخوانی آن بود. به‌گونه‌ای که در نخستین مراحل استقرار حکومت جدید، رژیم اسرائیل با اجرای حملات هوایی هدفمند به نقاط مختلف سوریه، عملاً توان دفاعی و نظامی این کشور را به‌شدت تضعیف کرد؛ به‌طوری‌که گزارش‌ها حاکی از آن است که سوریه حدود ۸۵ درصد از توان نظامی خود را از دست داده است.
 
واقعیت آن است که اسرائیل، وجود یک حکومت سکولار نظیر حکومت اسد—که عملاً هیچ اقدام خصمانه‌ای علیه اسرائیل انجام نمی‌داد—را به یک حکومت رادیکال مذهبی که نزدیکی فکری با گروه‌هایی چون حماس دارد ترجیح می‌داد. اگرچه تلاش‌هایی برای میانجی‌گری و توافق میان اسرائیل و سوریه جولانی در جریان است و حتی احتمال پیوستن سوریه به پیمان ابراهیم مطرح شده، اما بدبینی اسرائیل نسبت به حکومت جولانی همچنان پابرجاست و بعید به‌نظر می‌رسد که حتی در صورت حصول توافق، اعتماد کامل نسبت به این حکومت حاصل شود. از همین‌رو، اسرائیل از همان ابتدا زیرساخت‌های حساس سوریه را هدف قرار داد و حتی حملاتی را در اطراف کاخ ریاست‌جمهوری این کشور ترتیب داد. در این میان، نکته قابل‌توجه آن است که با توجه به حمایت اردوغان از جولانی، در صورت تثبیت قدرت وی، جایگاه و نفوذ ترکیه در سوریه به‌طور چشم‌گیری افزایش خواهد یافت همانطور که تاکنون هم افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. چنین وضعیتی، با توجه به رقابت ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک میان ترکیه و اسرائیل، تهدیدی بالقوه برای امنیت اسرائیل محسوب می‌شود. بررسی‌های تاریخی نیز نشان می‌دهد که تقویت حضور ترکیه در سوریه، در بلندمدت می‌تواند تهدیدی جدی‌تر از حضور ایران برای اسرائیل ایجاد کند. شاید در همین راستا بود که اسرائیل نقطه‌ای را که ترکیه قصد داشت از آن به‌عنوان پایگاه نظامی بهره‌برداری کند، مورد حمله قرار داد. ترکیه هم‌اکنون برای جلوگیری از درگیری با اسرائیل، تصمیم گرفته تجهیزات خود را در شمال سوریه مستقر سازد تا از تحریک بیشتر اسرائیل جلوگیری کند. همچنین، اسرائیل در راستای تضعیف بیشتر حکومت جولانی، حمایت از اقلیت‌های دروزی و علوی را در دستور کار قرار داده که این امر بر پیچیدگی‌های صحنه سیاسی سوریه افزوده است.
 
در چنین شرایطی، جولانی تصمیم به سفر به روسیه گرفت تا فصل جدیدی را در روابط دوجانبه رقم زند. به‌نظر می‌رسد تداوم حملات اسرائیل به سوریه، احمد الشرع را بر آن داشته تا در پی دریافت کمک‌های تسلیحاتی و ایجاد نوعی موازنه در روابط خارجی برآید. در سوم اکتبر، هیئتی نظامی از سوریه به ریاست رئیس ستاد کل ارتش این کشور به مسکو سفر کرد و از تجهیزات نظامی تولید صنایع دفاعی روسیه، از جمله سامانه‌های پدافند هوایی، پهپادهای رزمی و خودروهای زرهی بازدید به‌عمل آورد. این اقدام نشان‌دهنده تمایل روسیه به ایفای نقشی مشابه آنچه پیش‌تر در حمایت از حکومت اسد ایفا می‌کرد، در قبال حکومت جولانی است. پس از حمله نیروهای جولانی به سوی دمشق و سرنگونی اسد، روسیه با آن‌ها به تفاهمی دست یافت که بر اساس آن، به‌جای حمایت مستقیم از اسد، تمرکز خود را بر حفاظت از دارایی‌های راهبردی خود در سوریه معطوف ساخت. همان‌طور که جولانی اخیراً اظهار داشته، در زمان ورود نیروهای وی به حمص، نیروهای روسی به‌طور کامل از میدان نبرد خارج شدند و طبق توافق، از صحنه نظامی کناره‌گیری کردند.
 
در جریان این سفر، طرفین بر تعمیق روابط دوجانبه تأکید کردند. جولانی اظهار داشت که روابط مستحکمی میان سوریه و روسیه وجود دارد و تلاش‌ها برای احیای این مناسبات در جریان است. وی همچنین اعلام کرد که به تمامی توافق‌نامه‌های پیشین با روسیه پایبند خواهد بود. پوتین نیز همکاری میان دو کشور را مثبت ارزیابی کرد و آن را زمینه‌ساز نتایج مطلوب دانست. با توجه به روابط نزدیک روسیه و اسرائیل و سطح بالای هماهنگی میان آن‌ها در سال‌های گذشته در پرونده سوریه، برخی تحلیل‌گران بر این باورند که اسرائیل ممکن است استفاده سوریه از تجهیزات روسی را به تقویت نفوذ ترکیه در این کشور ترجیح دهد. حتی گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه در ماه فوریه، مقام‌های اسرائیلی در واشنگتن تلاش کرده‌اند تا حفظ پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه را تضمین کنند؛ چرا که این پایگاه‌ها را به‌عنوان وزنه تعادلی در برابر نفوذ فزاینده ترکیه بر دولت جدید سوریه تلقی می‌کنند.
 
در مقابل، نزدیکی بیش از حد جولانی به روسیه و احیای مناسبات پیشین، احتمالاً با واکنش منفی غرب مواجه خواهد شد؛ چرا که پارلمان اروپا—که از قدرت‌گیری جولانی حمایت کرده بود—پیش‌تر از وی خواسته بود تا حضور روسیه در سوریه را ممنوع سازد. البته برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که پوتین و جولانی در خصوص مسئله کلیدی پایگاه‌های روسیه در لاذقیه و طرطوس به توافق نرسیده‌اند.
 
در عین حال، گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه یکی از اهداف سفر جولانی به مسکو، طرح درخواست احیای روابط با ایران به‌منظور تنظیم مناسبات با اسرائیل و ایجاد اهرم فشار بوده است. اگرچه هیچ‌گونه خبر رسمی در این خصوص منتشر نشده، اما سفر علی لاریجانی به مسکو—که بلافاصله یک روز پس از سفر جولانی انجام شد—برخی تحلیل‌ها را به این سمت سوق داده که احتمالاً یکی از محورهای این سفر، مربوط به روابط ایران و سوریه بوده است. واقعیت آن است که در شرایط فعلی و با توجه به اقدامات تهاجمی دولت اسرائیل، احیای روابط میان ایران و سوریه می‌تواند به‌عنوان یک دستاورد دیپلماتیک مهم برای هر دو کشور تلقی شود.
 
از منظر راهبردی، سوریه برای ایران همواره یک متحد منطقه‌ای محسوب می‌شده که تا پیش از این، نقش پل ارتباطی حیاتی با محور مقاومت را ایفا می‌کرد. اگرچه حکومت جولانی دیگر نقش پل را ایفا نخواهد کرد؛ اما تقویت مناسبات با دمشق این امکان را برای تهران فراهم می‌سازد تا در برابر فشارهای فزاینده اسرائیل و متحدان غربی، موقعیت راهبردی خود را ارتقاء دهد. از سوی دیگر، سوریه نیز در مرحله بازسازی پس از جنگ، نیازمند حمایت‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است که ایران، با توجه به سابقه حضور خود در این کشور، می‌تواند در این زمینه تا حدودی نقش‌آفرینی داشته باشد و سوریه هم می‌تواند از حضور ایران به عنوان اهرم فشاری در مقابل اسرائیل استفاده کند.
نظرات بینندگان