کد خبر: ۹۰۱۸۰۸
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۲۳ - ۰۳ دی ۱۴۰۴

قسمت صد و نوزدهم خاطرات میلسپو: از دلایل شکست آمریکا در ایران، حسادت‌های شخصی، بی‌لیاقتی و تنبلی بود

شکست ما در ایران را می‌توان به عوامل زیر نسبت داد: تشکیلات ضعیف، سرویس‌های اطلاعاتی ناقص یا نامتناسب، عدم هماهنگی بین وزارتخانه‌ها در واشنگتن، اختلاف بین مقامات وزارت خارجه که باعث سردرگمی، تأخیر، کوتاهی با فلج کامل میشود و نیز حسادت‌های شخصی و توطئه‌ها و بی‌لیاقتی و تنبلی. با قضاوت از روی مطالعاتی که در ایران به عمل آورده‌ام، بسیاری از توضیحات فوق با اوضاع تطبیق می‌کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب ماموریت آمریکایی‌ها در ایران اثر آرتور میلسپو ترجمۀ حسین ابوترابیان در سال ۱۳۵۶ است.

 

آرتور میلسپو متولد مارس ۱۸۸۳ در روستایی در میشیگان، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی که در سالهای ۱۹۲۲-۱۹۲۷ و ۱۹۴۲-۱۹۴۵ برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. او دانش آموخته (دکترای) دانشگاه جانز هاپکینز و (کارشناسی ارشد) دانشگاه ایلینوی بود‌.

 

اجرای سیاست خارجی عمده در دست اعضای دون پایه وزارت خارجه و دیپلمات‌های آمریکایی مقیم کشور‌های بیگانه است. این اشخاص ممکن 

است در عمل تصمیماتی را که در سطوح بالا‌تر گرفته شده، باطل و بی اثر سازند. گاهی اتفاق می‌افتد که نظریات مقامات واشینگتن با اقدامات نمایندگان سیاسی آمریکا در خارج تناقض دارد. 

شکست ما در ایران را می‌توان به عوامل زیر نسبت داد: تشکیلات ضعیف، سرویس‌های اطلاعاتی ناقص یا نامتناسب، عدم هماهنگی بین وزارتخانه‌ها در واشنگتن، اختلاف بین مقامات وزارت خارجه که باعث سردرگمی، تأخیر، کوتاهی با فلج کامل میشود و نیز حسادت‌های شخصی و توطئه‌ها و بی‌لیاقتی و تنبلی. با قضاوت از روی مطالعاتی که در ایران به عمل آورده‌ام، بسیاری از توضیحات فوق با اوضاع تطبیق می‌کرد. وزارت خارجه یقیناً از نداشتن یک سرویس اطلاعاتی متناسب بسیار رنج می‌برد و از تلخیص ارزیابی و تحلیل اطلاعاتی که دریافت می‌کرد، عاجز بود. 

قانونی که اخیراً به تصویب کنگره آمریکا رسیده است وعده بهبود کار‌های اطلاعاتی و پرسنلی وزارت خارجه و سفارتخانه‌ها را می‌دهد. متأسفانه دو سه تن از مقاماتی که با فعالیت‌های آمریکا در ایران بستگی حیاتی داشتند، مظهر نوعی دیپلماسی به شمار می‌رفتند که امروزه منسوخ و به طور کلی محکوم است. این نوع دیپلماسی بیشتر اجتماعی است تا اجرائی، بیشتر مربوط به روابط شخصی است تا مسائل ملی و بین المللی، و هدف آن حفظ صورت ظاهر است تا نیل به مقاصد دراز مدت. تکنیک عمده آن عبارت است از ترضیه خاطر، بازی کردن برای حفظ امنیت، به تعویق انداختن مسائل و گریز از مشکلات فوری. سیاست مزبور در کلی گویی مبالغه می‌کند، شیوه پنهانکاری را به کار می‌برد و وقتی دست به اقدام می‌زند -اگر بزند- به بیراهه می‌رود. 

به واسطه نداشتن درک از مسائل و نیروی تخیل سازنده بسیار خوشحال می‌شود اگر بر فرمول‌های آشنا و کهنه تکیه کند. طرز تلقی اینگونه دیپلماسی اصولاً منفی است. مأموریت‌های مخصوص از قبیل مأموریت ژنرال پاتریک ج. هرلی به عنوان سفیر فوق العادة رئیس جمهوری در خاورمیانه نمی‌تواند این نقیصه‌ها را جبران کند.

نظرات بینندگان