arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۲۵۸۰
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۱۲ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۱

داماد احمدی‌نژاد: احمدی‌نژاد بعد از ریاست جمهوری هم فعال خواهد بود/ اصلاح طلبان بیایند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مهدی خورشیدی را بیش از آنکه با عنوان رئیس بیمارستان فیروزآبادی بشناسند، نام او با دامادی محمود احمدی‌نژاد گره خورده است. مردی که اگر بگوید مستقل است باید کم‌ترین تردیدی در این مسأله داشت چرا که همه از اختلاف سلیقه‌های او با برخی نزدیکان پدرهمسرش اطلاع دارند چنانکه در این مصاحبه هم در لفافه اشاره کرده، زمانی که یک شبه تعداد زیادی از مشاوران رئیس‌جمهور برکنار شدند، همه او را مقصر دانستند اما مهدی خورشیدی خوب می‌دانست چه کسی باعث جدایی آنها از پاستور شده است.

برخلاف برخی خود را متعلق به یک جناح نمی‌داند چنانکه در این گفت‌وگو به تحسین عملکرد اصلاح طلبان در شورای شهر پرداخت و گفت اگر جای اعضای اردوگاه اصلاح طلبی بودم، در انتخابات حاضر می‌شدم. از برخی افراد که در طی سال‌های گذشته با محمود احمدی‌نژاد رابطه گرمی نداشتند، هم تعریف می‌کند و آنها را شخصیت‌های دوست داشتنی می‌نامد که از جمله آنها شیخ ناطق نوری است. تملق را دوست ندارد و صراحت ویژگی اصلی اوست. متن کامل مصاحبه آرمان روابط عمومی با تنها داماد رئیس‌جمهور در ادامه می‌آید:

آقای دکتر از کجا شروع کنیم؟

فرمان دست شماست پس از هر جا دوست دارید، شروع کنید.

شما در حال حاضر چند شغل دارید؟

من کارمند دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هستم و در بیمارستان فیروز آبادی به کار پزشکی مشغولم. در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام هم معاونت امور قوا و شوراها را برعهده دارم.

یعنی ریاست بیمارستان فیروزآبادی شغل رسمی محسوب نمی‌شود؟

بنده قبل از انتصاب به سمت ریاست بیمارستان فیروزآبادی به مدت یکسال معاون امور قوا و شوراهای دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت منصوب شده بودم که پس از طی طرح پزشکی در بیمارستان فیروزآبادی مشغول کار صنفی خودم شدم.

پس مشغله زیادی ندارید!

اینطور نیست. مشغله کاری در این بیمارستان به اندازه یک وزارتخانه است.

مهدی خورشیدی دبیر مشاوران رئیس‌جمهور در پاستور، برایتان جالب‌تر بود یا مهدی خورشیدی در اتاق ریاست بیمارستان؟

هر کجا ویژگی‌های خودش را دارد. من رشته پزشکی را دوست داشتم و مدتی از این علاقه خودم دور مانده بودم لذا الان که باز وارد کار پزشکی شدم برایم جذاب است. پاستور هم خصوصیات خودش را داشت چون کار کردن خارج از بخش پزشکی را هم دوست دارم و آنجا هم خوبی‌های خود را داشت.

شما زمانی که در پاستور بودید، یک شبه تعدادی از مشاورین را اخراج کردید....

من اخراج نکردم

پس به زمان بعد از خداحافظی آن مشاورین برویم که قرار شد مشاوران جدیدی مشغول شوند اما این وعده عملی نشد. دلیلش چه بود؟ حذف مشاوران و اتفاقات بعد از آن، رازی بود که هنوز برملا نشده است. ظاهرا ساختمانش هم به نهاد دیگری خارج از دولت داده شد.

ما که آمدیم مشاورین سازمانی نداشت و جلسه‌هایی بود که بدون صورتجلسه و ارتباطات سازمانی برگزار می‌شد. ما در آنجا سعی کردیم با کارشناسان با تجربه‌ای که حضور داشتند، سازمانی را تعریف کنیم که ماهیت مشاوره‌ای و نه اجرایی داشته باشد. بر این اساس، کمیته‌های مختلف در آنجا شکل گرفت و گنجینه اسناد بود و ردیف‌های سازمانی داشت که اینها ماندگار شد. حکمی که برای من صادر شد، 2 ساله بود. بعدها متوجه شدم ساختمان دفتر را تحویل آیت‌ا... شاهرودی دادند و اکنون مشاورین در مکان دیگری مستقر شده‌اند.

چند ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری 92 باقی نمانده است. پیش‌بینی شما چیست؟

چون با تحریم‌های سنگین مواجه هستیم، مشکلات بین‌المللی زیادی داریم و فشار زیادی به مردم وارد می‌شود لذا باید ظریف‌تر و با حساسیت بیشتری موضوع انتخابات را دنبال کنیم البته فضا الان فضای مبهمی است و فکر می‌کنم برخی هم با من هم عقیده هستند. خیلی سخت است که از الان درباره انتخابات حرف بزنیم. شاید در سال 75 یا 83 فضا به این اندازه مبهم نبود اما به نظر من در آینده نزدیک، فضا بازتر و مشخص‌تر خواهد شد. من اخیراً دیدم که اصلاح‌طلبان به بحث انتخابات ورود پیدا کردند، 1+2 هم اصولگرایان هستند و کار می‌کنند و برخی از افراد هم به صورت مستقل کاندیدا می‌شوند پس به این نتیجه می‌رسیم که فضا در حال شکل گرفتن است و هر چه جلوتر برویم فضا شفاف‌تر خواهد شد.

از وقتی رئیس بیمارستان شدید، سوالات را سیاستمدارانه جواب می‌دهید‌. به نحوی از پاسخ طفره می‌روید!

من هنوز به نتیجه نرسیدم که جبهه بندی‌های به چه شکل است. درست است که 2جریان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را داریم اما می‌بینم که در زمان‌هایی اصولگرایان از اصلاح طلبان دعوت می‌کنند و برخی مواقع ماجرای عکس اتفاق می‌افتد یعنی اصلاح طلبان از اصولگرایان دعوت می‌کنند پس فضا مبهم است و احساس می‌شود فضا آن قدر شفاف نیست که انسان به تحلیل مشخص برسد.

نظرتان درباره خط سومی که قرار است از سوی دولت تشکیل شود، چیست؟

یعنی چه؟

روزنامه دولت چندی قبل عنوان داشت می‌خواهد جریان سومی را راه بیندازد که نه اصولگراست و نه اصلاح طلب.

یک چیزهایی را دیدم. بالاخره دولت به‌عنوان جریان فکری، ایدئولوژی خاص خودش را دارد و می‌تواند کاندیدا معرفی کند. در همه دولت‌های این اتفاق افتاد، حزب کارگزاران را داشتیم اما در یک زمانی، مثل دولت نهم و دهم، حزب مشخصی وجود ندارد.

واقعاً خبر ندارید که نزدیکان دولت چطور در انتخابات شرکت می‌‌کنند و کاندیدای آنها کیست؟

هنوز چیزی بروز ندادند. بنده هم مثل شما!

برای افکار عمومی بروز ندادند اما شما فرق‌هایی دارید و داماد رئیس‌جمهور هستید.

بله؛ من روزنامه و سایت‌های را می‌خوانم و آنها مصداق‌های را می‌گویند اما چقدر این مصداق‌های به واقعیت تبدیل شود، معلوم نیست.

یعنی نمی‌دانید که آقای مشایی فعالیت انتخاباتی دارد یا ندارد؟

نه؛ من به دلیل اینکه از نزدیک با آقای مشایی ارتباط کاری ندارم، از فعالیت‌هایشان هم بی‌خبرم. اگر من بخواهم حرفی بزنم، چون اطلاع ندارم درست نیست. من سعی می‌کنم آنچه اطلاع دارم را بگویم.

پس اینطوری می‌پرسم که شما از چه موضوعی اطلاع دارید؟

(می‌خندد) من از فضای بیمارستان اطلاع دارم. بعضی وقتها از بحث‌های مجمع هم خبر دارم و البته بعضی وقت‌های از برخی بحث‌های دولت.

شما چندی پیش به مجمع رفتید که ریاست آن بر عهده آیت‌ا... هاشمی است، پدر همسر شما هم آقای احمدی‌نژاد است که از منتقدان آیت‌ا... محسوب می‌شوند. فکر نکردید با حضور در مجمع حرف‌های زیادی درباره شما می‌زنند مثلا می‌گویند احمدی‌نژاد را کنار گذاشت و به طیف هاشمی پیوست؟

نه؛ من هیچ وقت به این مسائل فکر نکرده و نخواهم هم کرد. من آقای احمدی‌نژاد را دوست دارم و قبولش هم دارم البته اختلاف سلیقه در برخی موضوعات وجود دارد اما من به آقای احمدی‌نژاد اعتقاد دارم.

مثل اعتقاد آقای احمدی‌نژاد به آقای مشایی؟!

حالا من مدل اعتقادی رئیس‌جمهور به آقای مشایی را نمی‌دانم چون ظاهر برای حمایت ماندگار کافی نیست. اعتقاد من به ایشان در یک سو، قلبی است و در حیطه محبت پدر و فرزندی تعریف می‌شود. اعتقاد دیگرم به ایشان در کار است‌. من احمدی‌نژاد را واقعا در کار قبول دارم و در این مدت که در نهاد بودم، خیلی موضوعات را از ایشان یاد گرفتم. بالاخره باید منصفانه به موضوع نگاه کنیم. مجمع هم نهادی برای کل نظام است و در بخشی که من هستم، سه مدیرکل داریم، مجلس، قوه قضاییه و دولت که هر کدام با یک نهاد ارتباط دارند. من به دلیل کمبود وقت با اولویت‌بندی در جلسات شرکت می‌کنم‌. بستگی به اولویت کشور و مباحث مورد طرح در جلسات شرکت می‌کنم .

اما شما نمی‌توانید با این استدلال که مجمع برای کل نظام است از زیر چتر آیت‌ا... هاشمی که ریاست این نهاد را بر عهده دارند، خارج شوید.

قبول دارم و با شما هم‌نظر هستم. اینکه می‌گویند داماد رئیس‌جمهور به مجمع تشخیص رفته که ریاستش بر عهده آقای هاشمی است را هم قبول دارم‌. من معمولاً در حواشی نیستم و بیشتر به کار می‌پردازم، این حرف و حدیث‌های تاثیری در کارم در مجمع ندارد من جلسات مستمر با کمیته‌های مختلف و مرکز استراتژیک و ... دارم.

این سوال را از شما نه به‌عنوان داماد رئیس‌جمهور بلکه به‌عنوان یک فعال سیاسی می‌پرسم که آقای هاشمی چه نقشی می‌توانند در انتخابات 92 داشته باشند؟

بالاخره آقای هاشمی نظرات و دیدگاه‌هایشان را در سخنرانی‌های و دیدارهایشان مطرح می‌کنند‌. آقای هاشمی یک شخصیتی با 50 سال سابقه کار سیاسی مداوم است و تجربه زیادی دارند. نقششان در انتخابات هم بستگی به تصمیم خودشان دارد پس باید دید با چه فکری می‌خواهند وارد انتخابات شوند. این که گفتم فضا مبهم است در اینجا هم مصداق دارد.

در مورد سوالی که درباره نقش آقای هاشمی پرسیدم، برخی این پاسخ را دادند که شاید کاندیدا شود، برخی گفتند مردم را تشویق به حضور پرشور در انتخابات می‌کند و به هر حال هر فردی با توجه به شناختی که از ایشان داشت، حدسی زد. حالا شما چه حدسی می‌زنید؟

ممکن است هر حالتی پیش بیاد اما بعید می‌دانم خودشان به شخصه وارد انتخابات شوند. هر آدم سیاسی بر حسب شرایط انتخابات برنامه‌ریزی می‌کند. الان گروه‌های اصلاح طلب، اصولگرا و شخص آقای هاشمی و دولتی‌های هم به این نحو عمل می‌کنند. دولت کنونی، سال گذشته در انتخابات مجلس اصلا دخالتی نداشت درحالی که پیش از برگزاری انتخابات، برخی تصور داشتند دولت با قاطعیت وارد می‌شود. تصمیم گیری بر اساس شرایط است. در مورد آقای هاشمی هم بگویم که فکر می‌کنم اینکه خودشان وارد شوند، منتفی است.

فکر نمی‌کنم سال 88 را فراموش کرده باشید که چه هجمه‌هایی به آیت‌ا... هاشمی و خانواده ایشان وارد شد.

بله. همینطور است.

برخی از مخالفان آقای هاشمی ادعا می‌کنند که اقبال مردمی به سمت ایشان کاهش یافته و برخی اعتقاد به افزایش این اقبال دارند. شما چه می‌گویید؟

جواب دادن به این سوال خیلی سخت است چون می‌دانید که من در نظرسنجی‌هایی که دیدم، این مورد را ندیدم که اقبال به آقای هاشمی، کم یا زیاد شده است. خواست مردم حل مشکلات اقتصادی است و همه با مشکلات جدی مواجه هستند لذا به نظرم برای پاسخ باید منتظر ماند و دید چه گفتمانی در آینده بوجود می‌آید. قاعدتاً این مدت آنچه بیش از همه مردم را ناراحت کرد، بحث مسائل اقتصادی و معیشتی بود. همین الان دختر بیمار 20 ساله‌ای را دیدید که ماهانه باید 4 تا 5 میلیون پول دارو بدهد، آن هم دارویی که ممکن است وارداتش دچار مشکل شود‌. بالاخره آقای هاشمی دیدگاه‌هایی در مسائل اقتصادی دارد، من در مواجهه با افراد عادی رویکرد به آقای هاشمی را متفاوت دیدم. برخی واقعا حرفهای ایشان را درست می‌دانند و برخی نفی می‌کنند. نظرات در مورد آیت‌ا... هاشمی متفاوت بوده است.

فکر می‌کنید وضع اقتصادی که نامطلوب می‌خوانید، تنها به دلیل تحریم‌های بوده یا سوء‌مدیریتها هم دخیل است؟

به نظر بنده هر دو دلیل بوده است. حالا کدام کمتر و کدام بیشتر، باید مورد ارزیابی و کنکاش قرار بگیرد. به هر حال تجربه جدیدی بود.

آقای احمدی‌نژاد تجربه جدیدی بود یا تحریم‌ها؟

منظورم این است کشور برای اولین بار در شرایط خاصی قرار گرفت و تحریم‌های قبل از این، به میزان فعلی هدفمند نبود‌. الان خیلی فعال هستند و واقعا تجربه جدیدی است. هیچ موقعی این تجربه را نداشتیم و شاید مدیران این تجربه را نداشتند که با آن چگونه روبه‌رو شوند پس ممکن است، اشتباهاتی رخ دهد و اشکالاتی پدید آید که نباید آن را به حساب سوءتدبیر یا سوءنیت گذاشت. الان به بخش دیالیز بیمارستان بروید، خواهید دید که 8 تخت فعال است و 15 نفر منتظر دیالیز در بیرون نشسته‌اند.

آقای دکتر؛ این یک بحث است اما مسئولان نباید به این مشکلات دامن بزنند مثلا یک روز به خانم دستجردی نمره 20 می‌دهند و یک روز دیگر حکم اخراجش را صادر می‌کنند.

به نظر بنده هم آنها ناشی از یکطرفه به موضوع نگاه کردن است البته بخشی از آن اختلاف سلیقه می‌تواند باشد.

یعنی نمی‌شد اختلاف سلیقه را برای 5 ماه تحمل کرد تا دولت تمام شود؟

این بستگی به دید رئیس‌جمهور دارد و اینجا نگاه مدیر خیلی مهم است. شاید سلیقه من متفاوت باشد.

من این سوال را از شما به‌عنوان رئیس بیمارستان فیروز آبادی پرسیدم و نه داماد آقای رئیس‌جمهور. بفرمایید برکناری خانم دستجردی منصفانه بود؟ آقای منفرد که اکنون سرپرست وزارت بهداشت است می‌گوید در 6 دقیقه می‌شود کار کرد یعنی خانم دستجردی نتوانست در 3 سال و نیم، کار 6 دقیقه را انجام دهند؟

انصاف را باید از رئیس‌جمهور پرسید که برکنارشان کردند البته شاید پیچیدگی‌های بهداشت و درمان موجب این برکناری شده باشد که من نمی‌دانم.

پس با این حساب باید بگوییم وزارت ارتباطات هم وزارت پیچیده‌ای است که آقای تقی پور را برکنار کردند؟

آقای تقی پور شخصت جاافتاده، باسواد، متدین و از دوستان نزدیک بنده است. مثل اینکه قبلا در مورد ادغام بحث وزارت ارتباطات صحبت شده بود البته تخصص من مخابرات نیست اما چون بخش‌های زیادی از آن واگذار شده بود، این ادغام توجیه داشت. البته این نظر شخصی من است.

درست است اما الان که مجلس با بحث ادغام مخالفت کرد به نظر می‌رسد آقای تقی‌پور باید به پست خودش برگردد. اینطور نیست؟

بله. اینطور که شما می‌گویید، درست است.

برگردیم به بحث وزارت بهداشت، در مورد برکناری ایشان توضیح می‌دادید.

رسانه‌های در مورد برکناری خانم دستجردی دو موضوع را مطرح می‌کردند که یک موضوع، عدم برکناری آقای لاریجانی از سوی خانم دستجردی بود و دیگری بحث ارز دارو است. من دقیقا به ریز ماجرا آگاه نیستم و نمی‌توانم بگویم دلیل اصلی کدام یک بوده است. این مساله باید خوب مدیریت می‌شد البته من نمی‌خواهم بگویم که خوب مدیریت نشد که می‌بایست بخشی از این نارسایی‌های رفع می‌شد که نمی‌گویم نشد. بحث تحریم‌های و مدیریت‌های در این جا دخیل است و نمی‌توان منکر آنها شد.من در رسانه‌های خواندم که قضیه برکناری خانم دستجردی به این شکل است البته من شب قبلش فهمیدم که ایشان قرار است،
جابه‌جا شود.

خانم دستجردی می‌گویند ارز دارو را خرج موارد دیگر کردند.

پس این نارسایی درون سیستم بوده است. من به‌عنوان رئیس بیمارستان می‌گویم که با مشکلات مردم طرف هستم. هیچ دولتی با موضوع دارو شوخی نمی‌کند، واقعا هیچ کس این کار را نمی‌کند. نمی‌توان هم گفت دولت متوجه نشده چون دولت متوجه شده؛ باید ببینیم چه مشکلی در آن طرف بوده است.

خانم دکتر هاشمی (رئیس بنیاد بیماری‌های خاص ) در مصاحبه با آرمان عنوان داشت که سهم دارو از محل هدفمندی یارانه‌های پرداخت نشده است. این را هم می‌گویید پرداخت شده است؟

من این مصاحبه را دیدم اما اطلاع ندارم پرداخت شده یا نشده است.

یعنی عدم برکناری آقای لاریجانی سهمی در برکناری خانم دستجردی نداشت.

این را من در رسانه‌های خواندم و اطلاعی ندارم.

سوالم را اینگونه مطرح می‌کنم که سیاسی کاری در حوزه بهداشت چه ضرری به کشور می‌زند؟

بحث بهداشت قابل سیاسی کردن نیست و یک بحث ملی است. در مورد برکناری خانم دستجردی شاید به بحث مدیریتی آقای احمدی‌نژاد مربوط باشد. از این سیاست بیرون بیاییم.

اختلاف نظر آقای احمدی‌نژاد با لاریجانی‌های در این موضوع دخیل نبوده است؟

من فکر نمی‌کنم چون اینقدر وادی بحث بهداشت سنگین است که گویی روی میدان مین حرکت می‌کنید‌. در این حوزه به طور مستقیم با مردم طرف هستید پس فکر نمی‌کنم ارتباطی مستقیم با موضوع برادران لاریجانی داشته باشد.

بگذریم و سوالات سیاسی بپرسیم؛ فکر می‌کنید اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنند؟

بله؛ حق آنهاست. چرا نباید بیایند. ایرادی ندارد و به‌عنوان جریان فکری وارد شوند. یک زمانی مردم به این‌های رای دادند، پس قطعا مورد تایید گروهی از مردم هستند.

اصلاح طلبان می‌توانند بیایند یا باید بیایند؟

اولا که کسی راه را نبسته است؛ می‌توانند بیایند و شرکت کنند. اگر من جای بچه‌های اصلاح‌طلب بودم، می‌آمدم.

تصورتان این است که اقبال عمومی به اصلاح‌طلبان وجود دارد؟

بله. بالاخره یک دوره‌ای به اینها رای دادند. نمی‌توانیم بگوییم هیچ اقبالی نیست.

انتخابات شورای شهر نزدیک است، کسی از خانواده شما یا خانواده آقای احمدی‌نژاد قصد کاندیداتوری دارند؟

من هنوز نشنیدم که تصمیم جدی گرفته باشند. انتخابات ریاست جمهوری آنچنان بر انتخابات شوراها سایه انداخته است که کمتر در مورد آن صحبت می‌شود.

برخی گروهها، انتخابات ریاست جمهوری را پررنگ می‌کنند تا انتخابات شورای شهر در سایه قرار بگیرد اما برنامه اصلی آن جریان‌های برای شوراهاست‌. در این میان شنیده شده اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای شهر شرکت می‌کنند.

شخصیتهایی اصلاح طلب که اکنون در شورا هستند مثل خانم دکتر ابتکار شخصیت بسیار جا افتاده و استاد دانشگاه است، آقای دکتر مسجد جامعی هم همینطور و شخصیت قابل احترامی است، آقای دکتر نجفی هم شخصیت منحصر به فردی دارد. من در جلسات شورای شهر نبودم اما از اخباری که جسته و گریخته اطلاع پیدا می‌کنم، متوجه شدم آنها باعث تعادل و کارشناسی‌تر شدن مباحث شدند.

آقای دکتر شما اصولگرا هستید؟

(خنده طولانی) سوال مستقیمی پرسیدی. ببینید اعتقادات من خیلی روشن است. شاید بعضی بگویند که اصلاح طلب هستی، بعضی بگویند بعضی از اقداماتت در راستای اصولگرایی است‌. در کشور مشکلی داریم که خطوط مشخص نیست. من اعتقاد دارم که باید در کشور، احزاب پدید بیاید و فعال باشند تا به توسعه برسیم. دوم اینکه متاسفانه ما اصولگرایی و اصلاح طلبی را به افرادش می‌شناسیم تا به افکارش. برای همین دلیل نمی‌توانم جواب شما را به صراحت بگویم چون به افراد کار ندارم و دنبال افکار هستم. شاید افکار من بعضی اوقات به اصولگرایان و گاهی اوقات به اصلاح طلبان نزدیک باشد. نباید جامعه را به این دو گروه تقسیم کنیم. جریان‌های سیاسی به افراد شناخته شده‌اند مثلا می‌گویند لیدر جریان اصلاح طلبان یا لیدر جریان اصوگرایی. آیا واقعاً این تبیین شده است؟ تبیین نشده است.

فضای بی‌اخلاقی سیاسی چه ضرباتی به جامعه می‌زند؟

در آینده گرایش زیادی به اخلاق وجود خواهد داشت. من فکر می‌کنم یکی از شعارهای آینده بحث اخلاق سیاسی است. یکی از مسائلی که اکنون گریبانگیر ما شده است، بی‌اخلاقی در سیاست است.

یکی از این بی‌اخلاقی‌ها، موضع اصولگرایان است که به اصلاح‌طلبان فرمان می‌دهند باید توبه کنند.

من توبه را از خودم شروع می‌کنم. اخلاق باید با سیاست آشتی کند. اگر ما به این نتیجه رسیدیم و دیانت اخلاقی را عین سیاستمان کردیم، سه پدیده اتفاق می‌افتد. یکی خدمت به خودمان می‌کنیم که عاقبت بخیری است و یک خدمت به مردم می‌کنیم. یک خدمت هم به سیاست می‌کنیم که به جایگاه اولیه خودش باز می‌گردد. ما باید یاد بگیریم که در ابتدا خودمان را مقصر تجسم کنیم .

این متهم کردن‌های چه ضربه‌ای به فضای سیاسی می‌زند؟

فضای سیاسی را خراب می‌کند، دعوا، اصطکاک، جنجال و ... که در این مدت زیاد دیدیم و در نهایت دود این تنش‌های به چشم مردم خواهد رفت.

حامیان آقای احمدی‌نژاد در سال‌های گذشته زیاد بودند اما هر روز یکی از این حامیان کنار می‌کشند مثلا آقای نبوی اخیراً می‌گوید که آقای احمدی‌نژاد، کاندیدای ترجیحی بود. آیا برای فرار از پاسخگویی در قبال عملکرد دولت بوده یا...

ممکن است دلایل متعددی داشته باشد. من این را به‌عنوان شخصیتی فارغ از داماد رئیس‌جمهور عرض می‌کنم. این موضوع که اشاره کردید دلایل متعددی دارد، شاید افرادی که حمایت می‌کردند، انتظاراتی داشتند اما این انتظارات برآورده نشده است. شاید بعضی مواقع مواضع شخصی و دنیوی مطرح باشد و شاید بعضی جاها برای فرار از پاسخگویی باشد. هر کدام دلایل خاص خودش را دارد. البته در نظر داشته باشید که طبیعت پایان دولت هم موثر است.

اما دولت اصلاحات اینطور نبود و تا پایان دولت، هیچ اصلاح‌طلبی به منتقد تبدیل نشد.

آنجا هم بود. شعار عبور از خاتمی از سوی برخی تندرو‌های سر داده می‌شد. ببینید آنجایی که آقای خاتمی ایستاد و حاضر نشد از اصول کوتاه بیاید و برخی افکار تندروها را اجرا کند، در 16 آذر سال آخر دولت اصلاحات شعار عبور از خاتمی مطرح شد و خیلی تند برخورد کردند. برایم تعریف کردند که فردی به آقای خاتمی گفت که حالا تو برای ما چه کردی که از تو حمایت کردیم و آقای خاتمی پاسخ جالبی داد. ایشان گفت: همین که جلوی من ایستادی و از من رئیس‌جمهور سوال می‌پرسی، یک دستاورد است. این نکته قشنگی بود. برخی رفتار تندی دارند و در مجموع می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشند.

پس با این حساب می‌توانیم نتیجه بگیریم حامیان دیروز آقای احمدی‌نژاد که امروز حمایت خود را پایان داده‌اند، عبور از آقای احمدی‌نژاد را عملی کردند؟

نمی دانم‌. از خودشان بپرسید.

آقای باهنر هم می‌‌گفت که ما آقای احمدی‌نژاد را نمی‌شناختیم که از او حمایت کردیم.

من فکر نمی‌کنم آقای باهنر، آقای احمدی‌نژاد را نمی‌شناخت. چون هر 2 عضو جامعه اسلامی مهندسین بودند و فکر می‌کنم سابقه آشنایی حداقل20 ساله دارند.

چند ماه دیگر دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد به پایان می‌رسد. ایشان از آن به بعد چه خواهند کرد؟

بالاخره آقای احمدی‌نژاد گفتمانی دارد که از اقبال‌ نیفتاده است و بر خلاف عقیده برخی، من فکر می‌کنم قطعا فعال خواهند بود.

در چه عرصه‌ای فعال خواهند بود، امکان دارد حزب بزنند؟

هنوز مشخص نیست اما بعید می‌دانم حزب تاسیس کنند. البته این استنباط شخصی من است.

خیلی صریح می‌پرسم آیا اگر از طرف پاستور یک کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی شود، شما به او رای می‌دهید؟

هنوز به این موضوع فکر نکردم و نمی‌دانم. رای یک مولفه شخصی است. باید ببینم چه کسی است و با چه شعار و سابقه‌ای می‌آید.

یعنی دچار رودربایستی با آقای احمدی‌نژاد و حتی با آقای زریبافان که معرفی کننده شما به خانواده آقای احمدی‌نژاد بود، نمی‌شوید؟

نه؛ اصلا فکر رودربایستی نکیند. ما یک فکری داریم، آقای احمدی‌نژاد یک فکر و آقای زریبافان یک فکر دیگر دارد. من خودم به شخصه می‌بینم که چه کسی می‌آید و بعد تصمیم می‌گیرم.

شاید هم رای شما به کاندیدای اصلاح‌طلبان باشد.

ممکن است.

هنوز با آقای مهندس محسن هاشمی ارتباط دارید؟

بله؛ گهگاهی جلساتی با هم داریم.

نظرتان در مورد چهره‌های میانه‌ رویی مانند آقای ناظق نوری چیست؟

یک کار خیلی قشنگ از آقای ناطق نوری در سال 76 یادم است که به خودشان هم گفتم. ایشان بعد از پیروزی آقای خاتمی به ظهر نکشید که پیام تبریک داد و به آقای خاتمی هم کمک کرد تا وزرایش در مجلس رای بیاورد. این را یک حرکت جوانمردانه ارزیابی می‌کنم و لذت می‌برم. چرا این حرکت‌های در جامعه گم شده و چرا فکر می‌کنیم همه باید به جان هم بیفتیم؟ آدمهای معقول و متعادل باید بیایند و صحبت کنند. در هر دو جناح آدم معقول داریم که باید بیایند و با هم صحبت کنیم.

یعنی همان وحدت ملی که آقای هاشمی و ناطق نوری مطرح کردند؟

ما باید از همه ظرفیت‌های استفاده کنیم. من اگر خودم باشم، کسانی را انتخاب می‌کنم که خوش نام و متعهد، دلسوز، متخصص و همراه باشند و ممکن است از هر جناحی باشند. 30 سال این همه وزیر، وکیل، نماینده و قاضی و... داشتیم که باید همه را به کار بگیریم. اینطوری کادرسازی و انتقال تجربه صورت می‌گیرد.

آقای ناطق نوری اگر به انتخابات بیاید، خیلی خوب می‌شود. مگر نه؟

آقای ناطق نوری، شخصیت دوست داشتی دارند. ایشان اعلام کرده بودند بعد از سال 76 در انتخاباتی شرکت نمی‌کنند. از خود ایشان نپرسیدم هنوز ولی شخصیت ایشان بسیار با اخلاق و ستودنی است.

نظرات بینندگان