arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۳۴۲۶
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۰ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۱

غرب منتظر رئیس جمهور جدید ایران است؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دیپلماسی ایرانی: از آخرین دور مذاکرات ایران با گروه 1+5 در روزهای پایانی خرداد در مسکو تاکنون بیش از هفت ماه می گذرد و ایران و غرب در هفت ماه گذشته همواره از شروع مذاکرات در آینده نزدیک سخن گفته اند. با این حال هر بار بحث مکان و زمان مذاکرات با مشکلاتی مواجه می شود. در روزهای گذشته باز هم مذاکراتی که قرار بود برگزار شود به تعویق افتاد. ایران قاهره را به عنوان مکان بعدی مذاکرات پیشنهاد کرده در حالی که مقامات مصری اظهار نظر دقیقی در این مورد نکرده اند. دلایل تعویق مذاکرات، اهمیت بحث مکان مذاکرات و آینده این مذاکرات را با دکتر علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی در میان گذاشته ایم که در زیر می خوانید:

آقای دکتر پیش تر گزارش هایی در خصوص برگزاری دور جدید مذاکرات ایران و گروه 1+5 در روزهای ۲۹-۲۸ ژانویه (۹ و ۱۰ بهمن ماه) در استانبول منتشر شده بود ولی گویا مجددا این مذاکرات به تاخیر افتاده است. به نظر شما آیا اساسا غرب قصد مذاکره با ایران دارد؟

بله غرب در ماههای گذشته به طور متناوب آمادگی خود را برای برگزاری مذاکرات جدی با ایران اعلام کرده است. اگر شما به سخنان چند روز گذشته مقامات مختلف غربی توجه کنید می بینید که آنها بحث مذاکره با ایران را در صدر سخان خود بیان می کنند و اتفاقا اصرار می کنند که زمان برای مذاکرات سریع می گذرد و علاقه دارند که زودتر این مذاکرات به نتیجه ای مشخص برسد. یوکیا آمانو،  مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، روز گذشته در گفتگو با شیمون پرز در حاشیه همایش اقتصاد جهانی در سوئیس بر حل پرونده هسته ای ایران به شیوه ای دیپلماتیک و صلح آمیز تاکید کرد. همین چند روز پیش جان کری، نامزد باراک اوباما برای تصدی وزارت خارجه آمریکا، در جلسه کمیته روابط خارجی سنا ضمن تاکید بر مذاکره با ایران اظهار امیدواری کرد که این مذاکرات زودتر به نتیجه برسد. در کنار این می بینیم که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا و سخنگوی خانم اشتون نیز در روزهای گذشته از رفتار ایران در عدم پاسخگویی به گروه 1+5 برای زمان و مکان مذاکرات انتقاد کرده اند و گفته اند که از ماه دسامبر تاکنون که تاریخ ها و مکان مشخص پیشنهاد داده اند ایران هربار با پیش شرط های تازه ای برای چندوچون این گفت وگوها می آید و به تغییر مکان و تاخیر در پاسخ دادن به پیشنهاد غرب اشاره کرده اند. بنابراین حداقل در موضع گیری ها اینگونه به نظر می رسد که غرب برای مذاکره با ایران آماده است و اصرار دارد که این مذاکرات زودتر از سرگرفته شود.

در مقابل ایران هم بر آمادگی خود برای مذاکرات اصرار دارد و معتقد است که این کشورهای 1+5 هستند که در مذاکرات جدی نیستند. آقای باقری، معاون شورای عالی امنیت ملی  ایران روز پیش گفته است که گروه پنج بعلاوه یک خواهان تعویق دور جدید گفتگوهای هسته ای با تهران شده است. اساسا به چه دلیل ممکن است که ایران خواهان تعویق مذاکرات باشد؟

تعدادی از تحلیلگران غربی و اروپایی اعتقاد دارند که ایران مذاکرات را به تاخیر می اندازد تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شود. یعنی این مسئله مطرح است که ایران در حال حاضر در فصل انتخابات قرار دارد و  تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار نشود. بدیهی است که در زمانی که شرایط ثبات سیاسی و اجماع بین قوای تصیمیم گیر وجود نداشته باشد، امکان مذاکره و حل مشکلات فی مابین ایران و غرب وجود ندارد. شما در مورد بحث مذاکره با آمریکا هم می بینید که این مسئله مطرح بوده است. یعنی مثلا آقای احمدی نژاد آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا را مطرح می کند ولی دیگر مقامات مسئول این مسئله را در کردند. بنابراین اینگونه به نظر می رسد که به دلیل اختلافاتی که در حال حاضر در صحنه سیاسی کشور دیده می شود که بخشی از آن به انتخابات پیش رو و رقابت های انتخاباتی مربوط می شود، امکان توافق بر سر نحوه مذاکره با غرب وجود نداشته باشد. شاید این مسئله بخشی از رویکرد ایران در قبال مذاکره با غرب را توضیح دهد. یعنی اگر واقعا ایران به دنبال تاخیر در مذاکرات با گروه 1+5 باشد مسئله انتخابات پیش رو و این که دولت در ماههای پایانی کار خود قرار دارد می تواند یکی از دلایل این رویکرد باشد.

یعنی شما معتقدید که بحث مذاکرات ایران و 1+5 در دست رئیس جمهور است؟

خیر مسئله مذکرات ایران با 1+5 و پرونده هسته ای ایران اساسا فراتر از سطح قوا است و اینگونه نیست که این پرونده در دست آقای احمدی نژاد باشد. ولی به هر حال، مذاکره و توافق با غرب آنقدر بحث مهم و تاثیر گذاری است که برخی به دلیل رقابت های سیاسی داخلی نمی خواهند در زمان خاص یا به دست شخص  خاصی صورت گیرد. چرا که چنین چیزی می تواند برای آن فرد اعتبار و محبوبیت داخلی فراهم کند که توانسته است مشکل ایران با غرب را حل کند. بنابراین شاید این نگاه در بخش هایی از حاکمیت جمهوری اسلامی وجود داشته باشد که پس از پایان دوره رئیس جمهور کنونی و روی کار آمدن چهره جدید او بتواند این مسئله را به پایان برساند و این پیروزی به نام او ثبت شود.

یعنی به نظر شما تا روی کار آمدن دولت جدید در ایران نباید انتظار برگزاری مذاکرات ایران و 1+5 باشیم؟

نه منظور من این است که چنین گرایشی می تواند از جانب برخی در داخل کشور دیده شود ولی این که در عالم واقع هم این اتفاق رخ می دهد یا خیر به شرایط و عوامل متعددی بستگی دارد. توجه داشته باشید که مواضع غربی ها و اسرائیلی ها علیه ایران و برنامه هسته ای ایران روز به روز تند تر می شود و در دو روز گذشته در داووس تهدیدهایی علیه ایران صورت گرفت. هنری کیسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا گفت که برنامه هسته ای ایران به نقطع بحران نزدیک شده است و از حمله اسرائیل به ایران به عنوان آخرین راه حل نام برد. سخنان جان کری در شورای روابط خارجی مبنی بر این که سیاست آمریکا بازداشتن ایران از تولید سلاح هسته ای است و زمان برای این مسئله در حال سپری شدن است، نیز نوعی تهدید ضمنی را در برداشت. بنابراین شاید با توجه به این سخنان و موضع گیری ها غرب زیاد این مسئله را نپذیرد و ایران نتواند تا زمان روی کار آمدن یک دولت جدید در ایران این مذاکرات را تاخیر بیندازد.

در صورتی که ایران بخواهد چنین کاری بکند، غرب چگونه می تواند مانع از این رفتار ایران شود؟

واقعیت این است که تاخیر در مذاکرات نه تنها به سود ما نیست بلکه هر روز که می گذرد بیشتر به ضرر ما تمام می شود چرا که هزینه هایی که ما می پردازیم بسیار سنگین است. متاسفانه در طی سالهای گذشته به مرور آمریکاییها توانسته اند پرونده هسته ای ایران را به یک پرونده بین المللی تبدیل کنند و اجماعی علیه ما در مورد تحریم های اقتصادی شکل دهند.

هر روز هم که می گذرد وسعت این تحریم ها بیشتر می شود و هزینه های بیشتری به ما وارد می شود. یک سال پیش در چنین روزهایی تحریم بانک مرکزی و نفت ایران تصویب شد و در روزهای آینده شاهد اجرایی شدن دور جدیدی از تحریم ها خواهیم بود که حداقل راه های تنفسی اقتصاد ایران را خواهند بست و ایران هیچ گونه دسترسی به پول حاصل از فروش نفت خود نخواهد داشت و فقط می تواند از کشورهایی که نفت ایران را وارد می کنند کالا وارد کند. چنین تحریم هایی برای اقتصاد ایران بسیار آزار دهنده است و نشانه های این مسئله را در وضعیت ارز، دارو و... می توان دید.

به هر حال این روندی است که غرب در پیش گرفته است. ایران چه کاری می تواند در این باره کند؟

به هر حال بحث هسته ای ایران مسئله روی میز غربی هاست و از نظر آنها بیش از هر مسئله دیگری اهمیت دارد. لذا اگر ما در این مسئله تا حدی نرمش نشان دهیم ممکن است بار تحریم ها تا حدی سبک شوند. مثلا گفتگوهای ایران و آژانس در این مورد حائز اهمیت است. نمایندگان آژانس دو هفته پیش به ایران آمدند و از ایران خواستند که اجازه یابند از پارچین بازدید کنند. به نظر می رسد که اگر مذاکرات ایران و آژانس به نتیجه رسیده بود و توافقی می شد زمینه مذاکرات 1+5 نیز فراهم می شد. پیشرفت در مذاکرت 1+5 می تواند از تحریم های جدید جلوگیری کند و حتی بار تحریم های کنونی کاسته شود. بخشی از فشار تحریم ها ناشی از بار روانی موجود است. اگر مذاکرات ایران و غرب دوباره احیا شود کمی فشار روانی موجود تخلیه می شود و بسیاری از کشورها انگیزه می یابند که روابط تجاری خود با ایران را از سر گیرند.   

یکی از مواردی که در بحث مذاکرات در روزهای گذشته مطرح بوده است مسئله مکان مذاکرات بوده است. ایران به تازگی پیشنهاد داده که این مذاکرات در قاهره برگزار شود و هنوز مقامات مصری جواب روشنی نداده اند به نظر شما بحث مکان در این مذاکرات چقدر مهم است که ایران مداوم روی آن تاکید می کند؟

خانم اشتون در یکی از مصاحبه های خود اعلام کرد که غرب برای همراهی با ایران و نشان دادن حسن نیت خود انتخاب مکان و زمان مذاکرات را در اختیار ایران گذاشته اند و این به نظر می رسد درست بوده است. بر این اساس ایران با گرایشات سیاسی خود تلاش کرده است که از موضوع زمان و مکان به عنوان ابزاری برای استحکام مناسبات خود با کشورها استفاده کند. توجه کنید که ما استانبول، بغداد و مسکو که کشورهای نزدیک به ایران بوده اند را به عنوان میزبان این مذاکرات معرفی کرده ایم.  در حال حاضر نیز ایران تلاش می کند با طرح قاهره به عنوان مکان برگزاری نشست بعدی با 1+5 از بحث مکان مذاکرات آینده به عنوان ابزاری استفاده کند تا به مرسی بیشتر نزدیک شود. در حالی که این کار غلط است.

از چه جهت این اقدام ایران غلط است؟

به نظر من سیاست ایران در قبال مرسی اشتباه است. ایران به نحو غیر دیپلماتیکی تلاش می کند که خود را به مرسی نزدیک کند در حالی که به نظر می رسد که نزدیکی ایران به مرسی هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و نگاه مرسی به ایران همان صحبت هایی است که در کنفرانس عدم تعهد در تهران مطرح کرد. نگاه او به ایران از آن زمان تاکنون هیچ تغییری نکرده است و همین چندی پیش در یک مصاحبه گفته بود که اصلا ایران مسلمان نیست و شیعه جزو اسلام نیست و سخنانی از این دست. توجه داشته باشید هنوز دو هفته از اتفاقی که در زمان سفر آقای صالحی به قاهره رخ داد و همزمان با این سفر کنفرانسی در مخالفت با تمامیت ارضی ایران برگزار شد نگذشته است. ایران نه تنها به این رفتار غیر دیپلماتیک مصر نپرداخته بلکه حال می خواهد با امتیاز دادن به مرسی در مورد مکان برگزاری نشست ایران با 1+5 به نوعی خود را به مصر نزدیک کند.

اصرار ایران برای نزدیکی به مصر به چه دلیل است؟

احتمالا ایران تحولات منطقه را به طور کلی در نظر می گیرد و فکر می کند با توجه به تحولات کنونی سوریه اگر قرار باشد روزی سوریه از دست ما برود مصر می تواند دروازه ورود ما به دنیای عرب باشد. به هر حال در شرایط کنونی که غرب تلاش می کند که ایران را از منظر سیاسی و اقتصادی در انزوا قرار دهد رابطه با کشورهای عربی از اهیمت خاصی برای ایران برخوردار است و ایران تصور می کند که مصر با توجه به تحولاتی که در این کشور رخ داده ممکن است با رویکردهای انقلابی به ایران نزدیک شود. در حالی که به نظر من این برداشت و تصمیم عجولانه و بدون پشتوانه دیپلماتیک است و نه نتها سودی نخواهد داشت بلکه در دراز مدت هزینه های زیادی به ما تحمیل خواهد کرد.

به هر حال نباید وقوع تحولات در مصر را نادیده گرفت. در حال حاضر اسلام گرایان در مصر روی کار آمده اند و ایران می تواند بر وحدت جهان اسلام در مقابل غرب و اسرائیل تاکید کند. چرا از نظر شما این برداشت ایران در مورد مصر نادرست است؟

ببینید آقای مرسی هیچ گاه دنیای عرب را از خود ناراضی نمی کند تا به سمت ایران بیاید. مصر می بینید که یکی از دلایلی که سوریه امروز دچار این مشکلات شده است و کل جهان عرب در مقابل حکومت این کشور موضع گرفته اند این است که سوریه از دنیای عرب برید و به سمت ایران آمد. این برای دنیای عرب بسیار سخت است که یک کشوری چنین کند چرا که از منظر آنها عربیت مقدم بر اسلامیت است. در مقابل کاری که مرسی می کند این است که از کارت ایران استفاده می کند تا شیخ نشین های خلیج فارس خصوصا عربستان قاهره را تحریک کند که بیشتر در قاهره سرمایه گذاری کنند. شما به موضع گیری های مرسی در مورد اسرائیل توجه کنید. آیا موضع گیریهای او در مقابل اسرائیل همانند موضع گیری های ماست؟ به نظر من اگر هم مرسی حرکاتی نشان می دهد که می تواند به معنای نزدیکی به ایران باشد فقط به این خاطر است که با ترساندن کشورهای عربی خلیج فارس و کشورهای غربی از نزدیکی مصر به ایران از آنها بیشتر امتیازات اقتصادی بگیرد. نباید بحران های کنونی مصر را نادیده بگیریم. مصر و مرسی در حال حاضر آنقدر مشکلات دارند که نه تنها نمی توانند کمکی برای ما باشند بلکه فقط به دنبال ابزارهایی برای حل مشکلات خود هستند و فعلا ایران یکی از ابزارهای آنها شده است.

نظرات بینندگان