arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۳۵۲۵
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۷ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۱

محمد شریعتمداری: هاشمی بیاید کاندیدا نمی‌شوم/ سال 88 به موسوی رأی دادم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : "محمد شریعتمداری" را همه به عنوان یک چهره اقتصادی می شناسد؛ چهره‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 در جمعیت دفاع از ارزش ها به دنبال ریاست جمهوری ری شهری بود اما ثمره دوم خرداد به همان میزان که برای ری شهری تلخ بود برای او شیرین آمد. خاتمی که پا به ساختمان ریاست جمهوری گذاشت او را به عنوان وزیر بازرگانی خود انتخاب کرد.
او در دفتر کار ساده‌اش پذیرای خبرنگار مشرق شد. گفتگو با شریعتمداری زودتر از آنچه تصوّرش را می‌کردیم تمام شد.

صمیمیت او و چالش‌هایی که گاهی در میانه‌ این گفت‌وگوی طولانی مدت پیش آمد؛ آن قدرها گپ و گفت با این چهره سیاسی که به شرط نیامدن هاشمی قصد جدی برای کاندیداتوری دارد را برایمان جذاب کرد که تقریباً متوجه نشدیم زمان گفت وگویمان با چه سرعتی تمام شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید متن کامل گفت‌وگوی مشرق با محمد شریعتمداری است.

***

مشرق: آقای شریعتمداری شما رسماً اعلام کردید که کاندیدا می‎شوید درست است؟

ــ در فرآیند انتخابات در کشور ما یکسری ظواهر قانونی برای کاندیداتوری اشخاص معین شده است و طبیعی است که قاعده رسمی برای کسانی که اعلام کاندیداتوری می‎کنند همان زمانی آغاز می‎شود که قانون اجازه می‎دهد.


مشرق: آمادگی‎اش را دارید؟

ــ با توجه به این‎که این کار یک کار بلندمدت است پس هر کس روی آن فکر می‎کند باید برنامه‎ داشته باشد. البته طبیعی است که انتخابات ریاست جمهوری خیلی مهم است. کاندیداها نیز بایستی از قبل برنامه خودشان را آماده کنند. یک شبکه فعال خبرگزاری و رسانه‎ای هم کشور ما دارد که از جهاتی حسن ما محسوب می‌شود. آنها دائماً مشغول هستند برای این‎که ببینند اوضاع سیاسی کشور چگونه است. خب در این سؤال و جواب‎های مکرری که در این ایام شده است من هم چند بار عرض کرده‎ام و همان‎طور که شما هم شنیده‎اید بنده یک مقداری برای این موضوع برنامه‎ریزی کرده‌ام. طبیعتاً کاندیداتوری اشخاص وقتی اعلام می‎شود که شرایط قانونی برای کاندیدا شدن فراهم شود.

مشرق: پس شما تصمیم خودتان را برای آمدن گرفته‎اید؟

ــ بله. من تصمیم گرفته‎ام اما در موعد قانونی مقرر.


مشرق: آقای شریعتمداری یک بار گفته بودید که اگر یک سری از شرایط پیش بیاید ممکن است کاندیدا نشوید. این شرایط را بیشتر توضیح بدهید.

ــ تصور می‎کنم که دو رویکرد نسبت به انتخاب فردی که می‎خواهد قوه مجریه کشور را اداره کند، می‎تواند به وسیله کسانی که در انتخابات مشارکت می‎کنند در پیش گرفته شود. گاهی شرایط کشور ما این‎ بوده است که اشخاصی که عمدتاً از قشر محترم روحانیون بنام و صاحب سیاق معین در دوران انقلاب اسلامی بوده‌اند دارای یک کاریزما در بین مردم هستند. من اسم انتخاب شدن‎ این قبیل افراد را (در صورت کاندیداتوری) می‎گذارم انتخاب اشخاصی که دارای یک کاریزمای خاص در جامعه هستند. در چنین شرایطی به نظرم می‎آید که انتخابات شرایط خاص خودش را پیدا می‎کند و مردم انتخاباتشان به سمت و سوی دیگری می‌رود.

مشرق: منظورتان امثال آقای ری‎شهری و هاشمی هستند؟

ــ من قبلاً هم اسم برده‌ام. همان موقع گفته بودم اشخاصی که قبلا در عرصه انتخابات فعال بودند و الآن زمینه‎هایی برای ورودشان هست ولی ممکن است که به دلیل شرایط خاص نتوانند یا نخواهند که شرکت کنند مثل آقای هاشمی یا آقای خاتمی.


مشرق: در حال بیان این مطلب هستید که اگر آقای هاشمی بیاید شما شرکت نمی‎کنید؟

ــ طبیعتاً اگر آقای هاشمی باشند من شرکت نمی‎کنم. آقای خاتمی، آقای ناطق و آقای حسن خمینی هم همینطور. من اسم بردم از این اشخاص. یک نفر در یکی از این مصاحبه‎ها از من پرسید که شما این چیزی را که می‎گویید خب خودش شرایط حضور شما را محدود می‎کند یا اینکه عده‌ای را با تردید مواجه می‎کند اما من با بررسی دقیق نسبت به موضوع تقریبا مطمئن هستم که شرایطی الآن هست که ممکن است امکان حضور این اشخاص نباشد.

مشرق: "مطمئن هستم" و "ممکن است" دو گزاره متناقض نیست به نظر شما؟

ــ نه. اصلاً. شما بگذارید به حساب همان حرفی که زدید. یعنی اگر آقایان در عرصه انتخابات تشریف بیاورند من اصلا انتخاب می‎کنم از بین آن‎ها اما اگر تشریف نیاورند بنده حتما مشارکت می‎کنم در انتخابات.


مشرق: مشارکت به معنای کاندیداتوری؟

ــ بله.


مشرق: اسم گفتمان شما دقیقاً چیست؟ مثلاً آقای پورمحمدی گفته‎اند گفتمان من "توسعه مدنی" است یا یکی دیگر از آقایان از پیشرفت اسلامی صحبت کرده‌اند.

ــ تصور می‎کنم که در کشور ما شرایط فراهم است برای این‎که یک حرکت مردمی و یک حرکت نخبگانی در جامعه علمی در کشور به سود اعتدال‎گرایی شکل بگیرد. یعنی جنبش اعتدال‎خواه ایران. به نظرم می‎آید اعضای فوق‎العاده زیادی پیدا کرده است.


مشرق: پس اسم گفتمان‎تان معلوم شد. "جنبش اعتدال‎خواهان ایران".

ــ من تقریبا یک چنین اعتقادی دارم. البته ما یک اصول و پایه‎هایی را در این عرصه اعتدال‎خواهی تعریف می‎کنیم و تصورمان این است که تفاوت خیلی جدی‎ای وجود دارد بین اعتدال و انفعال. بعضی‎ها این‎ دو را کنار هم قرار می‌دهند و می‎گویند اعتدال یعنی ضعف، سستی و انفعال در حالی که ما در مورد "اعتدال" صحبت می‎کنیم. همان اعتدالی که پیامبر گرامی اسلام به آن اعتقاد داشتند. تصور ما این است که بالاخره این سیره نبوی و یک حرکت صحیح دینی و ارزشی است.


مشرق: بگویید که شباهت‎ها و تفاوت‎های این گفتمان اعتدال‎گرایان شما با دولت وحدت ملی چیست؟

ــ به نظرم می‎آید دولت وحدت ملی در شرایطی ابراز می‎شود که احساس وجود یک بن‎بست سیاسی در نحوه توازن قوای سیاسی در کشور مشاهده می‎شود. من تصور می‎کنم که ما یک چنین شرایطی نداریم و من چنین بن‎بستی را الآن مشاهده نمی‎کنم.


مشرق: خب شما در عین حال از کسی اسم می‎برید که پرچم این گفتمان وحدت ملی را بلند کرده است و می‎گویید که اگر ایشان بیاید من کاندیدا نمی‌شوم!

ــ بله. فرمایش شما درست است. اما من با تک تک شعارها و گفته‎های هرکدام از این اشخاصی که از آن‎ها اسم بردم نسبت خودم را تعریف نکردم. شخصیت کاریزماتیک یک کسی مثل آقای هاشمی و خاتمی و آقای خمینی یا کسی مثل آقای ناطق نوری ظرفیت بکارگیری یک جامعه وسیع‎تری از نخبگان ملت و مجریان را در اختیار ملت ایران می‎گذارد که من حاضر نیستم در محدود کردن آن سهیم باشم. البته آن هم به معنای تأیید تمام آن‎چه که هرکدام از این سروران و بزرگواران در عرصه تعاریف‎ سیاسی گفته‎اند، نیست.


مشرق: شما با قاطعیت گفته بودید که من "جریان سوم" را راه می‎اندازم. مختصات این جریان سوم چیست و از طرفی ما این راه‎اندازی جریان سوم را از گروه‎های دیگری مثل گروه‎های نزدیک به دولت هم شنیده‎ایم.

ــ در برخی کشورها یک جریان دو قطبی حاکم است. مثل کشور ما که اول اسمش چپ و راست بود و بعد اسامی مختلفی به خودش گرفت و آخرین اسمی هم که گذاشتند رویش اصلاح‎طلبی و اصول‎گرایی است. البته من واقعا معانی آنها را نمی‎فهمم چون در مقابل اصول‎گرایی می‎تواند یک جبهه‎ای باشد مثلاً به معنای مثلا لااُبالی‎گری؟! و یا در مقابل اصلاح‎طلبی هم می‎تواند مثلا افسادطلبی قرار بگیرد؟! اینها دو معنا که مقابل هم نیستند.


مشرق: مقام معظم رهبری هم فرمودند اصول‎گرایی اصلاح‎طلبانه.

ــ بله. یعنی این دو اسم را در مقابل هم قرار ندادند. گفتند اصلاًاین دو قابل جمع هستند. من فکر می‎کنم معنای دقیق فرمایش‎ ایشان این است که اصول‎گرایی یعنی پافشاری بر اصول و تلاش همه‎جانبه برای اسلام. ولی در همین دو اسم معروف اگر یک جریانی بیاید که جدید باشد، خب طبیعتاً خود شما هم جریان سوم و موج سوم معرفی می‎کنید. در این تعریف آقای احمدی‎نژاد از بدنه اصول‎گراها برخاستند مثلاً در یک تعریفی اگر این گفته شود که...


مشرق: البته خود آقای احمدی نژاد این را قبول ندارد؟

ــ خب بالاخره اصول‎گرایان یک چنین انتسابی را از گذشته دور مطرح کردند و گفتمان اصول‎گرایی حاصل شده است و بارها و بارها در ادبیات سیاسی کشور ملاحظه فرمودید که شایع بوده است. حالا اگر این را ما فرض کنیم که این دو جریان یعنی آقای احمدی‎نژاد و جریان اصول‎گرا از هم جدایی‎پذیر نیستند...


مشرق: شما این فرض را قبول دارید؟

ــ حالا بگذارید من عرضم را تمام کنم بعد به آن سؤال هم می‎پردازم.
اگر فرض کنید یک چنین چیزی هست. آن‎وقت تازه دو جریان داریم. هر جریان نو و جدیدی بخواهد ابراز وجود کند خودش را جریان جدید و موج سوم می‎نامد. حالا این هیچ ممنوعیتی هم ندارد که یک موج چهارمی راه بیفتد که مثلا یک جریان دیگری را رهبری و همراهی کند. موقعی که ما مطرح کردیم با این فکر مطرح کردیم که فکر می‎کنیم جریان اصول‎گرایی با همین ترکیبی که هست در جریان مقابلش ما یک موج اعتدال‎خواهانه‎ای را می‎خواهیم رهبری کنیم. تصور می‎کنیم که می‎شود یک چنین اتفاقی بیفتد در کشور ما. دلیل عمده‎اش هم این است که طی دوران تاریخ انقلاب، بعضا حالا ما همیشه از این دو تفسیر لطمه خورده‎ایم. یعنی هر وقت در دو سوی این اختلافات تندروی‎هایی کردیم، دیدیم که کشور با مشکلات و گرفتاری‎های فراوانی مواجه شد.
حالا ممکن از این حرکت معتدل سوء برداشت شود که این حرکت معتدل حرکتی منفعل است. یعنی اعتدال به معنی انفعال، یا به معنی سستی، یا به معنی عدم پافشاری در اصول. خیر. ما معتقدیم به این‎که اگر یک دشمن خارجی وارد مرزهای کشور شد ما یک دفاع جانانه‎ای در مقابل او داشته باشیم حتی در قواره یک جنگ تمام‎عیار و این عین اعتدال است. اگر یک جرمی واقع شد بر اساس موازین قانونی آن جرم مجازات شود. چه به اشد مجازات چه به اخف مجازات. این عین اعتدال است.
اما مجرم تا هدایت به سمت اعمال مجازات اگر سر راهش یک تلنگر هم بخورد این خروج از اعتدال است. یا به عکس برای اعمال مجازاتش هرگونه تخفیف غیرقانونی اتفاق بیفتد این هم یک نوع عدم اعتدال است. "اعتدال" به این معناست. اعتدال یعنی هر چیزی را در جای خودش گذاشتن. یعنی ما به طور جدی فرق قائلیم بین انفعال و اعتدال. البته در بعضی از معانی دیگر هم ما همین گرفتاری را داریم. مثلاً رهبری در یک دوره طولانی از انفعال در سیاست خارجی گله می‎کردند. بنده هم هشت سال وزیر دولت بودم و با ابعاد گوناگون این موضوع در عرصه روابط خارجی مرتبط بودم. با همه وجود این را درک می‎کنم که منظور از این حرف چیست.
مثلاً در جای کاملاً کاربردی‎اش این است که سفیری که ما به یک کشوری اعزام می‎کنیم باید به دنبال استیفای حقوق ملت ایران در آن کشور و تأمین منافع ملی ایران در آن کشور باشد. خب احیاناً اگر این سفیر تلاشش این باشد که منفعت ملی ایران را نبیند آن می‎شود یک نوع حرکت انفعالی در سیاست خارجی.
مقابلش حرکت تهاجمی سیاست خارجی است؛ به معنی این‎که ما برویم منفعت ملی ایران را هرچه که هست. تمام و کمال به نفع مردم ایران وصول کنیم. یک حرکت تندروانه‎ای هم ممکن است در این زمینه اتفاق بیفتد که این تهاجم را با تخاصم عوضی بگیرد. یعنی روابط بین ما و آن‎ها را با یک حرکت تخاصمی به جای یک حرکت تهاجمی به هم بزند. خب من می‎گویم موج اعتدال‎خواهانه می‎گوید در سیاست خارجی حرکت تهاجمی عین اعتدال است. ما در سیاست خارجی باید این حرکت را در پیش بگیریم. این با انفعال و هم تخاصم در سیاست خارجی مخالف است.



مشرق: با این نظراتی که در مورد اعتدال می‎فرمایید نظرتان در مورد رابطه ایران و آمریکا چیست؟

ــ من البته با مجله ذکر که حزب مؤتلفه اسلامی منتشر می‎کند گفت‎وگوی خیلی مفصلی در این زمینه داشته‎ام.


مشرق: اگر رأی نیاورید چه واکنشی نسبت به رقیب‎تان نشان می‎دهید؟

ــ من فکر می‎کنم که هرکسی که انتخاب شود من به عنوان یک کاندیدا در عرصه انتخابات در صورتی که در آن زمان جزء کاندیداها باشم و به شرط حیات، طبیعی است که تبریک می‎گویم.


مشرق: شاخصه‎های رجل سیاسی و مذهبی را در خودتان می‎بینید؟

ــ به نظرم می‎آید این تشخیص با شورای نگهبان است.


مشرق: خب به هر حال شما باید این زمینه را احساس کرده باشید که خودتان را به عنوان کاندیدا عرضه کنید؟

ــ پس جواب‎تان را خودتان دادید.


مشرق: خودتان را جزو مسئولان ساده‎زیست نظام می‎دانید؟

ــ ببینید، ساه‎زیستی به نظرم باید تعریف شود. یک مثالی برای شما بزنم. من در وزارت بازرگانی خدمت می‎کردم. یک اتومبیل تویوتایی بود که 14 یا 15 سال از عمرش گذشته بود و قبلاً هم در اختیار آن کسی بود که در همان شغل قبل از من خدمت می‎کرد. خب مقام معظم رهبری در آن مقطع درباره ساده‎زیستی مسئولان صحبت کردند. بعد از آن من دیدم که بعضی از دوستان با ماشین‎های هم مدل همین تویوتا؛ این‎ها را گذاشتند در پارکینگ وزارتخانه‎هایشان و رفتند یکی یک پیکان نو خریدند. بعد با آن پیکان نو می‎آمدند و می‌رفتند (که البته این در دولت‎های قبلی هم خیلی رواج پیدا کرد) خب. محاسبه حداقلی نشان می‎داد که میزان مصرف بنزین آن پیکان در طی یک سال منفعت ملی‎ای را که برای ایران به باد می‎دهد ده برابر آن تویوتای چهارده ساله است. این اسمش این است که مثلا من ساده‎زیست نیستم؟! نه من معتقدم به این‎که اتفاقاً من بیت‎المال را خوب حفاظت کردم با همان چیزی که بود.


مشرق: آخرین باری که سوار وسایل نقلیه عمومی شدید چه موقعی بود؟

ــ با مترو از شاه عبدالعظیم آمدم تهران. سه هفته پیش بود فکر کنم. البته بالاخره وسایل عمومی خوبی وجود دارد که امروز کار ما در تهران را حل می‎کند. آدم را راغب هم می‎کند به استفاده از وسیله عمومی. بعضی مواقع هم البته ترافیک سنگین آدم را مجبور می‎کند به استفاده از این وسایل.


مشرق: واکنش اصلاح‎طلبان به اعلام آمادگی شما برای کاندیداتوری چه بود؟

ــ من واکنش خیلی جدی‎ای ندیدم. البته آن اوائل خبری منتشر شد که شنیدم یکی از اصلاح‎طلبان در یکی از بخش‎های مربوط به جامعه اصطلاح‎طلبی گفته بود که مثلا فلانی دارد اجماع اصلاح‎طلبان را به دست می‎آورد. این‎طوری شنیدم یک کسی گفت.


مشرق: شما اصلاً به این گزینه اجماع اصلاح‎طلبان فکر کرده بودید؟

ــ طبیعی است که بالاخره هرکسی بخواهد انتخاب شود باید به گزینه‎های گوناگون یا شرایط گوناگونی که ممکن است در عرصه انتخابات پیش بیاید فکر می‎کند. من هم به همه این اشکال گوناگون فکر کرده‎ام.


مشرق: درباره فتنه 88 موضع‎تان چه بود؟ اولین باری که یک موضع رسمی در این زمینه نشان دادید یادتان هست که چه موقعی بود و چه گفتید؟

ــ فکر می‎کنم بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه بود.


مشرق: چه گفتید؟

ــ در روزنامه رسالت در صفحه اول منتشر شد.


مشرق: به طور کلی چه گفتید؟

ــ به طور کلی عرض کردم که شرکت در انتخابات همان‎طوری که رهبری فرمودند یک عبادت است و همه آن‎هایی که در ستادهای انتخاباتی خدمت کردند اعم از ستاد انتخاباتی آقای احمدی‎نژاد بود یا همه رقبایش به نظرم همان‎طوری که مقام معظم رهبری گفتند در یک عبادت مشارکت کردند.
رأیی هم که دادند تکمیل آن عبادت‎شان بود. حتی اگر مثلا در تصورات و ذهنیات‎شان نسبت به آن‎چه که در نتایج انتخابات اعلام شد اختلاف‎نظر و سلیقه‎ای بود اعتراض‎شان به این معنا که از طرق قانونی وارد شوند حق طبیعی‌شان بود. یک قدم جلوتر اگر این حق طبیعی را در عرصه برگزاری یک تظاهرات آرام از طریق قانونی با گرفتن مجوز از وزارت کشور انجام بدهند باز به نظر من خیلی چیز عجیب و غریبی نیست و شرایط آزادی مشروع وجود دارد، این به طور طبیعی اتفاق می‎افتد.
و البته من اگر مثلا مسئولیت دستگاه اجرایی به عهده‎ام باشد تلاش می‎کنم که اصولی را که قانون اساسی جزو حقوق مصرحه معین کرده و به دولت مربوط است، مثلاً بحث همین برگزاری تظاهرات آرام و راهپیمایی و یا گردهمایی‎ها و چیزهایی که گفته شده است را محقق کنم. در واقع دولت اسلامی ما آن‎قدر مقتدر است که به هیچ‎وجه از این نوع از حرکت‎های سیاسی حتی اگر مثلا مخالف برخی از دیدگاه‎ها و نظریات حاکم بر فعالیت‎های سیاسی کشور باشد زیانی نمی‎بیند.


مشرق: این صحبت‎ها را هم در آن مصاحبه گفتید؟

ــ بله. البته شما خبرنگاران معمولاً هرچه دل‎تان بخواهد می‎نویسید و منتشر می‎کنید. ولی بالاخره خب من تطابق ندادم آن چیز‎هایی را که گفتم و منتشر شده است. همین حرف‎ها هم آن‎وقت گفته شد. حتی در همین مصاحبه‎ای که اخیرا تلویزیون هم کرد. که من صحبت کردم باز هم چند دقیقه حرف زدم اما چند ثانیه‎اش پخش شد. در آن هم همین‎ها را عرض کردم. پس نهایتا من آن‎چه که عرض کردم این بود. البته اشاره کردم از آن زمانی که این تظاهرات به صورت غیرقانونی برگزار شد دیگر قابل پذیرش نبود.



مشرق: به واژه فتنه و فتنه‎گری اعتقاد دارید؟

ــ ببینید من اعتقاد دارم به این معنی که فتنه وجود دارد یا ندارد که حتما هم همین‌گونه است.


مشرق: به معنی این‎که بعضی‎ها در سال 88 فتنه‎گری کردند.

ــ منظورتان مناقشه بین آقای عسگراولادی و دیگران است؟!


مشرق: نه. اسم نمی‎برم. فقط دوست دارم بدانم شما به این‎که یک عده‎ای در سال 88 فتنه‌گری کردند...

ــ نه. اشکالی ندارد. من مدافع فرمایشات آقای عسگراولادی هستم و معتقدم که فرمایشات‎شان صحیح بود. یعنی من عین فرمایشات ایشان فکر می‎کنم.


مشرق: پس دوست دارید راجع به آقای عسگراولادی صحبت کنید؟

ــ نه. دوست دارم راجع به همین سؤال شما جواب بدهم. فکر می‎کنم که فرمایشات مقام معظم رهبری هم درباره همین مبانی بود.


مشرق: البته ایشان هم هیچ‎وقت نفرمودند سران فتنه.

ــ بله. ایشان فرمودند آن‎هایی که شما می‎گویید سران فتنه همان‎هایی بودند که این‎ها را هُل دادند در جریان انتخابات.


مشرق: ولی در عین حال فرمودند این‎ها در زمین و در ملأ اعلی هم سرشکسته شدند.

ــ حالا آن یک حرف دیگری است و این حرف دیگری. بنده روی بحث فتنه که شما فرمودید، معتقد به فتنه هستم.
اصلا مطمئن باشید ما هرجا زمینه رشد فعالیت‎های ضد انقلابی را در کشور به وجود بیاوریم، قطعا دست دشمن در آن آشکار است. اگر شما خلاف این بگویید خلاف عقل گفته‎اید.
یعنی شما فکر می‎کنید دستگاه اطلاعاتی آمریکا و دستگاه موساد (اسرائیل) آن‎جا نشسته‎اند میلیاردها دلار در سال هزینه بکنند برای این‎که از این چیزی که تحت عنوان شیعه‎هراسی و ایران‎هراسی دارند در دنیا تبلیغ می‎کنند، استفاده نکنند؟!
یعنی موقعیتی برای‎شان پیش بیاید و یک بستر خیلی خوبی از رشد انواع و اقسام اتفاقات علیه جمهوری اسلامی به وجود بیاید و آن‎ها هیچ فکری نداشته باشند؟! یعنی واقعا عاقلانه است یک چنین فکری داشته باشیم؟!
مثلاً در انتخابات 88 و در شهر تهران یک اکثریتی از مردم به کاندیدای مقابل رئیس‎جمهور فعلی رأی دادند. این‎که واقعیت است. ما که نمی‎خواهیم انکارش کنیم. خب حالا مثلا این‎ها فکر می‎کنند که تمام آن چیزی که در ایران اتفاق افتاده است باید عین این باشد...؟! آنجا دیگر می‌شود محل مناقشه. پس شرایط فراهم است برای این‎که یک بحرانی اتفاق بیفتد. در این شرایط نگاه بر پایه منافع ملی کشور می‎گوید که مراقب باشید!
در این شرایط ضرورت‌های حفظ منافع ملی ایران به یک سیاستمدار می‎گوید که مراقب باش. تو که طبق قانون اساسی جمهوری اساسی در انتخابات شرکت کرده‎ای. تو که معتقد به قانون اساسی هستی. تو که به قانون انتخابات آشنا هستی و وارد صحنه انتخابات شده‎ای. با همه این‎ها آشنا هستی. خیلی خب. امروز با شناختی که سال‎های متمادی به عنوان یک رجل سیاسی از عملکرد جمهوری اسلامی و عملکردش در دنیا داری، بدان و آگاه باش که اگر چنین شرایطی را فراهم کنی، امکان استفاده سوء از آن را فراهم می‎کنی. همچنین تأکید می‌کنم که فتنه همیشگی است و همیشه احتمال بروز فتنه در کشور هست.


مشرق: من خیلی تمایل نداشتم که درباره وجهه امنیتی شما صحبت کنم ولی خودتان شروع کردید و حرف‌های امنیتی زدید. شما گفتید که اگر من مسئول اجرای قانون باشم. مثلا اجازه تجمعات و راهپیمایی سکوت و این‎ها را می‎دهم.

ــ من می‎گویم شرایط انجام همه حقوق مصرّحه قانونی مردم را فراهم کنیم. معتقدم این نظام محکم‎تر از این حرف‎هاست.


مشرق: خب ببینید آقای عباس عبدی و آقای زیباکلام هم به عنوان دو اصلاح‎طلب، چند وقت پیش در صحبت‎های‎شان گفته‎اند که یکی از شروطی که اصلاح‎طلبان برای حضور در انتخابات دارند این است که نظام اجازه بروز تجمعات را به آن‎ها بدهد. حتی آقای عبدی گفته است که در دانشگاه یا خیابان‎ها هم باشد فرقی نمی‎کند.

ــ حالا اصلا شرط و پیش‎شرط تعیین کردن...



مشرق: نیاییم به سمت شرط و پیش‎شرط. می‎خواهم، بگویم که این‎ در صحبت‎های آن‎ها هم هست. و شما هم ناظر به سوابق امنیتی‎ که دارید اینطور می‌گویید که زمینه این‎چیزها را فراهم کنیم؟!

ــ ببینید من اصلا این چیزی که شما می‎فرمایید را ناظر به اتفاقات سال 88 عرض نکرده‎ام و نمی‎گویم. اتفاقا سال 88 یک موضوعی بود که به نظرم می‎آید هم ملت ایران و هم سیاسیون و نخبگان از آن عبور کردند. حرف‎های جدیدتر بزنیم.
من می‎گویم حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران متکی به آرای مردم شکل گرفته است. جمهوریت و اسلامیت در کنار هم قرار دارند. رهبری ولی فقیه، حضور شورای نگهبان در عرصه قانون‎گذاری برای جلوگیری از خروج قانون از شرع و قانون اساسی به عنوان یک موضوع مقدس که میثاقی ملی است و ... این‎ها ارکان جمهوریت و اسلامیت نظام جمهوری اسلامی ایران است.
شما مسلمانید. یک شخص دیگری هم به قانون معتقد است و در همین مملکت هم دارد زندگی می‎کند ولی مسیحی یا ارمنی است. اما همه‎مان که در جمهوری اسلامی ایران داریم کار می‎کنیم ملزم هستیم به این قوانینی که این‎جا هست احترام بگذاریم.
من از دیدگاه عقیدتی به عنوان یک مسلمان اصلا صحبت نمی‎کنم، از جانب یک ایرانی حرف می‎زنم و می‌گویم که باید این‎طوری باشد. در این چارچوب اگر صحبت می‎کنیم حفظ و قوام نظام به این است که ما این هر دو رکن را همیشه از آن حمایت و صیانت کنیم. خب جمهوریت نظام و حمایت و صیانت از آن الزاماً یک ارتباط کاملا وسیعی دارد با اجازه دادن برای استفاده از حقوق اساسی مردم که در قانون اساسی مصرح است.
می‎گویند این وظیفه حکومت اسلامی است که وظیفه من به عنوان مجری هم هست. نباید ضعف و فتور در خودم نشان بدهم. در مقام اجرا هم باید خیلی محکم باشم. از چارچوب اگر خواست خارج شود باید من بتوانم مستقیما بایستم. این مسیر را اگر طی کنیم مملکت ضرر نمی‎کند.


مشرق: بگذریم. شما در سه دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری به چه کسانی رأی داده‎اید؟

ــ خیلی سؤال قشنگی است.


مشرق: ممنون.

ــ در انتخابات دوره اول به آقای حسن حبیبی رأی دادم. البته رأی مخفی است و سؤال شما هم تفتیش عقاید است ولی می‎گویم.(خنده...) در انتخابات دوره بعد شرایط حضور آقای رجایی فراهم شد. به آقای رجایی رأی دادم. بعد از شهادت آقای رجایی تصور می‎کنم جناب آقای مهدوی‌کنی بعنوان کاندیدای مقام ریاست جمهوری مطرح شدند که آقای عسگراولادی هم رقیب‎شان بودند اما آقای مهدوی هم به نفع آقا رفتند کنار.


مشرق: سال 68 هم که قاعدتاً به آقای هاشمی را رأی دادید.

ــ سال 68 به آقای هاشمی را رأی دادم. در دوره انتخابات دوره دوم خرداد 76 هم من که مؤسس جمعیت دفاع از ارزش‎ها بودم به آقای ری‎شهری رأی دادم. دوره بعد از آن هم که وزیر دولت آقای خاتمی بودم به آقای خاتمی رأی دادم. از لج آقای شمخانی. (خنده...)


مشرق: در سال 84 چطور؟

ــ در دور اول اگر اشتباه نکنم. به آقای قالیباف رأی دادم و در دور دوم هم به آقای هاشمی..


مشرق: برای همین هم هست که از اقدامات شهرداری و وسائط نقلیه عمومی راضی هستید؟

ــ من همه فرماندهان جنگ را دوست دارم. آقای رضایی. آقای قالیباف. در واقع این‌ها فرماندهانم بوده‌اند.


مشرق: و در سال 88 ؟

ــ آقای موسوی.


مشرق: آقای شریعتمداری راستی توی این قفسه چه‎قدر کتاب هست. همه این‌ها را خوانده‎اید؟

ــ این کتاب‎ها کتاب‌های من نیستند. این اتاق را دفتر مقام معظم رهبری برای یک موضوعی تجهیز کرده است. لذا این کتاب‎ها مال من نیستند. البته این کتاب‎ها و جزوه‌هایی که در این ردیف قرار گرفته‌اند تا به پایین متعلق به من هستند که یا به قلم من هستند یا برای من.



مشرق: کتاب هم نوشته‎اید؟

ــ نوشته‎ام ولی منتشر نکرده‎ام.


مشرق: می‎توانم بپرسم در چه رابطه‎ای؟

ــ بیشتر در حوزه اقتصادی.


مشرق: خاطرات‎تان را نمی‎خواهید، بنویسید؟

ــ نوشته‎ام ولی منتشر نکرده‎ام.


مشرق: شما جزو کسانی بوده‎اید که در دور اول هدفمندی یارانه‌ها از این طرح دفاع خوبی کردید. خیلی هم غیرمنتظره بود؟

ــ چرا غیر منتظره.


مشرق: خب غیرمنتظره بود چون شما وزیر دولت آقای خاتمی بودید.

ــ من که به چیز سیاسی نگاه نمی‎کنم. خب چرا آقای خاتمی از این‎ها دفاع کرده است؟!


مشرق: نمی‌دانم. شما الان و در مقطع فعلی درباره اجرای مرحله دوم طرح هدفمندی نظرتان چیست؟!

ــ فکر می‎کنم طرح هدفمندی یارانه‎ها که تبدیل شده است به قانون، انقلابی است بزرگ در تاریخ اقتصادی ایران. این کار با شجاعت اجرا شد. اما اجرای آن با موازین قانونی منطبق نبود. منطبق نبودنش با موازین قانونی در بعضی از موارد ضایعاتی را به وجود آورد که ای کاش نمی‎آورد.
اگر در مورد هرکدام سؤال داشتید توضیح دقیق‎تر می‎دهم. معتقدم که این یک حرکت ایستا نباید باشد. بلکه باید این حرکت یک حرکتی باشد که مستمراً ادامه پیدا کند و با توجه به تغییرات نرخ ارز که در کشور ما امروز یکی از گرفتاری‎های اساسی است، طبیعی است که در هر لحظه باید تطابق داده شود با زندگی عمومی مرد.
به این صورت که اگر قیمت‎ها تحت تأثیر ارزش واقعی قیمت ارز برای ارائه خدمات تغییر می‎کند؛ مردم هزینه‎های مازاد و اضافه آن را به شکل یارانه در قیمت دریافت نمی‎کنند بلکه به صورت نقدی یا غیرنقدی که بازهم این صور مختلفی دارد دریافت کنند. پس این طرح یک طرح زنده باید باشد و نباید بگذاریم این طرح بمیرد.


مشرق: یعنی اجرا نشدن فاز دوم به زعم شما به منزله مردن طرح است؟!

ــ نه. اجرا نشدن فاز دوم به منزله مردنش نیست.اجرا شدن فاز دوم در یک زمان غیرمتعارف هم به منزله مردنش است. یعنی با این طرح باید مثل یک موجود زنده برخورد شود، با همه پیوست‎های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که دارد و جزو اجزای لاینفک این طرح است. بالاخره تصمیمی را که ما می‎گیریم در سطح عمده قیمت‎ها و تمام مسائل کشور تأثیر می‎گذارد. خب باید به این دقت کنیم. می‎خواهیم بگوییم قیمت بنزین 1500 تومان. باید مناقشه بگذاریم که این کشش تقاضا در مورد این کالا چه هست؟ برای شرایط مردم چه اتفاقی می‎افتد؟ پس زمان اجرا و همه این‎ها اهمیت فوق‎العاده دارد. اجرا در زمان غیر لازم و حساس به نظر من خطرناک است و مشکل ایجاد می‎کند و موجب لطمه خوردن به اصل قانون می‎شود. عدم توجه به پایین آمدن قدرت خرید مردم و اعمال قیمت‎های بالاتر هم یک نکته خیلی مهم است.


مشرق: این‎هایی که می‎گویید واضح است. الآن اجرا بشود یا نشود؟

ــ الآن من معتقد هستم در حد تنظیم 45 هزار تومان پرداختی با ارزش واقعی 45 هزار تومان؛ هرچه که تفاوت تطبیق هست باید به مردم پرداخت شود. و از زمانی که این تفاوت تطبیق به وجود آمده است این جزو بستانکاری مردم است.
اما الان اگر این عمل شود دو فکر ممکن است کنارش باشد. که اگر انجام شود این یک اقدام سیاسی است یا انتخاباتی است یا این‎طور حرف‎ها. من معتقد هستم که در این‎طور زمینه‎ها باید به دقت نگاه کنند به موضوع. که بالاخره خب مملکت تصمیم‎گیری‎هایش معمولا در این زمینه‎ها بین دولت و مجلس است.
طبیعی است اگر دولت و مجلس به این جمع‎بندی برسند که تبعات ناشی از اجرای طرح از فروعات آن است طرح اجرا می‌شود. اصل اجرای طرح مهم است. بنده عرض کردم و گفتم اگر ما توانایی داشته باشیم از همین‎جا باید طرح هدفمندی یارانه‎ها و قانون اولیه یارانه‎ها را در حوزه پرداخت نقدی هم هدفمند کنیم.
هر روز یعنی اگر 45 میلیون نفر تحت تأثیر افزایش قیمت‎ها در گذشته با مجموعه درآمدی که داشتند تحت تأثیر قرار می‎گرفتند امروز ما دهک‎های مختلف درآمدی را بررسی می‎کنیم و می‎بینیم که یک دهک ده میلیونی خارج از این است و درآمدشان بالاتر است. آن دهک را حذف کنیم. آن دهک فرودست جامعه که تأثیر قابل‎ملاحظه‌ای از این هدفمندی می‎بیند را به آن بپردازیم. زنده نگه داشتن طرح معنی‎اش این‎هاست.
یعنی باید هر لحظه به همه اجزای طرح به دقت نگاه کنیم. حالا اگر دقت نکنیم، بازپرداخت غیرهدفمند نقدی یارانه‎ها می‎شود اجرای قانون. نمی‎شود پرداخت هدفمند. این پرداخت هدفمند به صورت نقدی تا ابد هم ادامه پیدا کند ملاک نیست. در همان قانون قبلی پیش‎بینی شده بود که ده درصد این منابع باید در اختیار بخش درمان قرار بگیرد و این موضوع برای کشور ما یک موضوع اساسی است. یعنی باز می‎خواهم عرض کنم یکی از نشانه‎های توسعه‎یافتگی دولت و مجلس در اجرای این طرح در مرحله دوم این است که ببینند تبعات تصمیمات درباره مرحله دوم هدفمندی؛ تأثیر نهایی‎اش روی مردم چقدر است و چقدر از دودش به چشم مردم می‎رود؟ آنها باید کاری کنند که این تبعات به حداقل ممکن کاهش پیدا کند و منفعت مردم ماکزیمم و حداکثری ‎شود.


مشرق: چند درصد از مشکلات اقتصاد فعلی کشور را ناشی از تحریم‎ها می‎دانید؟

ــ درصد کمیتی است که هیچ قاعده و معیاری برایش نیست. اگر کس دیگری هم درصد بدهد به نظرم یک حرف غیر منطقی زده‎ است. اما من می‎توانم این‎طور بگویم که سوء مدیریت در بروز و ظهور آثار ناشی از اجرای تحریم‎های وحشیانه غرب علیه ایران. تأثیر بسزا داشته است.


مشرق: به جمله‌ای کلیدی‎ اشاره کردید. مایل هستید توضیح بیشتری بدهید؟

ــ من فکر می‎کنم که ما در عمل می‎توانیم اقداماتی انجام دهیم که آثار تحریم که علتش مقاومت ملت ایران در مقابل زورگویی است؛ بر گرده ملت ایران آنگونه نشود که مردم را از راهی که دارند، می‎روند مأیوس کند.


مشرق: در مورد شورای راهبردی هم کمی برای ما توضیح دهید. این‎که چه‎کار می‌کنند؟ و سؤال اساسی‎تر من این است که چرا این شورا ظهور و بروز کمی دارد و چرا از آن چیزی نمی‎شنویم؟

ــ من فکر می‎کنم جزو کسانی هستم که کمی زیادی پرحرفی کردم در مورد شورای راهبردی. به نظر می‎آید بعضی از دوستان هم به من در این زمینه انتقاداتی دارند که به‎جاست در عین حال اما شورای راهبردی یک شورایی است که ابداع جمهوری اسلامی است.


مشرق: چه‎کسی ابداعش کرده است؟

ــ مقام معظم رهبری. این شورا شورایی است که الآن وظیفه اصلی‎اش مشورت دادن به مقام معظم رهبری است.




مشرق: در چه زمینه‎ای؟

ــ در زمینه روابط خارجی.


مشرق: شما در شورا با مشاور بین‎الملل مقام معظم رهبری هم همکار هستید؟

ــ مشاور بین‎الملل رهبری عضو شورا هستند.


مشرق: این شورا ریاست هم دارد؟

ــ بله. ریاستش با آقای خرازی است. بقیه هم اعضا هستند که هرکدام یکی از کمیسیون‎های شورا را اداره می‎کنند. مهمترین مسئولیتش مشورت دادن به رهبری است، پس طبیعی است که خیلی کار تبلیغاتی و ژورنالیستی‌ای ندارد. همچنین ماهیت شورا با آن مفهومی که شورای روابط خارجی آمریکا هم دارد متفاوت است.
یکی دیگر از ویژگی‎هایش این است که بیشتر به کارهای بلندمدت بپردازد تا کارهای روی میز. دستگاه‌های دیگر مثل دولت به کارهای روی میز در حد کفایت رسیدگی می‎کنند. البته ممکن است یک بحران در حوزه روابط خارجی و حوزه‎ دیگری باشد که شورا را مرجع بگذارند تا یک مشورتی ارائه کند.


مشرق: شما برای کاندیداتوری اعلام آمادگی کردید. برنامه اقتصادی‎تان برای کشور چه رئوسی دارد؟

ــ اجازه بدهید که برنامه‎های اقتصادی را هر وقت که موقع برنامه کاری‎مان شد به عرض‎تان برسانم.


مشرق: یعنی هنوز تنظیمش نکرده‎اید یا وقت ارائه‎اش را ندارید؟

ــ ممکن است هنوز تنظیم نکرده باشم؟


مشرق: نمی‌دانم. چون من تا حالا نمی‎خواسته‌ام کاندیدا شوم.

ــ (خنده...) نه. منطقاً بگویید.


مشرق: منطقاً بله. تنظیم کرده‎اید.

ــ بله. تنظیم کرده‎ام.


مشرق: شما قاعدتا با یک نگاه می‎خواهید اَرنج کابینه دولت آینده‎تان را بچینید. آیا کابینه‌تان را قبل از انتخابات به مردم معرفی می‎کنید؟

ــ سلیقه من این است که حداقل کُمَلّین قوم و آن‎هایی که تأثیر به‎سزا دارند را در اداره دولت مشارکت بدهم و معتقدم که هرکسی که کاندیدا می‎شود رسم آزادگی این است که تیمش را اعلام کند.


مشرق: قبل از انتخابات؟

ــ قبل از انتخابات. ولی خب من می‎دانم یک عده‎ای تصور می‎کنند که در کشور ما مسائل سیاسی گاهی اوقات خیلی حاد می‎شود. حالا اسمش را نمی‎گذارم توسعه‎نیافتگی سیاسی. صحبت از جو گیری نیست ولی حق مردم است به نظر من که تیم ما را بشناسند.


مشرق: با چه نگاهی این تیم را انتخاب می‎کنید؟

ــ من فکر می‎کنم که عنصر مهمی که از اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده این است که ما شرط لازم برای حضور در عرصه فعالیت‎های اجرایی کشور را اعتقاد به اصول و مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهیم. ضمن اینکه مشی ما مشی اسلامی است. اما این شرط لازم است. شرط کافی این است که حتما مدیران، متخصص و متبحر باشند نسبت به حیطه‌ای که در اختیارشان قرار دارد.


مشرق: پس اصول‎گرا و اصلاح‎طلب‎ بودنشان زیاد برای‎تان مهم نیست؟

ــ شما آمریکا را ببینید. این آقای هگل، وزیر جنگ آمریکا یک کسی است از جناح مقابل اوباما. و تازه در جناح مقابل هم از کسانی است که رفتار بسیار شاذی دارد و خیلی مورد انتقاد آن‎هاست. ما از آن‎ها که کمتر نیستیم.


مشرق: شما با یک نگاهی وارد انتخابات شده‎اید و قاعدتاً یک محاسباتی پیش خودتان داشته‎اید. می‌خواهم بپرسم شما فکر می‎کنید موتور رأی شما در جامعه امروز ایران کجاست و چه قشرهایی به شما رأی می‎دهند؟

ــ من معتقد هستم در انتخابات ریاست جمهوری یک تفاوت جدی وجود دارد با سایر انتخابات‌ها.


مشرق: یعنی سال 92؟

ــ نه. مثلا اگر انتخابات مجلس بود یا شورای اسلامی بود یا انتخابات ریاست‎جمهوری جواب من تغییر می‎کرد. مثلا من تصور می‎کنم من اگر از تهران بخواهم وارد مجلس شورای اسلامی شوم حتما باید نسبتم را با گروه‎های سیاسی تعریف کنم که در این لیست‎ها قرار بگیرم. و گرنه بدانید قطعا انتخاب شدن من قطعا غیرممکن است با این همه سال سابقه.
اگر در این لیست‎ها نباشم انتخاب نمی‎شوم. یعنی باید در این لیست‎ها باشم تا بتوانم انتخاب شوم. اما در ریاست جمهوری موضوع یک مقدار فرق می‎کند. کاملا معلوم است که صف‎بندی‎های سیاسی موجود کشور خیلی فاصله دارد با تحزّب.


مشرق: به تحزّب معتقد هستید؟

ــ من معتقد هستم بالاخره یکی از ابزارها برای بالا بردن سطح آگاهی‎های مردم نسبت به دیدگاه‎ها، اندیشه‎ها و افکار و عقاید کسانیکه به طور ناگهانی وارد عرصه اجرایی می‎شوند و می‎خواهند مصالح ملی ایران را به دست بگیرند این است که در گروه‎ها و احزاب سیاسی حرف‎های‎شان را زده باشند.
گروه‎ها باید واسطه شوند. این کمک می‎کند به بالا رفتن سطح استفاده از حق طبیعی مردم. نه به‎عنوان یک کاری که تفنن و بازی است یا احیاناً حزب‎بازی‎هایی که بعضا در دنیا هست. یک سازماندهی برای خرید آرا یا سازماندهی برای جلب آرا از راه‎های غیرطبیعی. خب این ابزارهای این‎طوری که معلوم است باطل است. ولی اگر به معنی فکری و اندیشه‎ای کلمه بیاندیشیم این است که برای ما حزب یعنی یک گروه و دسته‎ای که با همدیگر جمع می‎شوند حول یک محور و اندیشه که با آن گروه بغل‎دستی تفاوت‎های‎شان معلوم شود. این کمک می‎کند به این‎که مردم سریع‎تر انتخاب کنند.


مشرق: خب. برمی‎گردیم به آن سؤال درباره این‎که موتور رأی‎تان کجاست و چه کسانی به شما رأی می‎دهند؟

ــ اصلا انتخابات ریاست‎جمهوری تفاوت کیفی دارد با انتخابات مجلس شورای اسلامی. تفاوتش این است که صف‎بندی‎های سیاسی در انتخابات ریاست‎جمهوری با حضور مستقیم کاندیداها در بین مردم خصوصا از طریق شبکه‎های رسانه‎ای بزرگ مثل صدا و سیما به هم می‎ریزد. در انتخابات گذشته کاملا این پیدا بود. آقای احمدی‎نژاد برخاسته از یک حزب قدیمی کهنه‎کار نبودند. حزب‎ آبادگران اصلا هویت خیلی قدیمی‎ای نداشت.


مشرق: یعنی شما فکر می‌کنید می‌توانید آقای احمدی نژاد سال 84 باشید؟ متوجه منظور سؤال من شدید؟

ــ تا حدودی. ببینید، آقای احمدی‎نژاد دو سال مسئولیت شهرداری را بر عهده داشتند و در یک دوره‎ای و در یک شرایط سیاسی‎‎ای طرف مستقیم دولت قرار گرفتند و یک تبلیغات سیاسی‎ای به خاطر همان مخالفت‎های‎شان که با دولت اتفاق می‎افتاد وجود داشت.


مشرق: به هر حال ایشان در سال 84 یک‎دفعه بروز کرد.

ــ عرض می‎کنم. این بود به اضافه مثلا سابقه اجرایی‎شان از استان‎ اردبیل، اما جریان‎های تهران خصوصا بعد از آن دعواهای اساسی که در شورای شهر تهران قبل از دوره ایشان پیش آمد و مدت طولانی‎ای که شهرداری تهران بدون شهردار بود و یک شهر چند میلیونی و ابرشهری مثل تهران متأسفانه از نداشتن یک انسجام رنج می‎برد هم کمک کرد. خب یک کار منسجمی انجام شد به ‎گونه‎ای که رهبری هم آن‎جا فرمودند که رایحه خوش خدمت به مشام می‎رسد. این عبارات ایشان بود. خب طبیعی است که این‎ها کمک می‎کند به این‎که یک چهره سیاسی بیشتر مورد توجه مردم قرار بگیرد. و این‎ها به نظرم آن امکاناتی بود که آقای احمدی‎نژاد داشتند. البته خب دوره‎اش کوتاه بود.


مشرق: این شرایط روی شما هم می‎تواند کپی شود؟

ــ من معمولا یک مدل جنجالی نبودم. آن حوزه جنجالی همکاری‎ام با دولت هم برمی‎گردد درست به آن نقطه‎ای که طرف حسابش شهرداری تهران بود در دوره احمدی‎نژاد. من تلاش کردم که بیشتر کار کنم اما طولانی بودن حضور من در دولت که در کسوت وزیر بازرگانی امکان گفت‎وگوی با مردم را داشتم شاید تا حدودی بنده را به‎عنوان یک خدمتگذار به مردم شناسانده باشد. وقتی می‎روند و مثلا می‎بینند که با این‎که هشت سال بنده در دولت نبوده‎ام، می‎بینم این ارتباطاتی که برقرار می‎شود کاملا پیداست که خودش نشانه شناخت در برخی از نقاط کشور هست.


مشرق: شما با ادغام وزارت بازرگانی و وزارت صنعت موافق بودید؟

ــ من معتقد بودم که ادغام وزارت بازرگانی و صنعت و پنج تا وزارتخانه دیگر هم هیچ اشکالی ندارد ولی به شرطها و شروطها. این یکی از شروط اساسی برای کاستن از بار تکفّل دولت بود. به این معنا که وزیر صنایع باید پاسخگوی همه مسائل شرکت ایران‎خودرو باشد و همچنان 170 یا 180 تا شرکت باید مجامع عمومی‎اش بالاخره به یک شکل مستقیم غیرمستقیم طرف پاسخ‎گویی‎اش وزیر صنایع باشد. وزیر صنایع بیشتر یک بنگاه‎دار است تا سیاست‎گذار.
به نظرم می‎آید، نمی‎شود در این شرایط تصمیمات صحیحی بگیریم. ولی خب تصمیم گرفته شد. بسیار کار خوبی است. اما اگر شرایط به گونه‎ای شود که بعضی از شرکت‎ها از شروع انتصاب آقای وزیر تا پایان انتصابش، آرزوی دیدن یک‎بار وزیر را در جلسه هیأت‎مدیره همراه خودشان به دیار نیستی ببرند خب طبیعی است که اصلا کار خوبی نیست.


مشرق: ما در دهه چهارم انقلاب هستیم. به صورت اجمالی فکر می‎کنید رئیس‎جمهوری که در این دهه قرار است بیاید چه ویژگی‎هایی باید داشته باشد به نظر شما؟

ــ من یکی از دلایلی که امروز در خدمت شما قرار گرفتم این است که به نظر من این انتخابات باید به گونه‎ای باشد که اشخاصی در آن وارد صحنه اجرایی کشور شوند که معتقد به کار تیمی و خرد جمعی باشند.


مشرق: یعنی بقیه معتقد به کارهای تیمی نبوده‎اند؟

ــ بالاخره معمولاً این‎طور بوده است که یک نفر که دارای تفکر خیلی قابل‎ملاحظه‎ای نسبت به دولت بوده؛ دولت را اداره می‎کرده است. دو شکل هم بیشتر نداشته است. یا آن رؤسای جمهور از ستون‌های انقلاب اسلامی بوده‎اند و بعد در رأس قوه مجریه نشسته‎اند. فرض کنید که طبیعتا یک تفوق روحی هم با اعضای کابینه داشته‌اند. یا اینکه فرض کنید من مسئول قوه مجریه شوم. بعد باید مثل باغبانی می‌شدیم که همه باغ را زیر دید خودش بگیرد و همه گل‎های باغ را تا زیر گردن خودش هرس کند. خب این هم باز همان اتفاق است و تفاوت زیادی نمی‎کند. من می‎گویم باید در این دهه یک شرایطی فراهم کنیم که عملا از خرد جمعی در قوه مجریه استفاده معقول و کاملی به عمل بیاید.


مشرق: استفاده معقول و کامل از قوه مجریه یعنی چه؟

ــ یعنی این که کارشناسان و صاحب‎‎نظران امکان ظهور و بروز پیدا کنند و رئیس دولت خودش را هماهنگ کننده این افکار بداند. این به نظرم می‎آید یکی از کمک‎های بزرگ است. من با این هدف پا به عرصه می‎گذارم.


مشرق: شما موضع‎تان درباره انتقاد چیست؟ شفاف بگویید.

ــ انتقاد سازنده خیلی خوب و انتقاد مخرب خیلی بد است.


مشرق: احتمال دارد که شما خودتان را بعنوان کاندیدای یک حزب خاص معرفی کنید؟

ــ من که نمی‎توانم خودم را کاندیدای حزبی معرفی کنم.


مشرق: علاقه‌اش را دارید؟ اگر حزبی از شما حمایت کند؟

ــ من هر حزبی از من حمایت کند از آن تشکر می‎کنم. البته حزب‎هایی که در جمهوری اسلامی قانونی هستند.


مشرق: مرجع تقلیدتان را می‎توانم سؤال کنم که چه‎کسی است؟

ــ خیلی دیگر وارد جزئیات می‎شوید. این از مسائل عبادی است.


مشرق: عرض کردم که می‎توانم یا نه؟

ــ ممکن است که یک وقت ریا شود. آخر شما سؤال می‎کنید اما این‎ یکی سیاسی نیست عبادی است.


مشرق: مدتی قبل شایعاتی درباره آمریکا رفتن شما مطرح شد. شما قوم و خویشی در آمریکا دارید؟

ــ شما ندارید؟


مشرق: نه. ندارم.

ــ مهم نیست. آمریکا هم کشور پهناوری است.


مشرق: پس شما آن‎جا قوم و خویش دارید؟

ــ بله. ولی مگر هرکسی که قوم و خویش داشته باشد پناهنده می‎شود به آمریکا؟


مشرق: نه. ولی قبول کنید که شما خودتان امنیتی بوده‌اید و متوجه معنای این صحبت‎ها هم هستید.

ــ نه. آخر این معنا را نمی‎دهد. این کاملا نظر غیر امنیتی است. اصلا نظر امنیتی این نیست.



مشرق: من بِی‌سَش را عرض کردم؟

ــ نه. اصلا پایه‎اش هم این‎طور نیست. یعنی موضوع این‎ نیست. این‎که اگر کسی سفر خارجه رفت و یا اگر کسی یکی از اقوامش خارج از کشور زندگی می‎کند این به این معناست که این آدم پناهنده بشود به آن کشور؟!


مشرق: ولی وزارت اطلاعات دیگر استخدامش نمی‎کند.

ــ ببینید این وجه مظنونیت است و بحث درستی هم هست. اما یک کسی مثل من اگر کنترل امنیتی نشود که خیلی بی‎عقلی است. یعنی حتما این‎طوری است. یعنی من خودم به این قائل هستم و معتقد هستم که اگر مسئول شوم باید این کار را بکنم. حالا ممکن است شکلش فرق کند و سطحش متفاوت باشد.


مشرق: فکر می‎کنید مهمترین رقیب انتخاباتی شما چه‎کسی است؟ رقیب‎تان، نه کسانی که گفتید اگر بیایند من نمی‎آیم.

ــ به دلایلی فکر می‌کنم دولت.


مشرق: می‎شود این دلایل را برای ما بگویید؟

ــ اولا یک بخش قابل‎ملاحظه‎ای از آرای ما برمی‎گردد به آرای وسط که معمولا حالا اسم خاکستری را برای آن به‌کار می‌برند. این‎ها از حیث مسائل معیشتی نگاه خاصی به دولت دارند. همچنین صرفنظر از درستی یا نادرستی اقدامات انجام شده، در این دوره به هر حال منابعی در اختیار دولت بوده که قابل‎ملاحظه‎ هم بوده است و البته به یمن وجود درآمد نفتی این امکان فراهم شده است.
دولت کنونی از زمانی که روی کار آمده عملاً اقداماتی را انجام داده و در این زمینه این ذهنیت در جامعه ما به وجود آمده است که حق طبیعی سال‎های متمادی که تاکنون پرداخت نمی‎شده به وسیله این دولت پرداخت شده است. این رخداد، خمیرمایه یک رضایتمندی است نسبت به عملکرد این دولت حتی اگر مردم در همین دولت تورم 30 درصدی را هم تجربه کرده باشند.
ضمن این‎که ادراک تکانه‎ها و شوک ناشی از افزایش سطح عمومی قیمت‎ها برای قشرهایی که در شهرهای کوچک و روستاها زندگی می‎کنند زمان می‎برد. الآن شاید این تأثیر فقط در شهرهای بزرگ قابل لمس باشد. لذا همچنان بخش قابل‎ ملاحظه‌ای از مردم ضمن دریافت یارانه‎ها از آثار تبعی ناشی از رشد نقدینگی خبر چندانی ندارند. پس به این دلیل من فکر می‎کنم یک اقبالی نسبت به عملکرد دولت حاضر و کاندیدایی که دولت قصد دارد از حضورش حمایت کند وجود خواهد داشت.


مشرق: شما رئیس ستاد انتخاباتی‎تان را قاعدتاً انتخاب کرده‎اید. درست است؟

ــ ستاد انتخاباتی که هنوز خیلی زود است.


مشرق: زود است؟

ــ انتخابش نه. حرف زدن در موردش.


مشرق: بله. چون بر اساس مطالبی که گفتید قاعدتاً انتخابش کرده‎اید. هزینه‎های انتخاباتی‎تان را قرار است از کجا بیاورید؟

ــ این کار خیلی مشکل است. من امیدوارم خدا کمکم کند و به این کمک هم بسیار امیدوارم. بعضی از حرف‎ها را ما همه می‎شنویم اما راستی راستی باور نمی‎کنیم.


مشرق: شما در این زمینه چه چیزی شنیدید که راستی راستی باور کردید؟

ــ من به لطف خدا خیلی معتقد هستم و باورش دارم. مشروط به این‎که در عملم اخلاص باشد خدا خودش کمک می‎کند و بدون این‎که آبرویم برود از کمک‎های مردم برای تأمین هزینه برخوردار می‎شوم.


مشرق: یعنی شماره حساب اعلام می‎کنید؟

ــ بله. یک کار دیگر هم می‎کنم. می‎گویم خب اگر شما ستاد می‎زنید خودتان هم هزینه‎هایش را تأمین کنید.


مشرق: پس پولی که در ستاد شما خواهد آمد خیلی پول متبرکی است.

ــ ان‌شاءالله دلم می‎خواهد که این‎طور باشد. می‎دانید که من هشت سال مسئول قسمتی از کشور بوده‎ام که یکی از کارهایش ریاست در شورای عالی نظارت بر اتاق‎های بازرگانی صنایع معادن ایران است. یعنی هرکس که کوچکترین دستی در فعالیت‎های اقتصادی و بین‎المللی دارد در آن شورا هست. من هرچقدر هم آدم کندذهنی بوده باشم طی هشت سال با همه این‎ها آشنا هستم و این‎ها همه به من لطف دارند.


مشرق: این‎ها از جمله راه‎هایی است که رحمت خدا به شما می‎رسد؟

ــ نه. این راه رحمت نیست. چون اگرچه شایعه به وجود آمد بعد شما نمی‎توانید جواب بدهید و خودتان را نمی‎توانید قانع کنید.


مشرق: پس سراغ آن‎ها نمی‎روید؟

ــ نه این‎که من سراغ آن‎ها نمی‎روم. متأسف هستم از این‎که گاهی اوقات مجبورم الطاف بی‎پایان‌‎شان را رد کنم. من سراغ آن‎ها نمی‎روم و هیچوقت هم نخواهم رفت. اما شرمنده می‎شوم وقتی می‎آید کسی می‎گوید که اگر شما در این زمینه بیایید، من دلم می‎خواهد همکاری کنم. من به او می‌گویم قدمت را روی چشمم می‎گذارم ولی من نمی‎خواهم هزینه کنید و از این کمک شما بهره‎مند شوم. من اگر بدانم شما کمکی به من کرده‎اید به شما برمی‎گردانم.


مشرق: پس با این حساب ستاد انتخاباتی شما چطور قرار است بچرخد؟

ــ عرض کردم. با دو راه. یکی مردم، یکی هم اینکه چه اشکالی دارد اگر شما با دل دوستانتان در یک شهر صحبت کردید و خود آن‎ها تصمیم بگیرند که تأمین منابع کنند. هیچ اشکالی ندارد. آن‎ها خودشان بالاخره کسبه‎ای دارند و هر کاری می‎کنند خودشان می‎کنند. ولی می‎دانم که می‎گویید کار مشکلی است.
ای کاش می‎شد که همه با هم همراه می‎شدند و راه‌های تأمین منابع مالی را در این دوره برای مردم با شفافیت به نمایش می‎گذاشتند. مثلاً کسانی که ادعا دارند در حکومت اسلامی می‎خواهند خدمت کنند و رئیس‎جمهور و وزیر اسلامی باشند شایسته‎شان است که خیلی شفاف عمل کنند. بگویند آقا من این حساب را اعلام کردم که این وجوه به آن واریز شد. این مجموع وجوه است و این تک‎تک ارقام و اعداد. شما حق دارید که بیایید رهگیری کنید و بگویید که این که یک میلیون تومان است و این‎که یک میلیارد تومان است را چه کسانی داده‎اند. حق دارید بروید رهگیری کنید.


مشرق: به هر حال این فرمولی را که برای هزینه‎های ستادتان اعلام می‎کنید و چندتا از کاندیداهای دیگر هم همین را اعلام کردند یک فرمول سختی است. انشاءالله که این دوره اجرا شود و ببینیم که چه می‎شود. من می‎خواهم سؤالی از شما بپرسم که تکمله حرفم باشد. اگر طی چند جمله حرف نگفته‌ای مانده، بفرمایید.

ــ حرف نگفته که فراوان است مخصوصا برای آدم پرحرفی مثل من.


مشرق: نمی‎دانم. یک چیز جدید که احساس می‎کنید نگفته‎اید راجع به برنامه‎های‎تان؟

ــ اجازه بدهید من فقط به سؤالات جواب بدهم.


مشرق: موافقید نظرتان را راجع به چند چهره سیاسی بپرسم؟

ــ ببینید در این زمینه ممکن است که آدم وقتی روی شخصیت افراد متمرکز می‌شود چیزی در بین صحبت‎هایش بگوید که آن آدم این حرف‌ها را دوست ندارد.


مشرق: ولی رجل سیاسی عادتاً غیبت ندارد.

ــ می‎دانم.


مشرق: این را به عهده خود شما می‎گذارم. نظرتان راجع به محمد شریعتمداری چیست؟

ــ محتاج کمک خدا و دعای مردم است.


مشرق: از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، ممنون.

ــ من هم تشکر می‌کنم.
نظرات بینندگان