پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی گفت: همه ی کسانی که در برابر خدا و
مردم طغیان کردند به این سبب بود که خودشان را بی نیاز یافتند. قدرت به هر
اندازه ای برای فرد به همان اندازه احساس بی نیازی می دهد. این احساس بی
نیازی باعث می شود که ما فی ضمیر خودتان را یعنی آن چیزی که در درون شما
است آشکار شود. باعث می شود انسان ضعف های خودش را نبیند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید
حسن خمینی در مراسم تجدید میثاق شهردار و اعضای شورای شهر تهران و کارکنان
شهرداری تهران اظهار داشت: روز 22 بهمن، روز پیروزی انقلاب با همه خواص
مختلفی که داشت یک خاصیت بزرگ را به وجود آورد و آن هم تبدل قدرت در نظام
حکومتی سرزمین ما بود. امام در دل های مردم بود و مردم هم او را برداشتند و
بر سر گذاشتند و حکومت را بر او عرضه کردند. این دوره ی حکومت طبیعتاً می
گذرد و قدرت چند صباحی در دست هرکسی قرار می گیرد. این قدرت هم قدرت
مدیریت، خدمت و کار و تلاش است. دوستانمان و مدیرانمان و هرکسی در هر جایی
که هست به اندازه ی توانایی و قدرت که امروز در اختیار شماست به عنوان یک
بخش یا مسئول یک واحد کم یا زیاد یک خواص و آثاری دارد. روایتی از حضرت علی
علیه السلام است که می فرماید قدرت و توانمندی خصایص خوب انسان ها را ظاهر
می کند و یا خدایی نکرده خصایص بد انسان ها را آشکار می کند، علت روشن
است. در آیه شریفه قرآن هم اشاره می شود که انسان زمانی طغیان می کند که
احساس بی نیازی کند. از امیرالمومنین روایت دیگری است که می فرماید اگر پسر
آدم سه چیز در او عارض نمی شد خدا را بنده نبود و هیچکسی نمی توانست او را
اداره کند، مرگ، فقر و مرض؛ سه چیزی که استغنا را از انسان می گیرد. اگر
این سه چیز نبود انسان احساس بی نیازی می کرد و اگر هم احساس بی نیازی کند
طغیان می کند.
یادگار حضرت امام ادامه داد: همه ی کسانی که در برابر خدا و مردم طغیان
کردند به این سبب بود که خودشان را بی نیاز یافتند. قدرت به هر اندازه ای
برای فرد به همان اندازه احساس بی نیازی می دهد. این احساس بی نیازی باعث
می شود که ما فی ضمیر خودتان را یعنی آن چیزی که در درون شما است آشکار
شود. باعث می شود انسان ضعف های خودش را نبیند. هرکسی که به شما می رسد تا
دیروز که شما هیچ مسندی نداشتید فکر می کرد که خیلی بی ارزش هستید و امروز
به همان اندازه ای که ارزشمند می شوید نسبت به شما کرنش می کند و این باعث
می شود که شما ضعف های خودتان را نبینید.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با اشاره به روایتی از از پیامبر
عظیم الشان اسلام(ص) که بدترین کوری ها کوری دل است ادامه داد: دل که کور
شود دیگر واقعیت ها را نمی بیند. این چشم دل اگر بسته شود شما دیگر حقایق
را نمی بینید و به خودتان بی نیاز می شوید. روایتی دیگر از ائمه اطهار است
که می فرماید که من مانده ام که این انسان به چه چیز مغرور است؟ انسانی که
آغازش با نطفه است و پایانش با مردن! به چی می نازد؟ یکی از خواص توانمندی
غرور است. از پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد (ص) روایتی است که می
فرمایند که خداوندا قلب من را بر دینت ثابت کن تا نلغزد. پیامبر اسلام هم
که چنین مرتبه ای دارد از خداوند چنین می خواهد دل می لرزد، چشم نمی بیند و
گوش نمی شنود و مهمترین عامل آن قدرت است.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در ادامه خاطر نشان ساخت: خدایی
ناکرده شما نباید هنگامی که آن طرف میز قدرت هستید و زمانی که طرف دیگر آن
هستید تفاوت داشته باشید. کسانی که پیش شما می آیند هم ممکن است با شما
متفاوت صبحت کنند این خصلت بدی که خیلی ها دارند و کم زیاد هم در افراد است
این است که خدایی ناکرده دروغ بگویند و تعریف بیجا از شما بکنند و در پشت
شما صحبت های دیگر بکنند. اگر شما چشم دلتان باز باشد و با چشم دل به این
مسئله نگاه کنید هیچگاه گرفتار این مشکل نمی شوید. روایتی است از
امیرالمونین در رابطه با این موضوع دل را باید صفا داد و دل را باید نرم
کرد و با مردم باید مهربان بود که می فرماید هرچقدر دلتان سخت تر شد از
ایمان دور تر هستید. پس مراقب باشید. انقلاب اسلامی تغییر قدرت داد. گروهی
را برد و گروه دیگری را آورد. بسیاری از شما اگر انقلاب نبود امروز در این
مسند نبودید. اما قدرت آفاتی هم دارد، حواسمان باید باشد.
یادگار امام با اشاره به عبارت معروف حضرت امام که مردم ولی نعمت های ما
هستند ادامه داد: به این توجه کنید. دل هایمان را باید باز کنیم و به نور
ایمان منور کنیم. همواره فرمایشات امیرالمونین باید در ذهنمان و ذکر پیامبر
بر لب هایمان باشد. چون دوستان در منشا خدمت هستند الحمدالله در هرجا که
هستند، مراقب باشید و خیر مردم را بخواهید حتی اگر موردی هست که کسی باید
توبیخ شود این توبیخ در راستای کمال اوست نه تنبیه او. فلسفه مجازات مقابله
با مجرم نیست چون مجرم بیمار است و فلسفه جزا مقابله با جرم است و قانون
برای این نیست که با کسی که در مقابل شما می ایستید مقابله کنید.