عربستان در سال 2003 میلادی با شعار ضرورت احترام امریکایی ها به تمامیت ارضی این کشور نیروهای نظامی امریکا را از اراضی خود بیرون راند. با این وجود در چند روز گذشته اخباری دال بر افشای وجود پایگاه نظامی مخصوص هوایپماهای نظامی بدون سرنشین در مرز میان عربستان و یمن افشا شده است. دلایل موافقت ال سعود با احداث چنین پایگاهی در خاک خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
این مساله که پایگاه های امریکایی را از عربستان به قطر منتقل کردند به دلیل فشارهایی بود که در خصوص حضور پایگاه هایی خارجی به ویژه امریکایی در سرزمین های مقدس به وجود آمده بود. گروه های اسلام گرا درآن زمان تلاش های زیادی کردند و فشار زیادی به عربستان سعودی آوردند تا این کشور مجبور شد اعلام کند که کلیه نیروهای خارجی از این مناطق خارج شدند. خروج نیروها امروزه مبدل به گروه های دیگری شده است، بدین معنا که اگر در گذشته پایگاه نیروهای زمینی امریکا در خاک عربستان مستقر بودند، امروز به شکل پایگاه های ضربتی، هوایی ( هواپیمای بدون سرنشین یا جنگند ه های مختلف) درآمده که علاوه بر آن تبدیل به پایگاه های تجسسی هم شده است. بنابراین رفت و آمد و حضور فیزیکی سربازهای امریکایی در کشور عربستان نمایان نیست، بلکه این رفت و آمدها از طریق بحرین، قطر و همچنین از طریق پایگاه های هوایی است که در بیابان ها مختلف ایجاد شده، صورت می گیرد. در حقیقت آنچه که شاهد هستیم به دلیل اعتراض جدی مردم عربستان و گروه های اسلام گرا بوده است، انفجارهایی که در شرق عربستان سعودی اتفاق افتاد و درگیری های نظامی که در مناطق مختلف رخ می داد، نشان داد که مردم عربستان مخالف حضور کشورهای دیگر در خاکشان هستند.
بحث دیگری که مطرح شده وجود پایگاه هوایی در خاک عربستان برای پرواز هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی و پیگیری هدف های مشخصی در یمن است که رئیس پیشنهادی سازمان سیا مجبور به بازگو کردن این مساله شده با این عنوان که امریکا به دلیل خطراتی که با آن در منطقه مواجه می باشد، مجبور به ایجاد چنین پایگاهی شده است. این افشاگری عربستان سعودی را در معذوریتی قرار داد، چراکه امریکایی ها به دلیل بحث های آزادی که در کنگره دارند و باید دلایل خود را اعلام کنند تا رای گیری به نفع آنها باشد، تلاش کرد این موضوع را عنوان کند اما شرایط عربستان را به خطر انداخته و امروز عربستانی ها مواجه با مشکل جدی داخلی و خارجی شده اند. به باور من شاید هدفی هم پشت این افشاگری بوده و خالی از پیام نیز نبوده است، اعلام این مساله پیامی برای ایران در بردارد که بگویند ما در کنار عربستان و در رویارویی با ایران در خصوص یمن ایستاده ایم و همانطور که می دانید یمن برای امریکا و عربستان سعودی خط قرمز است. بنابراین این خبر را اعلام کردند که کشتی حاوی تسلیحات نظامی از سوی ایران به یمن اعزام شده بود که دولت یمن آن را گرفته است و از سوی دیگر بحث عقب نشینی از تحولات سوریه و نادیده گرفتن موضوع کشتی های ترکیه و همزمان نیز رئیس جمهوری یمن لغو روادید میان ترکیه و یمن امضاء کرد. به باور من تمامی این مسائل به این دلیل است که امریکا قصد دارد تا فشارهای چند برابری را بر جمهوری اسلامی ایران وارد و اعلام کند که مرحله جدیدی در منطقه در حال شکل گیری است و ورود سازمان ملل به این مساله نیز قابل توجه است.
شما اشاره کردید که در شرایطی که دولت یمن همواره ایران را متهم به تجهیز مخالفان خود کرده است افشای این بمب خبری نشان دهنده همکاری امریکا با عربستان در رهبری حملات جنگنده های بدون سرنشین به یمن است . یمن امروز به تعبیر بسیاری از تحلیل گران به بهشتی برای گروه های تند رو و القاعده تبدیل شده است. تبعات این افشاگری برای گروه های سیاسی مخالف دخالت امریکا در داخل یمن چیست؟ آیا می توان یمن را هدف مشترک عربستان و امریکا برای عملیات نظامی مشنرک خواند؟
به نظر من یمن وارد فاز بسیار خطرناکی شده است:
1. افشای وجود پایگاه هواپیمای بدون سرنشین که هواپیماهای خطرناکی هستند و تا کنون بیش از 120نفر را از جمله زن ها و کودکان و برخی از اسلام گراها را مورد هدف قرار داده است. خطر این هواپیماها از این منظر است که این هواپیماها در شب دید دارد و بدون صدا بوده و حامل موشک های خطرناکی است که حتی برخی از این موشک ها حامل اورانیوم غنی شده است.
2. ادعاهایی که امروزه مطرح شده، به نظر می رسد که یمن در مرحله بسیار خطرناکی است. آنها اعلام کرده اند که در این کشتی هواپیماهای ضدهوایی وجود داشته که می تواند حتی هواپیماهای مسافربری را نیز مورد هدف قرار دهد. به باور من برنامه ریزی برای ایجاد آشوبی در یمن شده است و شاید هواپیماهای مسافربری را مورد هدف قرار دهند و یا عملیات تروریستی گسترده و خطرناکی را در صنعا و یا شهرهای دیگر برپا کنند تا زمینه سازی برای تحول جدید در این کشور فراهم کنند. به معنای دیگر امریکا قصد دارد تا وارد فاز جدیدی از اشغال شده و برای ورود نیروهای نظامی گسترده به یمن آماده می شود. عربستان نیز قصد دارد تا نیرو وارد یمن کند. چراکه آنها شیرازه قدرت را در سوریه، لبنان و عراق از دست داده و اوضاع مصر و تونس نیز تعریفی ندارد، چرخ سیاسی عربستان سعودی در یمن نیز به بن بست رسیده است. رئیس جمهور فعلی در یمن نیز کنترلی بر اوضاع ندارد و فرزندان علی عبدالله صالح نیز همچنان بر سیستم های امنیتی و نظامی حاکم هستند. در شمال و جنوب یمن کاملا مخالف تحولات اخیر هستند و در مرکز نیز اعتراض های روزافزونی وجود دارد. در نتیجه نیروهای عربستانی و امریکایی به دنبال اشغال برخی از مناطق یمن هستند که پیش از این حرکت ظاهرا قصد دارند تا چند حرکت تروریستی بزرگ انجام دهند و در حال حاضر بحث ایران را به عنوان خطرجدی برای یمن مطرح می کنند.
اوباما در چهار سال نخست ریاست جمهوری اش به دلیل استفاده از جنگنده های بدون سرنشین به رئیس جمهور مدافع حملات هوشمند شهرت یافته است. این مساله موجی از امریکا ستیری در پاکستان ، افغانستان ، یمن و دیگر کشورهای قربانی این استراتژی را به راه انداخته است. آیا با افشای این خبر عربستان در میان کشورهای مسلمان به همدست امریکا در کشتار مسلمانان تبدیل نخواهد شد؟ تبعات این مهمان پذیزی از امریکایی ها برای عربستان در سطح منطقه ای چیست؟
این مساله مقدمه ای خواهد بود برای گسترش چنین پایگاه هایی در عربستان با توجه به اینکه موقعیت و مساحت عربستان مناسب است، احتمال دارد این پایگاه ها در آینده افزایش پیدا کند و شاید در مورد عراق و همچنین ضربه زدن به هدف هایی در سوریه و لبنان و حتی اردن نیز مورد استفاده قرار گیرد. این روند در مورد بحرین نیز فعال خواهد بود. بنابراین امریکا قصد دارد تا از این طریق کنترل منطقه را با همکاری عربستان سعودی بدست گیرد، چه بسا در آینده نزدیک بحث ایران نیز مطرح شود. البته ایران قدرت مندی خود را در مورد هواپیماهای بدون سرنشین و جنگنده های نظامی امریکا اثبات کرده است. در نتیجه شاهد خواهیم بود که ضربه زدن به هدف های اطراف عربستان سعودی ضربه زدن به اهدف جمهوری اسلامی در منطقه است. به معنای دیگر برای جلوگیری از قدرت گرفتن ایران و رشد توجهات ضد امریکایی، آنها قصد دارند تا با افشا کردن این خبر، مساله را عادی جلوه داده و عربستان سعودی را وارد میدان کنند. بالاخره هر پایگاهی که در عربستان سعودی ایجاد شود، می تواند مناطق همجوار عربستان را هدف گیری کند.
در نهایت عربستان نیز از پدید آمدن چنین شرایطی ابایی ندارد، به معنای دیگر این کشور نه برای مردم خود اهمیتی قائل است و برای تصویر خود در منطقه. از نظر تاریخی کشور عربستان در منطقه بدنام است، اما بخشی از طایفه گری را عنوان می کند تا از این طریق بتواند پایگاهی را برای خود به شکل موقت ایجاد کند. عربستان اهداف خطرناکی را ضد مسلمان و عرب های آزادیخواه منطقه دنبال می کند که در نهایت دولت های منطقه نیز نظر خود را در مورد این کشور اعلام خواهند داد.
میزان تاثیرگذاری حملات هوشمند اوباما در چهار سال گذشته در دفع حملات تروریستی چه میزان بوده است؟ آیا اوباما در دور دوم هم با توجه به موج نفرتی که از این حملات در جهان اسلام وجود دارد به این استراتژی ادامه خواهد داد؟
نشانه ها حاکی از آن است که امریکا به هیچ وجه نه تنها موفق نبوده، بلکه القاعده رشد غیرطبیعی پیدا کرده است. اگر القاعده در گذشته تنها در افغانستان و یا پاکستان در مقابل نیروهای امریکایی قرار داشت، امروزه در سوریه، عراق، لبنان، مالی، لیبی، مصر، الجزایر، نیجریه، چاد و سودان پخش شده است. بهترین گزینه امریکا نیز ایجاد هسته های القاعده در مناطق مختلف است تا اهداف خود را به پیش ببرند، تسلیحات بیشتری بفروشند و کشورهای وابسته را بیشتر در ترس و واهمه قرار دهند. بنابراین به باور من چنین روندی کاملا هماهنگ است و نیروهای القاعده روزبه روز در حال افزایش هستند.
* دیپلماسی ایرانی