عباس عبدی میگوید منافقین مغرور تر از این هستند که جنبش سبز را به رسمیت بشناسد و بگویند ما طرفدار آن هستیم.
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فارس به مسائلی پیرامون،
کاندیداتوری خاتمی، جریان اصلاحات، جنبش سبز و ... پرداخته که اهم اظهارات
وی را در ادامه می خوانید؛
* جریان سیاسی اصلاحات باید رهبر داشته باشد و اینکه رهبر نمیخواهد امری
بی معنا است. اگر آقای خاتمی خودش آمادگی دارد که به تنهایی این کار را
انجام دهد میتواند رهبری جریان اصلاحات را انجام دهد و خیلی هم خوب است و
شاید بهتر از بقیه هم بتواند این کار را انجام دهد. آنچه جنبش اصلاحات کم
دارد ایده و ارادهای است که مبتنی بر شرایط روز باشد و بتواند برای
انتخابات آینده کار آمد و موثر باشد و پشت این ایده امضای یک فرد معتبر
وجود داشته باشد.
* در بین نیروهای موجود اگر آقای خاتمی نمیخواهد به تنهایی بیاید میتواند
هر طوری که صلاح میداند ورود کند. به جای اینکه در پی آن باشند که بگویند
چه کسی میتواند این سنگ را از روی زمین بردارد معتقدم هر کس آمادگی خود
را برای بلند کردن این سنگ اعلام کند ما از وی حمایت میکنیم.
• آنچه برایمان مهم است خط مشی اصلاح طلبانه است. از این رو هر کسی که خود
را جنبش سبز میداند، حق دارد. اگر برخی جنبش سبز را همان اصلاحات میدانند
فبها المراد، ما هم به آنها ملحق میشویم. اما اگر چیز دیگری میدانند او
خودش را از اصلاحات متمایز میکند. این حق را برای هرکسی قائل هستیم که هر
خطی را که میخواهد دنبال کند. اگر کسانی که جنبش سبز هستند و این جنبش را
همان اصلاحات میدانند بهدلایلی اسم دیگری روی آن گذاشتند من سر اسم دعوا
ندارم.
*{در پاسخ به این سوال که تاکید دارید تفاوتی بین اصلاحات و جنبش سبز قائل
نیستم چرا در عین حال میگویید با رسم جنبش سبز هم موافق نیستم؟} نگفتم که
بین آنها تفاوتی قائل نیستم. من از اصلاحات دفاع میکنم و در جریان سبز هم
برخی افراد اصلاح طلب هستند و برخی از آنها نیز ممکن است آن طرف خط باشند.
من از اصلاحات با موازین و روشهای خاص خودش دفاع میکنم. لذا کسی که سبز
است باید خودش مشخص کند که آیا اصلاحات را قبول دارد یا خیر.
*{ در واکنش به اینکه منافقین میگویند ما طرفدار جنبش سبزیم و این نوع
طرفداری آنها به اصلاحات نیز ضربه زده است} برای اولین بار است که این
موضوع را میشنوم. منافقین مغرور تر از این هستند که کسی را در این حد به
رسمیت بشناسد که بگویند ما طرفدار آن هستیم. مسعود رجوی اولین کسی بود که
در سال 76 گفت فتنه خاتمی!
* من اگر انتقاداتی را که به جنبش سبز به حق وارد میدانم به شما بگویم و
خبرگزاری فارس آن را منتشر کند، آنها نیز مثل شما فکر خواهند کرد و
میگویند چون خبرگزاری فارس گفته پس بیربط است. لذا من برای اینکه دچار
این بحران نشوم نمیگویم! ممکن است مقابل شما از جنبش سبز هم دفاع کنم چرا
که انتقادات من با اعتراض شما فرق میکند. من اعتراض خود را در جرس مطرح
میکنم. اما شما میخواهید که من به شما این انتقادات را بگویم. لذا اگر
این کار را انجام دهم انتقاداتم بی اعتبار میشود. من این نکته را رعایت
میکنم اما آنها این را رعایت نکرده و به این روز افتادند.
*{در پاسخ به این سوال که چقدر افرادی همچون سروش، کدیور و مهاجرانی را
اصلاح طلب میدانید؟} من به عنوان یک کنشگر سیاسی به این سؤال پاسخ
نمیدهم. شما باید به جایگاه من توجه کنید؛ ممکن است یک فردی قاضی باشد و
مجبور شود که حکم دهد اما من در مقام قضاوت نیستم. بلکه در صدد بسط ایدهها
و اندیشهها هستم، میتوانید شرایط آنها را با صحبتهایی که من مطرح کردم
انطباق دهید.
*{ در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما اصلاحات مرده است؟} استفاده از
اصطلاح مردن کار درستی نیست و نمیتوانم این را بگویم اما معتقدم راه حل
برون رفت از مشکلات فعلی جنبش اصلاحات است و باید خود را بازسازی کرده و
درست تصمیم بگیرند.