روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون چهل و هفت بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون چهل و هشتمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
دیگر تدابیر امنیتی پرزیدنت مبارک آن قدر پرحاشیه شده بود که شورش را در آورده بود.
دستگاه های امنیتی کشور بسیار بیش از گذشته در مصر توسعه یافتند، به گونه ای که مسبب ایجاد انقلاب تکنولوژی شدند، همچنین برنامه های امنیتی و تامین امنیت به شکل بی سابقه ای فضای رقابت یافتند، برای این که هر کسی قصد داشت از امنیت خودش مطمئن شود، به خصوص وقتی که از اطرافیانش چیزهای مشکوکی می شنید.
در ابتدا از دستگاه امنیت کشور خواسته شد که نسبت مشخصی از مراقبت هایش را به ریاست جمهوری اختصاص دهد، چه این تدابیر در درون فهرست امنیتی کشور باشد چه نباشد. فهرست ها طولانی بودند، برای این که مطالبات نیز افزایش یافته بودند، بخش بزرگی از این مطالبات فهرست خاص دفتر ریاست جمهوری بود که به مبارک به ارث رسیده بود، بسیاری نیز مواردی بودند که توسط کمیسیون سیاسی حزب ملی ثبت شده بودند، بسیاری از این موارد – با رنگ و لعاب یا مغشوش – به برخی روزنامه ها و مجلات درز کرده بودند.
در این میان یکی از مهمترین تحولاتی که رخ داد که شاید از همه مهمتر بود، دستگاه جدیدی بود که از لندن آورده بودند و بر روی تلفن ها نصب می شدند، این دستگاه ها در مکان های خاص فروش «دستگاه های امنیتی» به فروش می رسیدند، اما خرید آنها مستلزم اجازه رسمی بود که به خریدار اجازه استفاده از آن را می داد، یعنی به این شرط فروخته می شد و خریدار می توانست از آن استفاده کند.
در قاهره استفاده از این دستگاه تجربه شد، به این ترتیب که کسانی که تمایل به داشتن این دستگاه داشتند، می توانستند هر وقت که می خواهند به روی خط تلفن افراد بروند و هر چه می خواستند، بشنوند. بعد از آن استفاده از این دستگاه فقط مختص به اصحاب قدرت شد و بعد از آن بر اساس ارزیابی های یکی از کارشناسان خبره در وزارت کشور، برخی از مهمترین پست ها از آن استفاده کردند:
- به دلیل سهم خاصی که نهادهای امنیتی کشور داشتند مطالبات ویژه ای را در این رابطه ارائه می دادند به گونه ای که بعضی وقت ها میزان استفاده از این دستگاه ها به 7 درصد می رسید.
- تعداد دستگاه های مراقبت از تلفن به صورت موضوعی در اختیار افراد خاصی قرار می گرفت که آنها خود شخصا دستور خرید از لندن را می دادند، این فرد خبره می گوید – البته تا آن جا که می دانست – حداقل 11 دستگاه به این ترتیب به کشور حمل شدند، آن چه وحشتناک بود، این بود که برخی از این دستگاه ها برای غرض ورزی های شخصی استفاده می شدند یا با هدف تسلیم کردن افراد دیگر به خود مورد استفاده قرار می گرفتند یا این که با هدف ایجاد فضای خاص اجتماعی از آنها استفاده می شد.
هیچ اطلاعاتی، چه عمومی چه خاص، وجود ندارد که نهاد امنیتی را وادار به استفاده از آن کند بدون این که هزینه های آن را حساب نکرده باشد!!
حتی در شرم الشیخ دستگاه های شنود ویژه ای مستقر شدند و مورد استفاده قرار گرفتند!!
●●●
هیچ کس تصور نمی کرد یا به ذهنش خطور نمی کرد که مثلا حساب کند که حضور رئیس جمهور در شرم الشیخ چقدر هزینه در بر دارد؛ اطراف او کارکنان دفتر ریاست جمهوری بودند، محافظانش و دفترهای ارتباط با پایتخت نیز مستقر بودند، همچنین دائما میهمانانی می رفتند و می آمدند، مسئولانی که مسئولیت هایی دارند نیز باید بابت آن مسئولیت ها دائما به آن جا می آمدند و می پرسیدند و نظر می خواستند، برای همین سفر همه این افراد به شرم الشیخ برای انجام ماموریت هایشان هزینه در برداشت، از رسیدن و تماس با رئیس جمهور تا اقامت در آن شهر و انجام سفری دیگر از آن جا به جای دیگر، اینها هزینه هایی نبودند که طرف های دیگر در کشور بتوانند آنها را بپردازند، ارزیابی کارشناسان نشان می دهد که اقامت رئیس جمهور در شرم الشیخ یک ملیون پوند مصری بر هزینه های جاری و عادی رئیس جمهور افزود!! (کما این که سفرهای هر روزه رئیس جمهور به خارج از کشور در برخی مواقع حتی به یک میلیون دلار در روز می رسید!!)
هنگامی که یک بار از پرزیدنت مبارک درباره دلیل اقامت شبه دائمی اش در شرم الشیخ پرسیده شد، جوابش این بود (جوابی که بارها از زبان او منتشر شد) «که وجودش در شرم الشیخ باعث حمایت از گردشگری این شهر می شود و این برای اقتصاد مصر مفید است.»!!
اما حقیقت این است که به دلایل امنیتی مرتبط با بند یک از طرح امنیتی ای که طراح اصلی آن هنری کسینجر بود، او مقیم شرم الشیخ شده بود.
* دیپلماسی ایرانی
ادامه دارد...