متولد کدام شهر هستی؟
من در شهر کتالم از توابع شهر زیبای رامسر بهدنیا آمدم.
از چه سالی دویدن را شروع کردی؟
از 18 سالگی شروع به دویدن کردم و هنوز هم مانند روزهای اول هر روزم را با دویدن شروع میکنم.
از زمانی که یادم میآید همیشه یک پای دوهای استقامت و نیمه استقامت بودید، خسته نمیشوید؟
جوانتر که بودم در 3، 5 و 10 هزار متر مسابقه میدادم اما اکنون در 21 کیلومتر و
15 کیلومتر میدوم. البته در دوهای ماراتن 42 کیلومتر هم شرکت میکنم.
شنیدهام شما تاکنون 4 بار دور کره زمین را دویدهاید؟
خودم
حساب نکردهام اما بهطور متوسط هفتهای 180 کیلومتر میدوم. شما خودتان
این مقدار را در حدود 40 سالی که دو را شروع کردهام ضرب کنید.
اینکه میگویند وزن مدالهای دریافتی شما حدود 600 کیلو گرم است چی؟
من
از زمانی که در مسابقات ارتش و نیروهای مسلح کشور شرکت کردم همواره در
اغلب مسابقات کشوری و برون مرزی حاضر بوده و مدال گرفته ام. حالا نیز حدود
400 مدال از مسابقات معتبر دارم، مسابقاتی که در سطح جهانی یا قارهای برگزار شده است. البته این شامل مسابقات محلی نمیشود.
رکوردی هم داری؟
من 10 سال رکورددار دوهای ماراتن ایران بودم و بارها قهرمان ماراتن ایران شدم.
با این همه سابقه آیا در کشور دیگری هم فعالیت ورزشی داشتی؟
بله
به مدت 4 سال در سوئد مربی بودم و علاوه بر مربیگری در مسابقات دوهای
استقامت اروپا با نام کشورم ایران شرکت میکردم که 12 مدال بهدست آوردم.
غیر از دوندگی شغل دیگری نداری؟
2
سال بهعنوان سفیر صلح و دوستی کشورم از طرف کمیته ملی المپیک و سازمان
میراث فرهنگی به 27 کشور اتحادیه اروپا اعزام شده و پیام ایران و ملتم را
به گوش همه رساندم.در هر یک از این کشورها 20 کیلومتر میدویدم تا منادی و
پیام رسان صلح و دوستی ایران برای ملل دیگر باشم.
با این همه سال دویدن وضع زندگیات چطور است؟
اگر من برای هر کیلومتر دویدن یک تومان میگرفتم اکنون باید یکی از بزرگترین
سرمایه داران منطقه بودم اما متأسفانه در ایران به همه رشتههای ورزشی به یک اندازه بها نمیدهند.
چند تا فرزند داری؟
دو فرزند 22 و 30 ساله دارم.پسرم بدنسازی کار میکند و دخترم دانشجو است.
خاطرهای از دوران ورزشیات بگو؟
در
سال 1983 وقتی از مسابقات ایتالیا به ایران برگشتم در میدان امام حسین در
حال قدم زدن بودم. لباسهایی به سبک ایتالیاییها پوشیده بودم. ناگهان
خودرویی کنارم توقف کرده و مرا سوار کرد. هر چه درباره این کارشان پرسیدم
جوابی ندادند.
وقتی مرا به شورآباد بردند فهمیدم که به اتهام معتاد
بودن بازداشتم کردهاند. هر چه قسم آیه آوردم که من ورزشکارم و قهرمان
ایران هستم هیچکس باور نکرد. گفتم داشتم میرفتم سینما. اما آنها
2 شب مرا در آنجا نگه داشتند تا اینکه برای اثبات ادعاهایم فکری به ذهنم رسید.
صبح
وقتی ما را برای قدم زدن به محوطه آوردند شروع به دویدن کردم. آنقدر دویدم
که رئیس آنجا را متقاعد کردم با فدراسیون دو ومیدانی تماس گرفته و درباره
من استعلام کند. با تایید فدراسیون مرا آزاد کردند.
از خاطرات شیرینت بگو؟
یک
روز که برای مسابقات به کشور کنیا سفر کرده بودیم.صبح داشتم در خیابانی
قدم میزدم. جلوی یک نانوایی با غرور دست مرد جوانی را گرفتم و با زبان
ایما و اشاره از او خواستم با هم مسابقه بدهیم. تصورم بر این بود که با این
همه مدال و مسابقه به راحتی میتوانم او را شکست بدهم. چند صد متر که
دویدیم ناگهان او سرعت گامهایش را تندتر کرده و کلی از من جلو افتاد.
تعجب
کردم. وقتی بعد از کمی دویدن کنار خیابان ایستاده و با هم صحبت کردیم
متوجه شدم او از دوندههای خوب کشورش است که از شانس بد به پست ما خورده
بود. در آنجا فهمیدم هیچ وقت نباید کسی را دست کم گرفت.
از اینکه این همه میدوی خانواده ات ناراحت نمیشوند؟
اوایل همسرم از اینکه وقت زیادی را برای دویدن اختصاص میدادم نگران و ناراحت میشد اما به مرور زمان با این شرایط کنار آمد.
اگر امروز بار دیگر به 18 سالگی برمیگشتید باز دو را انتخاب میکردید؟
اگر
میشد به جوانی برگشت در کنار دویدن،دنبال درس هم میرفتم چون عقیده دارم
اگر دویدن را بهصورت علمی انجام میدادم امروز شاهد کارنامه موفق تری در
این رشته ورزشی بودم.
من همیشه میدویدم بدون اینکه در این باره به
مسائل علمی این موضوع توجه کنم. اگر در این زمینه علمی فکر میکردم شاید
سالها قهرمان المپیک میشدم.
بزرگترین دستاورد این همه سال دویدن برای شما چه بود؟
قلب
من اکنون 42 بار در دقیقه میزند. این یعنی سلامتی و من در این سن و سال
به راحتی میتوانم چند سال دیگر بدوم. تنها گلایهام این است این رشته
ورزشی که جزو رشتههای پایه است چرا مورد کم مهری قرار میگیرد؟ هماکنون
گاهی اوقات حتی هزینه سفرهای ورزشیمان را باید خودمان بپردازیم.