گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی از کاهش 40 میلیارد دلاری درآمد نفتی ایران خبر می دهد. با توجه به وضعیت اقتصادی داخلی تا چه اندازه می توان گفت که این خبر و آمار درست است؟
به نظر می رسد که این مسئله درست است. وقتی نگاهی به وضعیت اقتصادی داخلی بکنیم بازتاب های این مسئله را می بینیم. اگر فروش نفت ایران همانند سالهای قبل بود آیا شاهد سقوط قیمت دلار بودیم؟ توجه کنید که قیمت دلار از 1025 تومان سه سال پیش و 1250 تومان سال پیش به نزدیک به 4 هزار تومان رسیده است. این افزایش قیمت دلار کاملا به کاهش درآمدهای نفتی ایران مربوط می شود. البته این به این معنی نیست که مشکلات دیگر در اقتصاد ایران را نادیده بگیریم و همه مسائل را به گردن تحریم ها بیندازیم. سوء مدیریت های اقتصادی هم وضعیت نابسامانی را در اقتصاد کشور ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین علل سیطره این نابسامانی بر اقتصاد، تورم لجام گسیخته ای است که با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان نسبت به ضرورت اصلاح سیاست های پولی و مالی اقدام درخور توجهی به منظور مهار آن صورت نگرفت و نتیجه این شد که تورم هم اکنون از مرز ۲۷درصد عبور کند.
ولی برخی اوضاع اقتصادی کشور را مناسب توصیف می کنند؟
شما به نابسامانی های پیش آمده در ماههای گذشته در بازارهای مختلف ازجمله مواد غذایی، دارو، خودرو و دلار و سکه توجه کنید. گرانی بی سابقه اقلام مختلف در این بازارها یک حقیقت است که نمی توان کتمان کرد. به نظر می رسد که این نابسامانی ها در روزهای آتی همزمان با نزدیک شدن به ایام پایانی سال با قدرت بیشتری به سایر بازارهای کشور هم سرایت می کند و ما بیشتر شاهد این مسئله خواهیم بود.
گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی پیش بینی کرده که در سال آینده این روند کاهش درآمد نفتی ایران ادامه خواهد یافت. بنابراین باید منتظر روزهای سخت تری برای اقتصاد ایران باشیم؟
بله. اقتصاد ایران وابسته به نفت است و کمترین تحولی در قیمت نفت یا درآمد نفتی ایران به روشنی در وضعیت اقتصادی کشور تاثیر می گذارد. به هر حال کشورهای غربی بی خود نیست که کمر خود را برای تحریم ایران بسته اند و چنانچه این وضعیت ادامه داشته باشد باید منتظر دلار شش یا هفت هزار تومانی بود. با این وضعیت متاسفانه باید بگویم تحریم ها کمر اقتصاد را شکسته است و مردم هم این فشارها را احساس می کنند. باید توجه داشت که این مسئله از حوزه اقتصاد به حوزه های دیگر سرایت می کند. یعنی تورم، فقر و بیکاری منجر به دزدی، زورگیری، فساد و فحشا می شود. این وضعیت بسیار نگران کننده است و حل این مشکلات نیازمند اتخاذ تدابیر صحیح به منظور کنترل اوضاع اقتصادی کشور است. طبیعی است که در چنین اوضاعی بعضی از دارندگان کالاهای مورد نیاز مردم، فروش این کالاها را به منظور کسب سود بیشتر، به شب عید موکول می کنند. این دقیقا یک رفتار اقتصادی و البته نامطلوب و ناپسند است و نباید از آن تعجب کرد. در روزهای گذشته وعده هایی مبنی بر پرداخت عیدانه نقد از سوی دولت به مردم داده شده است. این حرف یعنی اینکه به جای کنترل علت ها، مسئولان به دنبال برطرف کردن معلول ها بوده و این کار را از آسان ترین راه آن یعنی چاپ اسکناس انجام خواهند داد. به این ترتیب در شرایطی که رکود تورمی بر اقتصاد ایران حاکم است، تقاضا در حال تحریک و افزایش است. بر این اساس به نظر من با توجه به مجموعه شواهد می توان از بدتر شدن وضعیت اقتصادی نگران بود که به نظر می رسد که باید راهکارهایی در نظر گرفته شود.
منظورتان از این راهکار ها چیست؟
اولا چنانچه زمزمه هایی شنیده می شود مسئولان به این نتیجه رسیده اند که باید راهکارهایی در نظر گرفته که تحریم ها کاهش یابد. صحبت هایی که در مورد مذکرات با آژانس، 1+5 یا حتی آمریکا مطرح می شود به نظر من ناشی از همین مسئله است. علاوه بر این به نظر می رسد که باید شرایط اقتصادی را برای انطباق با تحریم ها تغییر داد. متاسفانه مسئولان فرصت هایی زیادی برای انطباق با تحریم ها از دست داده اند. ما در سالهای گذشته درآمدهای سرشار نفتی داشته ایم مسئولان باید پاسخگو باشند که این درآمدها صرف ساخت کدام زیرساخت ها شده است؟ و آیا کشور برای مقابله با تحریم ها آماده شده است؟
شما به مذاکرات ایران با غرب اشاره کردید. تا چه اندازه به نظر شما این مسئله می تواند بر وضعیت اقتصادی اثرگذار باشد؟
بله. هم مذاکرات ایران و غرب و هم انتخابات آینده ریاست جمهوری می تواند نشانه هایی از تغییر در وضعیت اقتصادی را بیان کند. چنانچه پیشرفتی در مذاکرات ایران با جامعه جهانی ایجاد شود می توان انتظار داشت که آرامش به اقتصاد کشور بازگردد. علاوه بر، با توجه به این که در ماههای پایانی دولت آقای احمدی نژاد به سر می بریم ممکن است با روی کار آمدن دولتی خردگرا وضعیت اقتصادی بهتری را شاهد باشیم.
آژانس بین المللی انرژی در گزارش ماهیانه خود برای بازار نفت پیش بینی کرده است که روند نزولی تولید نفت در ایران در ماه های آتی ادامه داشته باشد و در این زمینه به تحریم های جدید آمریکا اشاره می کند که از هفته قبل علیه جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته شده است. به نظر شما تحریم هایی که آمریکا اخیرا علیه ایران اعمال کرده است تا چه اندازه می تواند به کاهش بیشتر درآمدهای نفتی ایران بینجامد؟
تحریم هایی جدیدی که دولت آمریکا از روز چهارشنبه، ۱۸ بهمن علیه ایران اعمال کره است منجر به این می شود که ایران نتواند درآمدهای حاصل از فروش نفت را به صورت نقدی دریافت کند و صرفا می تواند از خریداران نفت خود کالا دریافت کند. این یعنی مبادله پایاپای و بازگشت به زمانی که پول اختراع نشده بود. یعنی ما به چین و نفت و کره جنوبی نفت می دهیم و آنها برنج و چای و ... به ما می دهند. این روابط تجاری ما را بیش از گذشته محدود می کند. این مسئله همانند این است که در یک شهر یک فروشگاه باشد و همه مجبور باشند از او خرید کنند در این صورت آن فروشگاه می تواند گران تر بفروشد. یعنی الان خریداران نفت ایران می توانند در این مبادله به ایران اجحاف کنند چرا که می دانند ما تحت فشار هستیم و ناچار هستیم که نفتمان را به آنها بدهیم. این مسئله هم در قیمت نفت ایران و هم در قیمت کالاهایی که آنها در مقابل نفت به ما می دهند موثر خواهد بود.