پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خبرها از پي هم ميرسند؛ محمود رفیعی پس از فحاشی هواداران پرسپولیس با دلی شکسته از فوتبال خداحافظی میکند. داود رفعتی کمکداور بینالمللی از قضاوت خداحافظی میکند. در آخرین نمونه هم محسن ترکی در واكنش به توهين راهآهنيها از دنیای داوری کنارهگیری میکند.
به گزارش
انتخاب ورزشی به نقل از گل، البته نمونه خارجی هم داریم. آندرآس فریسک، داور سوئدی که هواداران فوتبال او را با یقه باز به خاطر دارند به خاطر فشار هواداران مورینیو سرمربی و هواداران چلسی از قضاوت کنارهگیری کرد.
جوی که در این چند هفته در فوتبال ایران راه افتاده، جوی است که داوران در آن خود را لایق این همه فشار از سوی هواداران، کادر مدیریتی و فنی و بازیکنان نمیبینند، اما بیایید یک طرفه به قاضی نرویم. آیا مقصر جو کنونی علیه داوران فقط باشگاهها و کادر فنی و هواداران هستند؟ به داوران چه دادیم که از آنها قضاوت صحیح میخواهیم؟
هماکنون در تمامی فوتبالهای اروپا در کنار سه داور اصلي، از دو داور هم در کنار دروازهها استفاده میشود تا آنها داور را در اتفاقاتی که در نقاط کور رخ میدهد کمک کنند. علاوه بر اين استفاده از ارتباط رادیویی نیز کمک شایانی به ارتباط داوران میکند و دیگر لازم نیست داور مسابقه به خاطر هر اتفاقی به سوی کمکهاي خود رفته و از آنها مشورت بگیرد. گاه همین مکث و تامل باعث حساستر شدن بازیکنان و هواداران میشود.
اما بیاییم از منظری دیگر به اتفاقات داوری نگاه کنیم.
1- كالچوپولي، فقط براي مصرف خارجي!
کالچوپولی، اتفاقاتی که دامنگیر باشگاههایي نظیر یوونتوس، میلان، لاتزیو، فیورنتینا و رجینا در ایتالیا شد. همه چیز از ضبط مکالمه تلفنی پیر لوئیجی پایرتو رئیس کمیته داوران ایتالیا و لوچیانو موجی مدیر اجرایی یوونتوس شروع شد. فوتبال ایتالیا در سال ۲۰۰۶ شاهد زلزلهای بود که دامنگیر بسیاری از داوران از جمله ماسیمو دهسانتیس، جیانلوکا پاپارستا، کلودیو پولیسی، پائولو دوندارینی و.... شد. پای مدیرانی نظیر لوچیانو موجی، پیرلوئیچی پایرتو، آدریانو گالیانی، کلودیو لوتیتو، پاسکواله فوتی هم به این رسوایی کشیده شد.
در ايران خداداد افشاریان داور بازنشسته از رابطه حسنه حسین عسگری رئیس دپارتمان داوری با باشگاه آلومینیوم هرمزگان پرده برمیدارد و آب از آب تکان نمیخورد. نه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال پی آن را میگیرد و نه باشگاههای ذینفع مثل گهر، نفت آبادان، ذوبآهن و پیکان. نهادهای مافوق هم که اصلاً سمت این پرونده نمیآیند تا مشخص کنند که ادعای افشاریان صحت داشته یا خیر. خود حسین عسگری هم ادعای شرف نمیکند تا پرونده پیگیری شود.
2- توپ خبرساز، زير بغل داور
اشتباهات محمود رفیعی در دیدار پرسپولیس- داماش موجب اعتراض شدید تماشاگران را فراهم میآورد. محمود رفیعی توپ را زیر بغلش میزند و بازی را نیمهتمام رها میکند. او سپس از دنیای داوری کنارهگیری میکند و امتیاز تیم بازنده را هم پاسخگو نیست، چون «اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است».
3- بخشيزاده در سه بخش
اواخر آذر ۱۳۸۹، سعید بخشیزاده در دیدار ذوبآهن و مس کرمان اعلام پنالتی میکند. ادینیو مهاجم برزیلی مس با مکث ضربه پنالتی را میزند، داور به خاطر عدم مطالعه دقیق قوانین و عدم اطلاع از آن، به جای تکرار ضربه، رای به ضربه آزاد غیرمستقیم برای تیم مدافع يعني ذوبآهن میدهد. نتیجه آنکه این دیدار مجدداً تکرار میشود. سعید بخشیزاده ۸ جلسه از قضاوت محروم میشود، اما از لیست بینالمللی داوران خارج نمیشود!
سعید بخشیزاده با کمک مسئولین وقت و رئیس وقت کمیته داوران مسعود عنایت به قضاوت بازمیگردد تا دو سال بعد، در بهمنماه ۱۳۹۱، در دیدار نفت آبادان و گهر دورود به اشتباه مجید خمیسی را اخراج کند. او دو هفته بعد مجدداً قضاوت دیدار گهر در مقابل پرسپولیس را بر عهده میگیرد و در نهایت با اشتباه داوری، گهر بازنده بازی میشود و هواداران گهر که خاطره خوشی از داور مسابقه ندارند، به او پول نشان میدهند.
آیا چیدمان داوری توسط کمیته داوران برای تیم گهر و هواداران و مسئولین آن ایجاد شائبه نمیکند؟ تیمی که از «اشتباه» داور مسابقه آسیب دیده، مجدداً دو هفته بعد همان داور را پیشاپیش کاپیتان خود میبیند که وارد زمین میشود، آیا این چیدمان اتفاقی است؟ آیا همچنان «اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است؟»
4- محسن قهرماني؛ ستاره دربي تهران
محسن قهرمانی برای نخستین بار قضاوت دربی را بر عهده میگیرد. او پیش از این یک بار به نزدیکی قضاوت این دیدار رسیده بود اما اعتراض پرسپولیسیها مانع از قضاوت او شد. محسن قهرمانی علاقه شدیدی به «تو چشم» بودن دارد. از ژستهای مخصوص او گرفته تا تصمیمات جنجالی مثل اعلام خطای بیهوده مهاجمین راهآهن روی مدافعین مس کرمان ۳ فصل پیش که گل سالم راهآهن را ملغی اعلام کرد، یا اعلام خطای ۶ ثانیه عیسی اندوی دروازهبان ذوبآهن مقابل استقلال که موجب گل برتری استقلال شد.
اما این بار او در دو صحنه مشكوك به پنالتی (که بعدها مشخص شد ۳ تا بوده) به سود پرسپولیس اعلام پنالتي نمیکند. اکثر کارشناسان حداقل یکی از این ۳ صحنه را پنالتی میدانند، اما همچنان حسین عسگری رئیس دپارتمان داوری ادعا میکند که داوری محسن قهرمانی عالی بوده و همه تصمیمات او را تایید میکند. اگر اشتباهی هم باشد جزئی از فوتبال است، لابد!
5- قلعهنويي به داوران جام ميدهد
تراکتورسازی در فصل ۹۱-۹۰ نایبقهرمان میشود. امیر قلعهنویی سرمربی تیم عادت به نایبقهرمانی ندارد. او اشتباه داوری را مانع رسیدن تیمش به قهرمانی میداند و پس از پایان فصل در مصاحبه زنده تلويزیونی، سفارش جام برای هدایت ممبینی و محسن ترکی میدهد! داورانی که -به زعم اين سرمربی- با اشتباهاتشان قهرمانی را از تراکتورسازی گرفتند (گو اینکه گل اشپیتیم آرفی مقابل ذوبآهن هم آفساید بود و در آن بازي اشتباه داوری ۳ امتیاز به حساب تراکتورسازی واریز کرد). اما همچنان حمایت از داوران پراشتباه در فدراسیون ادامه دارد. هر چه باشد کمیته داوران نباید سرمایههای خود را بسوزاند.
6- باز هم خداحافظي؛ اين بار محسن تركي
فصل بعد، محسن ترکی قضاوت یکی از دیدارهای آقای سرمربی را برعهده میگیرد. سوتهای او باعث به هم ریختن اعصاب بازیکنان و مربی راهآهن (رقیب تیم قلعهنویی) میشود. او در نهایت بهزاد غلامپور را از کنار زمین اخراج میکند و بعد از پایان دیدار با مظلومنمایی خاصی از قضاوت خداحافظی میکند و بازگشتش را منوط به عذرخواهی علی دایی و بازیکنان معترض میداند.
7- پنالتي پرسپوليس كو؟
همين شب گذشته در دیدار پرسپولیس- سپاهان، تورج حقوردی یک پنالتی به سود پرسپولیس اعلام نمیکند و جواهیر سوکای را هم که هم لگد میزد و هم مشت فقط با کارت زرد جریمه میکند. اما شانس با او یار است که دیدار با گل هادی نوروزی 1-0 به سود پرسپولیس به پایان میرسد. مسلماً حسین عسگری هم خواهد گفت که اشتباهات او تاثیری در نتیجه دیدار نداشته است. تازه این در شرایطی است که اشتباهات تورج حقوردی را حسین عسگری و مسئولین کمیته داوران بپذیرند.
***
«اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است»، جملهای کلیشهای که میتواند بهانهای برای سرپوش گذاشتن روی اشتباهات داوری و بعضاً شايد خرید سوتهای داور باشد. داوری در یکی از شهرستانها از مسئولین تیم میزبان طلب ۵۰ میلیون تومان میکند تا سوتها به سود میزبان باشد. میزبان هم با این ۵۰ میلیون موافقت میکند و نتیجه مشخص است، ۱-۰ به سود میزبان و پنالتی گرفته نشده و اخراج بیمورد یک بازیکن از تیم میهمان.
از این دست اتفاقات در لیگ برتر و لیگهای پایینتر به وفور یافت میشود، اما نهادی نیست که آن را پیگیری کند و مجازاتی برای متخلفین تعیین کند. نتیجه آنکه تیمها به جای در اختیار گرفتن بازیکنان سطح بالا و مربیان بادانش، پولهايشان را در جاهاي ديگري هزينه ميكنند و هواداران تیمهایی که از این امر متضرر شدند، صدایشان درمیآید. کمیته داوران هم به دفاع تمامقد از داوران خود میپردازد و داوران هم روز به روز به اشتباهاتشان اضافه میشود و در نهایت «اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است»!!
آخرین داور ايرانی که در یک تورنمنت مهم بینالمللی به قضاوت پرداخت، محسن ترکی بود که دیدار سوریه-ژاپن را در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ قضاوت کرد. قضاوتی که اتفاقاً جنجالی بود و باعث شد تا محسن ترکی دیگر قضاوتی در این رقابتها نداشته باشد. گو آنکه خود او ذخیره عمر الغمدی داور عربستانی بود که با بهبود شرایط الغمدی، محسن ترکی هم قضاوت دیگری را بر عهده نگرفت. پیش از او هم مسعود مرادی قضاوت دیدار نیوزيلند - فرانسه در جام کنفدراسیونهای ۲۰۰۳ را بر عهده داشت.
آیا عدم حضور داوران ایرانی در رقابتهای بينالمللی نمیتواند شاهدی باشد بر ناتوانی داورهای ایرانی براي قضاوت در تورنمنتهای مهم؟
آیا داوران ما باز هم به دنبال مظلومنمایی و خداحافظیهای نمادین و..... هستند؟
حال باید دید آیا فقط باشگاهها و بازیکنان و هواداران مقصر به راه افتادن جو علیه داوری هستند؟
آیا عدم دسترسی داوران به تکنولوژی روز دنیا (ارتباط رادیویی) و استفاده از دو داور کنار دروازهها تاثیری در اشتباهات آنها ندارد؟ آیا دفاع بیهوده و تمامقد کمیته داوران از اشتباهات داوران و جریمه نشدن آنها، باعث نمیشود تا آنها همچنان به قضاوتهای اشتباه و جابهجا كردن نتايج مشغول باشند؟
آیا اینکه «اشتباهات داوری جزئی از فوتبال است» میتواند سرپوشی باشد برای اشتباهات سهوی و عمدی داوران؟
داوران باید از کمیته داوران شاکی باشند یا از بازیکنان، مربیان، کادر مدیریتی و هواداران یک تیم؟
تیمی که میلیاردها تومان خرج میکند و در نهایت با قضاوتهای اشتباه به حق خود نمیرسد و در نهایت حسین عسگری از داورانش تمامقد دفاع میکند و صدای باشگاهها هم به جایی نمیرسد.
اشتباهات داوری حالا تبدیل به رکن بیبدیل فوتبال ایران شده. جزئی که تبدیل به «کل» شده است.