در گورستان پرلاشز یک قبر دوطبقه خریداری شد، در قسمت پایین قبر جنازه شهیدنورایی گذاشته شد و طاقکی روی آن کشیدند و بعد تابوت صادق در همان قبر روی آن گذشته شد و بدین ترتیب در گورستان پرلاشز دو دوست قدیمی با هم قرار گرفتند تا در قیامت با هم دیدار کنند... صادق قبل از اینکه شیر گاز را باز کند، آنچه پول داشت روی طاقچه با یادداشتی به جای گذاشت: «۱۲۵ فرانک برای صاحبخانه بابت کرایه تا فردا، ۱۸ فرانک برای مصرف گاز که به زندگی من پایان میدهد، چند فرانک دیگر میماند که بیش از آن مرگ من خرج برمیدارد. یاهو»
کد خبر: ۶۱۷۷۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۳
به روایت نخستین ایرانیای که بر سر جسد صادق هدایت رسید؛
سکوت بود، تمام گورستان بزرگ پرلاشز در یک سکوت سنگین فرو رفته بود، آدمها همه رفته بودند، هوا به تدریج سیاه میشد، من تنها شده بودم. جلوی من در چند قدمی من گور تازه پرشدهای قرار داشت؛ این گور مال صادق هدایت بود، نویسنده «بوف کور»، «سگ ولگرد»، «حاجی آقا» و... این گور مال کسی بود که اگر میتوانست خودش را قاطی آدمهای عادی بکند و داخل مردابهایی که او را به طرف خود میکشیدند، هرگز تنها نمیماند و هرگز به این زودی چنین جایی نمییافت. این گور مال کسی بود که در یک دیار غربت، در یک آپارتمان محقر با گاز خودش را کشته بود.
کد خبر: ۶۱۷۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۲۱
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
به قبرستان پرلاشز رفتیم. یک قبرستان مسلمانها آنجا هست. پرلاشز خیلی بزرگ است، اما به قشنگی عکسی که دیده بودم نیست./ به زیارت قبر راسین و مولیر و لافُنتن رفتیم. این دو نفر پهلوی همدیگر مدفوناند و مقبره آنها ساده است.
کد خبر: ۵۵۲۲۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۸