علی دشتی

برچسب ها - علی دشتی
خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامه‌ی فکاهی «گل زرد» در دوره‌ی احمدشاه؛
یکی از روزها... بین من و آقای دشتی مطلبی مورد بحث واقع شد که... آقای دشتی با عقیده‌ی من موافق نبود و قدری بلند صحبت کرد. من فورا خداحافظی کردم و از آن‌جا رفتم. روز بعد در اداره نشسته بودم که یک نفر آمد نزد من و پرسید: «موضوع مرافعه و کتک‌کاری شما با آقای دشتی چه بوده است؟!» ... شخص دیگری... پرسید: «در دعوای دیشب بین شما و آقای دشتی شما خوردید یا زدید؟» ... اغراق‌گویی به جایی رسید که گفته بودند آقای دشتی ریحان را به قتل رسانده و جسد مقتول به خاک سپرده شده است...
کد خبر: ۶۴۷۷۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۵

روزی که ضایعه‌ی مرگ او روی داد من با ابتهاج در محلی بودیم و در این باره صحبت می‌کردیم. ابتهاج می‌گفت: «من با این‌که سال‌ها رئیس بانک ملی بودم و قدرت زیاد داشتم با این‌که سال‌ها رئیس سازمان برنامه بودم و دوستی نزدیکی با مسعودی داشتم او هیچ‌گاه از من تقاضایی مربوط به شخص خودش نکرد. حتی یک بار به سراغم نیامد تا تقاضایی را با من مطرح کند.» او آدم باپرنسیبی بود دلش نمی‌خواست حالا که مردم او را به عنوان یک مدیر روزنامه می‌شناسند از این مقام و موقع استفاده‌ای بکند.
کد خبر: ۶۲۴۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۶

بنیان‌گذار روزنامه‌نویسی نوین ایران از زبان علی دشتی؛
نه تنها من بلکه قریب به اتفاق روزنامه‌نگاران آن زمان، اطلاعات را مسخره می‌کردند. هریک از ما عقیده داشتیم که چنین روزنامه‌ای موفق نمی‌شود. در حقیقت این یک نوع سبک آمریکایی در کار روزنامه‌نویسی بود که مسعودی معمول کرده بود. من یا فرخی یا داور روزنامه را برای مقاصد سیاسی خودمان منتشر می‌کردیم... از همین روی تن به کار انتشار روزنامه می‌دادیم و هر وقت یکی موفق می‌شد تا به هدف‌هایش برسد روزنامه را تعطیل می‌کرد... اما مسعودی عقیده داشت که روزنامه باید حاوی اخبار مملکتی باشد... او روزنامه را به دنیای وقایع و حوادث اختصاص داده بود و در کارهایش نظری نداشت، جز روزنامه‌نگاری به خاطر روزنامه‌نگاری...
کد خبر: ۶۲۴۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۵

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین