arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۰۰۳۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۱۶ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۱

چرایی کاهش قدرت خرید

دکتر محمدقلی یوسفی*
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 روز گذشته یکی از مقامات دولتی اعلام کرد که قدرت خرید حقوق‌بگیران نصف شده است. واقعیت این است که در طول سال‌های مختلف ما همواره شاهد افزایش تورم بودیم. با توجه به تورم به‌طور متوسط بیش از 35 درصدی سالانه و از سوی دیگر تغییر اندک سطح مزدها، طبیعی است که خانواده‌ها با کاهش قدرت خرید مواجه شده باشند. مخصوصا این وضعیت زمانی برجسته‌تر می‌شود که بدانیم خانواده‌ها بیش از 60 درصد درآمد خود را فقط برای خوراک، پوشاک و مسکن صرف می‌کنند.

بنابراین تاثیر نامطلوب افزایش هزینه‌ها در پایین آمدن سطح هزینه‌های بهداشتی، آموزشی و تفریحی مردم نمود پیدا می‌کند. درواقع آن فردی که این هزینه‌ها را تامین می‌کند، اگر در مشاغل دولتی مشغول به‌کار باشد با این درآمد نمی‌تواند تمام هزینه‌های خانواده خود را تامین کند و آنهایی هم که مشاغل آزاد دارند، برای اینکه از خط فقر فرار کنند باید چندشغله شوند و به همین دلیل آنها دیگر وقتی برای تفریح خانواده خود ندارند.

در چنین شرایطی فقر درآمدی به فقر دیگری تغییر شکل پیدا می‌کند. مشکل اینجاست که این فقر توانمندی اقتصادی و جوابگو نبودن درآمدهای آنها باعث می‌‌شود که این فقر از توانمندی اقتصادی به فقر توانمندی انسانی و مثلا تغذیه ناسالم و فقر اجتماعی تبدیل می‌شود که در مرحله بعدی در دیگر مسائل نیز خودش را نشان می‌دهد. از سوی دیگر به دلیل کاهش تولید و سطح اشتغال نمی‌توان تصویری روشن را برای قدرت خرید خانوار متصور شد. چراکه بازار با رکود مواجه است و دیگر برخی کارهای اقتصادی به‌صرفه نیستند و برخی واحدها نیز توانایی تولید ندارند، بنابراین میزان تولید خود را کاهش داده‌اند. با کاهش عرضه محصولات صنعتی، معمولا عرضه محصولات کشاورزی و معدنی نیز کاهش می‌یابد و درنتیجه این مسائل به کاهش اشتغال منجر می‌شوند. محدودیت‌های بین‌المللی اقتصاد ما نیز باعث دشوار شدن این وضعیت شده و هزینه تولید را افزایش داده و از سوی دیگر سطح درآمدها کاهش یافته‌اند.

برخی کم‌‌تدبیری‌ها را هم می‌توان به این مشکلات اضافه کرد که گاهی مشکلات بوروکراسی به‌وجود می‌آورند و باعث عدم شفافیت می‌شوند. اما درمجموع باید توجه داشت تنها دولت در این اتفاقات سهم ندارد بلکه باید به‌طور کلی شرایط را بررسی کرد. مثلا هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده برخی نهادها درحالی است که آنها هیچ تولیدی ندارند و حتی نیروی کار خارجی به‌کار می‌گمارند. درحالی که ما به این فرصت‌های شغلی نیاز داریم. از سوی دیگر در شرایطی که بانک مرکزی باید تورم را کنترل کند، برخی نهادهای موازی که فعالیت‌های نمایشی انجام می‌دهند باعث افزایش نقدینگی و بیکاری می‌شوند.

* اقتصاددان

نظرات بینندگان