روزنامه قانون در ضمیمه طنز نوشت:
هر از گاهی در اخبار می شنویم آقایان خاتمی و هاشمی ضمن تشکیل جلسات خصوصی
با هم درباره انتخابات پیش رو بحث و گفتوگو انجام داده اند، منتها هیچ
وقت جزئیات این جلسات منتشر نشده بود که برای اولین بار در ویژه نامه طنز
غیرقانونی منتشر می شود. شاید بپرسید چرا این مکالمات جدی در بخش طنز کار
می شود، حقیقتش رو صفحه اول نزدیم که زیاد جلب توجه نکند!
دیالوگ 1 / اول تو!
سازندگی: اول شما بیا.
سید: نه اول شما.
سازندگی: اول تو اول تو.
سید: نه اول تو اول تو اول تو.
(...و این داستان همین طور ادامه دارد.دنبال نتیجه خاصی نباشید)
دیالوگ 2 / خروش خم چاچی
سازندگی: سید بیا دیگه. دولت به مردم 500 هزار میلیارد تومان بدهکار است.
سید:اوووو...خوششششش...خوووشششششش....
سازندگی: این چه صدایی بود از خودت درآوردی؟
سید: هیچی. یه لحظه خروش از خم چرخ چاچیم بخاست!
سازندگی: حالت خوبه؟
سید: آره آره فقط یه کم سرم گیج میره.
دیالوگ 3 / دعوت ریتمیک
سازندگی: نگو نگو نمیام. نگو نگو نمیام.
سید: امید رو پر دادن دیگه سخته برام.
سازندگی: دیگه سخته برام.
دیالوگ 4 / ابهام در دعوت
سید: نگوییم که نمیآییم.
سازندگی: نمیگویم نمیآیم!
سید: بگوییم که میآییم.
سازندگی: نمی گوییم که میآییم.
سید: حالا این دفعه را بگویید میآییم.
سازندگی: ما میگوییم شما بیایید.
سید: چی شد؟ من نفهمیدم.
سازندگی: خودمم نفهمیدم!
دیالوگ 5 / تصمیم نهایی
سید: من تصمیمم رو گرفتم.
سازندگی: خب؟
سید: طلاق میخوام!
سازندگی:ها؟
سید: آخ ببخشید،این دیالوگ واسه یه جادیگه بود.
سازندگی: خب بالاخره چه تصمیمی گرفتی؟
سید: تصمیم بر ورود نکردن به انتخابات گرفتم.
سازندگی: خب پس ناچاریم پِلَن 2 رواجرا کنیم!
سید: پلن 2 چیه؟
سازندگی: حرکت رونالدینیویی.
سید: یعنی چهجوری؟
سازندگی: یعنی اول همه به تو نگاه میکنن ولی آخر پاس میدن به من!