پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پرویز کاظمی می گوید مهم ترین اولویت رئیس جمهور آینده کشور آرامش توام با تامل و تعقل است.
به گزارش نامه، در شرایطی که 4 روز تا آغاز ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری باقی مانده است اظهارات نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری درباره انتخابات و برنامه های خود برای حضور در انتخابات جدی تر شده است.
این در شرایطی است که در این دوره از انتخابات شاهد تعدد نامزدها هستیم و بر اساس پیش بینی کارشناسان سیاسی احتمالا این دوره از انتخابات با حضور حدود 6 نامزد برگزار خواهد شد.
بر همین اساس پرویز کاظمی نخستین وزیر رفاه دولت نهم و نخستین وزیر برکنار شده از سوی محمود احمدی نژاد در گفت وگو با نامه آخرین وضعیت فضای سیاسی و اقتصادی کشور در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را بررسی کرده است.
کاظمی در این گفت و گو با اشاره به تعدد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری می گوید جایگاه ریاست جمهوری در کشور تنزل پیدا کرده و این موضوع را باید در رفتار مدیران اجرایی ریشه یابی کرد.
وی همچنین از احتمال حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری سخن می گوید و اعلام کرده تا کنون برای حضور به جمع بندی نهایی نرسیده و باید تا زمان آغاز ثبت نام نامزدها صبر کرد.
مشروح گفت و گوی نامه با وزیر سابق رفاه را در ادامه مطالعه می فرمایید:
کمتر از 40 روز تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و هم اکنون نامزدها در اظهارنظرهای خود برنامه هایی که برای آینده کشور را دارند ارائه می کنند. فضای سیاسی برای انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ این تعداد نامزد انتخاباتی آیا میتواند اقتدار رئیسجمهور آینده را تامین کند؟
تصورم بر این است که جایگاه مدیریت، وزرا و رئیسجمهور در کشور ما آسیب دیده است و آن شانی که باید برای مقام اول اجرایی و مقام دوم سیاسی وجود داشته باشد خدشهدار شده است و همین امر تصمیمگیری را سخت کرده است؛ تصمیمهایی که گرفته شده، رفتارهایی که انجام شده، ادبیاتی که در داخل و بیرون مورد استفاده قرار گرفته و رفتارهایی که در شان جایگاه ریاست جمهوری نیست باعث شده تا این جایگاه در بین مردم تنزل پیدا کند. تصورم بر این است که یکی از دلایل تعدد ریاست جمهوری همین امر است.
از طرف دیگر، همین رفتارها، وعدهها و قرارهای گذاشته شده که عمدتا به آنها پشت پا زده میشود کمی مردم را نگران کرده است و اعتماد مردم نسبت به این قضیه خدشه دار شده است چرا که در دورههای گذشته حضور پیدا کردند و انتظار داشتند کسی که سکان اداری را در دست میگیرد باری از مشکلات مردم بردارد. اگر تحلیلی بر مسائل اقتصادی داشته باشیم، نشاندهنده آن است که مردم از شرایط ناراضی هستند. بر همین اساس هم مقام معظم رهبری هم دغدغه معیشت مردم را جزو ویژگیهای رئیس جمهور جدید اعلام میکنند. وقتی میفرمایند امسال سال حماسه اقتصادی است، یعنی مباحث اقتصادی است و اینکه سال گذشته را جهاد اقتصادی مینامند نشان از اهمیت اقتصاد و مسائل اقتصادی دارد. مردم بایستی بتوانند از امکانات اقتصادی بهرهمند شوند و مشکلات خود را حل کنند.
این مسئولیت کسی را که قرار است سکان اجرایی کشور را در دست بگیرد سخت میکند و از طرف دیگر مردم با آن همه مشکلات دولتی را انتخاب کردند و به دادهها نگاه میکنند و میبینند که همه دادهها از دست رفته است. کاهش ارزش پول ملی مهمترین اتفاقی است که در این راستا اتفاق افتاده است. هیچ کس هم پاسخگو نیست. البته در ژاپن کاهش ارزش پول ملی را انجام میدهند اما اقتصاد آنها کجا و اقتصاد ما کجا. ما برای کاهش ارزش پول ملی ژاپن میتوانیم مدیرانمان را به آنجا صادر کنیم!
نتیجه این عملکردها چه تبعاتی دارد؟ با کاهش ارزش پول ملی، قدرت خرید ملی کم میشود و در نتیجه در سختی قرار میگیرند. از سبد خانواده یکسری کالاها حذف میشوند. این امر آثار بلندمدتی بر حوزه سلامت مردم هم وارد میکند. کاهش ارزش پول ملی، یعنی تولید خالص ملی وقتی تبدیل به ارز میشود کاهش پیدا میکند. در سال 2010 تولید ناخالص ملی ایران بین 800 تا 1000 میلیارد دلار بود و در رتبه هفدهم و هجدهم قرار گرفته بودیم. وقتی کاهش ارزش پول داریم و تولید ناخالص ملی هم کم میشود، رتبهات هم در جهان کاهش پیدا میکند. درآمد سرانهای هم که از این محل حاصل میشود کاهش پیدا میکند. معنی این حرفها چیست؟
وقتی رتبه جهانی افت پیدا میکند یعنی ثبات تصمیمگیری در کشور وجود ندارد. سرمایهگذار بیرونی علاقهای به سرمایهگذاری در کشور شما ندارد. عدم سرمایهگذاری به معنی عدم تولید، اشتغال و رونق اقتصادی است. نتیجه این امر تورمی است که ما با آن مواجهایم. تورم میانگین 31 و نیم است و تورم نقطه به نقطه بالای 40 شده است. وقتی رشد اقتصادی نداریم چگونه میخواهیم 2 و نیم میلیون شغل ایجاد کنیم.
این عوامل سبب میشود مردم با دید دیگری به انتخابات ریاست جمهوری نگاه کنند. در نتیجه حضور کسانی که در این انتخابات حاضر میشوند بسیار سخت و دشوار است. اینکه با چه ادبیاتی با مردم صحبت میکنند تا مردم مطمئن باشند که این امر اجرا میشود بسیار مهم است چرا که حرفهای گذشته چون اشتغال، عدالت، دولت مهرورزی و عدالت بسیار خوب بوده است.
حماسه سیاسی مدنظر مقام معظم رهبری در ریسک اتفاق میافتد نه اینکه همه چیز فراهم شود. نظرات، سلائق مختلف و اظهارنظرهای گوناگون باید مطرح شود تا یک هیجان منطقی و عقلایی به وجود آوریم و در اینجا هم باید حرف دل مردم زده شود.
هم اکنون بسیاری از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری از افزایش یارانه نقدی سخن می گویند. چه اتفاقی افتاده که نامزدها تا این اندازه درباره یارانه نقدی سخن می گویند؟
متاسفانه برخی آقایان چوب حراج به فروش نفت زدهاند. میسر بودن و درست بودن این ماجرا محل بحث دارد که باید بگویم نه میسر است نه درست. اعتقاد من بر این است که آقایانی که کاندید میشوند باید خودشان باشند و ادا درنیاورند. اگر واقعا به این نیت است که این کار شدنی نیست نباید بگوید. و اگر کاندیدایی خدا را مدنظر داشته و در تصمیمهای خودش ببیند، این اتفاق میافتد.
مگر 2 ماه به پایان انتخابات قبل رئیس جمهور اعلام کرد که دو باشگاه استقلال و پیروزی را قطعا خصوصی میکند. چهار سال گذشت اما اتفاقی نیفتاد. راه، حل مشکلات مردم پول دادن به آن نیست. از طریق هدفمند کردن یارانهها کارهای بسیاری میتوانیم انجام دهیم که یک بخش آن پول دادن به بخشی از مردم است که طبق طبقهبندی خاصی مشخص شدهاند. بدترین و راحتترین کار پرداخت پول به مردم است. میتوانیم به منظور هدفمندی یارانهها در معافیتهای مالیاتی فعالیت کنیم. این کار به صورت غیرمستقیم توان مردم را افزایش میدهد.
از طرفی هزینه سلامت در کشور ما بسیار بالاست. در این بخش سرمایهگذاری کنیم که مردم دغدغه سلامت را نداشته باشند چرا که همه مبتلابه آن هستند. در مبحث آموزش از هدفمندی یارانهها استفاده کنیم چرا که هزینه این بخش بسیار بالاست. اقتصاد پایدار را در نظر بگیریم تا اشتغالزایی شکل بگیرد.
حتی در کمیته امداد و بهزیستی هنر ما این است که آمار افراد تحت پوشش افزایش یابد بلکه هنر آن است که توانمندی را افزایش دهیم. این تفکر باید در کشور جاری شود.
بحثهایی که عنوان میشود چه ضمانت اجرایی دارد. مگر رئیس جمهور میتواند بدون در نظر گرفتن مجلس، بودجه و واقعیتها خودش باید تصمیم بگیرد. اگر به این موارد توجه کنیم اظهارنظرهای کارشناسانه، خداپسندانه و واقعبینانه خواهیم داشت.
افت جایگاه ریاست جمهوری در بلندمدت چه آسیبهایی میتواند به ایران بزند؟
اگر قرار باشد همین روند ادامه یابد وضعیت ما خیلی بد میشود. نکته این است که این باید توسط کسی که وارد این مسیر میشود عوض شود. مدیرانی که به کار میگیرد، نوع تعامل با مردم و روابط بینالملل، ادبیاتی که در دیپلماسی بینالمللی به کار میبرد را باید رعایت کند. این امر با حفظ ارزشهایمان هیچ مغایرتی ندارد. کسی که به عنوان رئیس جمهور حاضر میشود قطعا باید این روشها و تعاملها را رعایت کند. آیا باید روش تعامل با قوه مقننه همچنان تحقیرآمیز و تخریبکننده باشد؟
توجه به قانون و تبعیت از آن بسیار مهم است. اگر قانون ایرادی هم دارد، در جهت اصلاح قوانین از همان ابزارهای قانونی استفاده کنیم. دولت نهم در همان ابتدا گفت که قانون برنامه چهارم را قبول ندارم و اجرا هم نمیکنم. کسی هم توضیح نخواست. چه تضمینی دارد که دولت بعدی برنامه توسعه را قبول نداشته باشد و امثالهم.
به منظور افزایش جایگاه ریاست جمهوری باید فرهنگ تعامل را در کشور راه بیندازیم. خیلی سخت است که جایگاه تخریب شده ریاست جمهوری را احیا کرده و سپس آن را ارتقا دهیم.
در اظهارات نامزدها شما به این نکته رسیدهاید که نامزدها توانایی ارتقای جایگاه ریاست جمهوری را دارند؟
متاسفانه اظهارنظر برخی دوستان بسیار کلی است؛ اظهارنظر باید ملموس باشد. میگوییم اقتصاد باید توسعه پیدا کند. باید چند شاخص داد نه بدین شکل مطرح کنیم. این حرفهای کلی در برابر کوهی از مشکلات ما هیچ فایدهای ندارد.
به نظرم دوستان باید واقعبینانهتر و کارشناسانهتر با قضایا برخورد کنند و خدا را در تصمیمشان در نظر بگیرند. هم خودشان و هم مردمشان متوجه عملی بودن اظهارنظرشان میشود. کمتر کسی است که این روزها به هرم جمعیتی کشور توجه داشته باشد.
در سرشماری سال 85 جمعیت تکنفره های ما 5 و یک دهم درصد بوده است و این رقم در سال 90 به 7 و خردهای درصد افزایش یافته است. این امر باید ریشهیابی شود اما کدام یک از آقایان این امر را توضیح داد. طبق آمار دیگر تعداد خانوادههای تکفرزنده افزایش یافته است. در شرایطی که امید به زندگی افزایش مییابد و تمایل به ازدواج کاهش مییابد، هرم جمعیتی هم کاهش مییابد و کشور به سمت پیری حرکت میکند. یکی از شاخصهای توسعه همین است.
مقام معظم رهبری این موضوع را مطرح کردند و وظیفه کارشناسان است که این موضوع را تحلیل کنند. کدام تحلیل و راهکار منتشر شده است. حق بیمه را از 2 نفر به 3 نفر برسانیم مشکل میشود.
مدیر حاکمیتی و مدیر کلاننگر باید این تفکر را داشته باشد و برای آینده چه فکری میکند. کدام آدم عاقلی در دورانی که نزدیک به انتخابات است اعلام میکند که گوشت و روغن گران شده است. نتیجه این رفتار چیست. مدیر کشور باید این نتایج را لحاظ کند. کسانی هم که کاندید میشوند باید با ادبیات واقعبینانه و کارشناسانه اقدام کنند.
عنوان کردیم که در فولاد ظرفیتسازی کردهایم؛ ظرفیتمان 19 تا 20 میلیون و تولید هم 12 تا 13 میلیون. این آمار اتفاق بدی است چرا که ظرفیت داریم اما تولید نمیکنیم. سرمایههای ما بر باد رفته است. کدام یک از کاندیداها درباره عسلویه صحبت کرده است؟ مخازن مشترک و گاز با قطر داریم و ما فقط نگاه میکنیم. اینها سرمایه کشور است.
البته در بحث سرمایهگذاری خارجی مسئله تحریم را بیان میکنند.
ایده من این است که ما چرا نباید درباره اقتصاد اتمی صحبت کنیم. یعنی اینکه قدرت اتمی در اقتصادمان ایجاد کنیم. پایگاه اقتصادمان را تقویت کنیم. امکانات هم در این زمینه داریم. معادن خوب داریم،جوانهای کارشناس و باسواد داریم. یک نفر آمار دهد که جوانهای المپیکی ما کجا هستند. آمارهایی که من دارم این است که 93-94 درصد این افراد در کشور نیستند. این امر یعنی هدر دادن سرمایههای کشور. این خطری که کشور ما را تهدید میکند فقط خروج فیزیکی این افراد نیست، بلکه خروج ژن این افراد است و در نتیجه تولید نسلاش هم در کشور دیگر اتفاق میافتد.
در کنار یارانه نقدی این روزها نامزدها درباره رابطه ایران و آمریکا هم مسائل متفاوتی را مطرح می کنند.
یکی میگوید 6 ماهه رابطه برقرار میشود و یکی میگوید بیشتر. یک رقابت بیمورد است. باور من بر این است که ما مدیر قابل، توانمند، پایبند به نظام و دلسوز در کشور زیاد داریم. باید از این قابلیتها استفاده کنیم. کدام یک از کاندیداها فاکتورهای مدنظر خود را برای انتخاب مدیر مطرح کنند. چطور میشود از همه برای مدیریت استفاده کرد. اگر قرار باشد چنین کلی گوییهای بیان شود و در عمل هم دچار مشکل شویم، مشکلاتمان روز به روز بیشتر شده و کمتر هم نمیشود. بنابراین از کاندیداها خواهش میکنم اظهارنظرهای خود را مبتنی بر علم، واقعیت و کارشناسی مطرح کنند.
مهمترین اولویت رئیس جمهور آینده چیست؟
با توجه به بهم ریختگی روانی و تصمیمگیری و عدم انسجام و ارتباط بین سازمانهای کلان کشور، آرامش توام با تامل و تعقل مهمترین اولویت رئیس جمهور آینده است. به مردم باید آرامش دهیم. مردم ما نگران و مضطر هستند. این آرامش باید به جامعه منتقل شود. بیحرمتیها و افتراهایی که مسئولان در جایگاههای خود به یکدیگر وارد میکنند به مردم تسری پیدا میکند و در نتیجه مردم نسبت به مسئولان بدبین میشوند. ما باید یک آرامش خاطر را در میان مردم و در نتیجه جامعه ایجاد کنیم.
در ادبیات اقتصادی ما «بازار کسب و کار» داریم. بدین معنا که افراد بتوانند درباره فعالیتهای اقتصادی خود تصمیم بگیرند اما در شرایط فعلی اینگونه نیست و رکود در جامعه ایجاد میشود چرا که سازنده خانه منتظر است که قیمت افزایش یابد. مگر بر سر کدام منطقی قیمت خانه در این مدت 30 تا 40 درصد افزایش یافت. این بدترین وضعیتی است که در اقتصاد رخ میدهد. از طرف دیگر افزایش نواسانات باعث میشود کسی سرمایهگذاری اقتصادی انجام ندهد. دلالی، واسطهگری و رانتخواری افزایش مییابد.
آرامشی که مد نظر ماست در همین جا اتفاق میافتد. علی رغم اینکه که حقوق و دستمزد را برای قانون کار تصویب کردند همه معتضرند چرا که سالهای گذشته هم بر اساس تورم حقوق افزایش نیافت و امسال علاوه بر تورم، کاهش ارزش پول ملی هم مطرح است. کسی با حقوق 480 هزار تومانی و با همه حقهای وارده میتواند زندگی 4 نفره یک خانواده را اداره کند.
به اعتقاد من اولین کار آرامش در بعد سیاسی و اقتصادی است و بعد شناخت مسائل و در نهایت کنترل و مهار تورم و عدم انسجام است. کاهش و در نهایت توسعه آن است. کار به همین سادگی نیست؛ ابزارهای خاص خودش را میدهد و مدیران توانمند احتیاج دارد. برای رشد باید مدیران قدر و توانمند انتخاب کنیم. «بله قربانگو» ما را به اینجا رسانده است.
دولت آقای احمدی نژاد همچین ویژگی داشت؟
بله.
این موضوع را می توان به عنوان مهم ترین نقطه ضعف دولت احمدی نژاد عنوان کرد؟
به نظر من درباره احمدی نژاد صحبت کردن فایده ندارد و خروجی ها نشان دهنده تمام مسائل است.
البته هم اکنون رئیس جمهور سفرهای استانی را دنبال می کند و این موضوع نیز شائبه انتخاباتی بودن را تقویت می کند.
این ها باعث می شود که جایگاه و مقام ریاست جمهوری کاهش پیدا کند و زمانی که آدم از شئونات خود خارج می شود در عین حال که به خود لطمه می زند به جایگاه هم لطمه می زند.
موضوع همایش استادیوم آزادی بسیار ناراحت کننده بود. تمام بزرگان و برخی از مراجع گفتند این کار رخ ندهد. ما هیچ سالی برای سفرهای نوروزی چنین همایشی را برگزار نکرده بودیم. این که بر خلاف نظر بزرگان در استادیوم آزادی برگزار کنیم و این موضوع روز ارتش را تحت الشعاع قرار داد و همه درباره همایش دولت صحبت کردند. عده ای درباره استقلال و پیروزی شعار دادند و برخی تا کنون استادیوم را ندیده بودند و عده ای را با ماشین از شهرستان ها آورده بودیم و در نهایت زمان سخنرانی احمدی نژاد حدود 20 هزار نفر در استادیوم حضور داشتند و این درشرایطی است که دنیا ما را می بند و به ما می خندد و این موضوع به ما خسارت معنوی وارد کردند.
کسی اعلام می کند سند و مدرک دارم. اگر کسی به عنوان رئیس اجرایی کشور مدارکی را داشته و ارائه نکرده خیانت کرده است. رئیس جمهور قسم خورده است. این موضوع یا تهمت است و یا این که نگه داشتیم که جرم است و یا این که این موضوع نا توانی در برخورد است. در جمهوری اسلامی همه چیز شفاف است و باید با متخلفان برخورد شود. این جمهوری اسلامی بر پایه خون بنا شده و نمی توان به خون شهدا بی توجه بود.
هم اکنون در جامعه بحث معامله پیش آمده و می گویند با اسناد خود به دنیال گرفتن امتیاز است.
این هم یکی دیگر از احتمال ها است و اقدامات احمدی نژاد خارج از این احتمال ها نیست.
می گویند آقای مشایی نامزد مورد حمایت دولت است. فکر می کنید مشایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری می شود؟
بنده ایشان را فردی برای حضور در انتخابات نمی بینم چراکه سابقه مدیریتی ندارد و اظهاراتی که می کند مطالب خاصی نیست و بنده حاضرم با آقای مشایی با هم صحبت کنیم و مردم هم گوش کنند. مشایی 8 سال در کنار احمدی نژاد بوده و در تمام این مسائل و مشکلات شریک است.
کسی که دوره ریاست جمهوری اش تمام می شود نباید برای ماندن در قدرت اصرار کند. و این نشان می دهد که ما علاقه به قدرت داریم و این موضوع پسندیده نیست. قانون اساسی اعلام کرده دو دوره پیاپی یک فرد می تواند رئیس جمهور باشد. هم اکنون اقبال مردمی خوب نیست و این اقدامات مناسب نیست. این که می گویند ما با مردم اسرائیل دوست هستیم چه سودی برای مردم دارد؟ وضع اقتصادی مردم بهبود پیدا می کند؟
رئیس جمهور نظریه پرداز نیست بلکه رئیس جمهور مقام اول اجرایی کشور است و باید قوانین را اجرایی کند و پیشنهاد برای قوانین ارائه کند. زمانی که جایگاه ها به هم می ریزد همین مشکلات به وجود می آید.
شما فکر می کنید مشایی نامزد نهایی دولت است؟
اگر مشایی هم به انتخابات بیاید حرفی برای گفتن ندارد. اگر رد صلاحیت بشود که حق شورای نگهبان است و اگر هم تایید صلاحیت شود مطلبی برای گفتن ندارد. مشایی چه کار اجرایی کرده است. هم اکنون دولت در اختیارشان است و مدال دادن به یکدیگر که ارتقا مقام نیست.
هم اکنون شایعاتی مبنی بر حضور شخصیت هایی همچون آیت الله هاشمی در انتخابات مطرح شده است. حضور شخصیت هایی همچون هاشمی را در انتخابات چطور ارزیابی می کنید؟
این که ما جانشین پروری نمی کنیم و تمایلی به رشد استعدادها نداریم باعث می شود که این شایعات مطرح شود. به هر حال آقای هاشمی رفسنجانی یکی از ستون های انقلاب هستند و زحمات زیادی کشیده اند و رهبری فرمودند هیچ شخصی برای من هاشمی نمی شود و در زمان انقلاب امین امام بوده و مسئولیت های اساسی را در کشور داشته است. خود آقای هاشمی گفته است سن بنده بالا است و برایم حضور در انتخابات سخت است و در این وضعیت اقتصادی و سیاسی حقیقتا انرژی زیادی لازم است و ایشان به نظر بنده می تواند به عنوان یاور رهبری آرامش در جامعه ایجاد کند و ایده هایی را برای بهبود وضعیت کشور مطرح کند و برداشت بنده این است که هاشمی در انتخابات حضور پیدا نمی کند.
اواخر دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی عده ای به دنبال این بودند که هاشمی با هم رئیس جمهور بماند ولی خود هاشمی گفت نمی شود و عکس این موضوع هم اکنون در حال رخ دادن است و می گویند ما طرفدار قدرت نیستیم و علاقه ای به قدرت نداریم. تصور بنده این است که از آقای هاشمی می توان خیلی بهتر استفاده کرد.
هم اکنون شاهد حضور گروه های مختلف در انتخابات هستیم. شکا فکر می کنید انتخابات ریاست جمهوری یازدهم چند قطبی خواهد بود؟
تصور می کنم میان اصولگرایان باید اتفاق نظری حاصل کنند که حداکثر دو نفر اصولگرا مطرح شود. از میان اصلاح طلبان نیز 2 نفر در انتخابات شرکت خواهند کرد و شاید این افراد که مطرح می شود خیلی رای بالایی ندارند و نهایتا 3 نفر نیز به صورت مستقل ثبت نام می کنند. بنده برای نامزد مورد حمایت اقبالی را نمی بینم.
حتی در شهرستان ها؟
بله. این بحث گرانی و تورم در تمام شهرستان ها وجود دارد و خیلی ها می گویند اگر می شود یارانه قطع شود و قیمت ها به قبل بازگردد. امیدوارم کسی که انتخاب می شود از عهده کارها بر بیاید و بتواند از ظرفیت های کشور استفاده کند و رئیس جمهور خودش باشد و ادا در نیاورد و خدا را در تصمیم گیری ها در نظر بگیرد و مطالب مردم را مطرح کند.
شما برنامه ای برای حضور در انتخابات ندارید؟
خیلی از دوستان از بنده برای حضور در انتخابات دعوت کرده اند و بنده هم نه نگفته ام. اما خیلی هم جوان نیستم که زود اعلام کنم و به دنبال این هستم که کشور آباد شود.
حق مردم این نیست که اینجا باشیم. حق مردم ما خیلی بالاتر از این مسائل است. وقتی می گوییم ام القرا، ام القرا معنی دارد و باید در تمام مسائل الگو باشم. ما هم اکنون در کدام مسائل ام القرا هستیم؟ ما هفته وحدت برگزار می کنیم در شرایطی که خودمان وحدت نداریم.
بنابراین بنده خودم هم برای حضور در انتخابات نظر دارم اما در حال ارزیابی هستم.
چه زمانی تصمیم نهایی می گیرید؟
روزهای آینده ثبت نام آغاز خواهد شد و تصمیم نهایی را اعلام خواهم کرد. اعتقاد بنده این است که یک مدیر مسلمان در بن بست نمی ماند. اول باید از خود بگذرد و قدرت را دوست نداشته باشد.
شما به عنوان نامزد مستقل شرکت می کنید؟
بنده دیدگاه ها را مطرح کرده ام و باید دید این دیدگاه ها کجا می گنجد. نباید با الفاظ بازی کرد. اصولگرایی و اصلاح طلبی بد نیستند. نباید ارزش این اسم ها را کاهش داد.
هم اکنون برخی معتقدند که زمان آن رسیده که از اصولگرایی و اصلاح طلبی عبور کرد.
ما باید بین اسم و مسمی نمانیم. این الفاظ بد نیستند اما چون رفتارمان با این الفاظ نخوانده است الان می گویند باید از این ها عبور کنیم. ما باید به اعمال بیشتر توجه کنیم. ایمان را باید در کنار عمل صالح داشته باشیم.
ما باید مسلمان خوب باشیم. ممکن است فردی می گوید من مسلمان هستم و تا حدی رفتار بد می کند که دیگران می گویند اسلام را نخواستیم. ما در واقع لغات و عدالات و مهرورزی و ساده زیستی را تحقیر کرده ایم. این چه ساده زیستی است که این همه باید خرج همایش استادیوم آزادی شود؟
شما فکر می کنید آقای احمدی نژاد بعد از انتخابات کجا باشد؟
هم شرمنده خدا و هم شرمنده مردم است. جایگاهی نخواهد داشت.
یک سوال اقتصادی از شما بپرسم. مشکل اصلی اقتصاد ما کاهش ارزش پول ملی است. اگر افرایش پیدا کند بسیاری از مشکلات برطرف می شود. نحلیل شما از راهکار مناسب برای افزایش ارزش پول ملی چیست؟
ارزش پول ملی بر اساس اقداماتی کاهش پیدا کرده است و این ها را مطرح کردم که از جمله آنها می توان به برنامه ریزی نا درست اشاره کرد. ما اگر تولید ناخالص ملی ما رشد پیدا کند می تواند به این موضوع کمک کند. البته چند عامل در این موضوع دخیل است و در شرایطی که به تمام این مسائل توجه کرد ارزش پول ملی هم افزایش پیدا می کند. ما به لحاظ این که وابسته به نفت هستیم هرگونه ضربه ای می خورد خودش را نشان می دهد.