امشب نیز مانند شب گذشته برنامه زنده گفت و گوی ویژه خبری راس ساعت 22 و 45 دقیقه آغاز شد. مانند شبهای گذشته در آغاز برنامه بیوگرافی کوتاهی از زندگی و سوابق این نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارائه شد.
مشروح این گفت و گو در ادامه می آید:
حسن عابدینی مجری این برنامه اولین پرسش خود را در حوزه سیاسی پرسید.
دغدغه اصلی شما برای ورود به نامزدی ریاست جمهوری چی بود؟
من به خاطر ادای دین آمدم. من شهروندی بودم که عقبه قدرت و ثروت
نداشتم و به لطف این مردم و به برکت انقلاب و خون شهدا بنده از همان دوران
نوجوانی و جوانی آمدم تا اینکه الآن اینجا در خدمت مردم هستم. لذا باید
ادای دین و انجام وظیفه کنم. انقلاب بزرگترین نعمت ماست. خداوند لطف کرده
که در سایه یک نظام اسلامی هدایت کرده است. همان مردم و انقلاب و نظام
امروز مشکلاتی را دارد که بنده با روحیه و دینی که دارم حتما وظیفه هست که
این کار را انجام دهم. امروز همه مردم مرتب می شنوند که منابع انسانی
زیادی دارد. نیروهای تحصیل کرده داریم. ما در مرزهای دانش در دنیا قرار
داریم. در حوزه منابع طبیعی کشور بهشت معادن است. این سوال در ذهن مردم هست
که نیرویهای انسانی مان اینگونه است علاوه بر آن سرمایه مادی زیادی داریم
پس چرا امروز چنین مشکلاتی گریبان گیر مردم ماست؟ چرا کارنامه قابل قبولی
در حو.زه فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی نداریم
این بی انصافی است که
بگوییم زحمت کشیده نشده است. بعد از جنگ اتفاقات زیادی افتاده است. در
دوران ساطزندگی زیرساخت های درست و بزرگی در کشور ساخته شد. جناب آقای
هاشمی کارهای بزرگی کردند. البته انتقادهایی به حوزه فرهنگ وارد است. در
دولت اصلاحات هم در حوزه صنعت اتفاقات بزرگی افتاد . البته ممکن است
انتقاداتجئدی به حوزه فرهنگ داشته باشیم. در دولت نهم و دهم هم بحث مسکن و
مهر و طرح تحول اقتصادی انجام شد. من با وجود اینکه خسته نباشید به این
دوره ها می گویم اما این برآیند هست که رضایتمندی از این دوره ها نیست.
باید در حوزه مدیریت کشور یک تحول عظیم اتفاق بیافتد. این ادای دین باعث شد
که تکلیف داشته باشم و به این حوزه وارد بشوم.
شاه بیت برنامه هایتان این است که می گویید طی دو سال آرامش را به اقتصاد بر می گردانید. برنامه تان چیست؟
من
باید اشاره کنم که یک برنامه با کمک نخبگان تدوین شده است. این برنامه در
سطح ملی است و به روز است. من یک زمان بندی مشخص کرده ام که ظرف مدت دو سال
یک ساماندهی و یک آرامش را به اقتصاد وارد می کنم. وقتی می گوییم
نابسامانی اقتصادی یعنی چی؟تورم یکی از موضوعات جدی است که مردم ما را دچار
زحمت کرده است. یک وقتی هست مردم میگویند مرغ 500 تومان گران شده است. یک
بخش این گرانی است یک بخش دیگر این است این گرانی ثبات ندارد. یک هفته این
است، یک هفته دیگر باز بالاتر میرود. به اضافه اینکه کیفیت هم دچار مشکل
است. مثلا وزن پنیر تغییر پیدا می کند.این را می گوییم نابسامانی در
بیکاری نیز همین است. خانوادهای را پیدا نمی کنید که دچار بیکاری نباشد.
این مشکل برای آنها هم هست. این بیکاری هم دو بخش دارد. یک بخش این است که
فرد شغلی می خواهد که یک زندگی حداقلی را داشته باشد. نه اینکه زندگی کند
بلکه زنده باشد. اما اگر ما بخواهیم کرامت انسانی را رعایت کنیم این کار
صحیح است؟ خیلی افراد هستند نیاز مادی ندارند اما نمی توانند بیکار باشند.
وقتی می بینیم طرف شغل ندارد هم زندگی را از او گرفتیم هم انسانیتش را
گرفتیم. رشد اقتصادی باید بیاید این نابسامانی را سامان بدهد. وقتی
میگوییم سرمایه انسانی را از دست میدهیم یعنی اینکه یک پدر وقتی فرزندش
یک تقاضای به حقی را دارد، مثلا لباسی را می خواهد و او نمی تواند تامین
کند پدر شکسته میشود. ما هم پدر و مادر را شرمنده فرزند کرده ایم هم فرزند
را شرمنده پدر و مادر کردهایم.
وقتی رشد اقتصادی نداریم در حوزه های
نفتی مشترک داریم. روزانه 10 ها می لیون دلار از این حوزه های برداشته می
شود. ما هم داریم سرمایههای انسانی را از دست می دهیم هم مادی را.
به
سامان کردن یعنی اینکه بتوانیم یک روشی را در یک دوره مشخص به انجام
برسانیم، شما در شهرداری هم دیدهاید که ما هر کاری را که می خواهیم بکنیم
می گوییم که چکار کردهایم و در چه زمانبندی ای این کار را میکنیم. این در
حوزه تولید کنندگان هم هست. باید قیمتها مشخص شود.
اولین تصمیم ما
این است که قیمت ارز را تثبیت کنیم. ارز نوسان دارد. ثبات و آرامش را به
بازار ارز بازمی گردانیم. تصمیمات خلق الساعه را از مدیریت بر می داریم.
تصمیمات متعدد را ساماندهی می کنیم. تصمیم ما این است که کاهش هزینه تولید
میدهیم. این یعنی کنترل قیمت. بعد از ثبات به سمت کاهش قیمت میرویم. باید
اولویتها بندی کنیم. باید بر بانکها نظارت بشود.
مردم ما مطمئن باشند در 6 ماه اول آثار این را در زندگی خودشان خواهند دید.