پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مثلث در گفت و گویی با حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه نوشت:
* آقای روحانی، از اعضای معتدل جامعه روحانیت مبارز به حساب میآید که با نیروهای میانهرو دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب ارتباط خوبی دارد. رابطه او با آقای ناطق نوری و برخی نیروهای جبهه پیروان خط امام و رهبری که همسو با آقای ناطق نوری حرکت میکنند، مثبت ارزیابی میشود.
*{در واکنش به گمانهزنیهایی درباره حضور باهنر در کابینه روحانی} ایشان به دنبال تشکیل یک دولت فراجناحی است، یعنی از افرادی استفاده خواهد کرد که کمتر برچسب جناحی روی آنهاست و قطعاً عناصر متعصب دو جناح را به کار نمیگیرد و میکوشد که افراد میانهرو، کارآمد، متخصص و توانمند را در دولت وارد کند، البته به نگاه مجلس درباره آن افراد هم توجه دارد تا بهارستانیها حساسیتخاصی نسبت به فردی نداشته باشند.
*قطعاً آقای روحانی با جبهه پایداری میانه مناسبی ندارد چون آنها با سیاست اعتدالی او مقداری زاویه دارند، به عبارت دیگر آقای روحانی اعضای جبهه پایداری را جزو گروههای افراطی اصولگرا تلقی میداند اما بعضی از نیروهای جمعیت ایثارگران که معتدل هستند ممکن است به کابینه یازدهم وارد شوند.
*آقای هاشمی در جلوگیری از ائتلاف میان اصولگرایان و ایجاد ائتلاف میان اصلاحطلبان نقش مهمی ایفا کرد و قرار گرفتن او پشتسر آقای روحانی موجب شد که شعار اعتدال آقای روحانی بهتر از شعار اعتدال آقای ولایتی در جامعه جا بیفتد.
*آقای ناطق و آقای روحانی دو نامزد مورد علاقه آقای هاشمی بودند و به لحاظ همگرایی باهم ارتباط خوبی داشته و دارند. در زمان ریاست آقای ناطق بر مجلس، آقای روحانی، نایبرئیس اول ایشان بود. در آن مقطع آنها روابط خیلی خوبی باهم داشتند ضمن آنکه هماکنون این دو نفر همگرایی خوبی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با یکدیگر دارند و به لحاظ فکری هم تقریباً دیدگاههای آنها به هم نزدیک است که این مسئله زمینه همکای آنها را بیشتر فراهم میکند.
*آقای خاتمی و اصلاحطلبان برای نجات خود در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند و ابتدا اکراه داشتند و حتی نامزدشان آقای عارف هم زمانی که کنار رفت، بدون اعلام انصراف به نفع آقای روحانی این کار را انجام داد. آن موقع اصلاحطلبان در بین خود اختلافنظر زیادی داشتند به ویژه در مجمع روحانیون. چون میگفتند «چطور میشود بعد از 26 سال انشعاب از جامعه روحانیت مبارز، دوباره از یک نامزدی عضو این تشکل روحانی حمایت کنیم؟ این نقض غرض است.» بنابراین حمایت آقای خاتمی از آقای روحانی بیشتر برای برونرفت اصلاحطلبان از شرایط انزوای سیاسی بود که طی این هشت سال گذشته به ویژه چهار سال اخیر برایشان پدید آمد.
*آقای روحانی با شعارها و نوع موضعگیری که داشت توانست پایگاه اجتماعی اصلاحات را جذب خود کند، اما اکنون اصلاحطلبان در حال استفاده از آقای روحانی هستند و برای نجات خود از انزوای سیاسی سعی میکنند بر موج ایجاد شده توسط آقای روحانی سوار شوند. البته آقای روحانی بعد از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری به بازسازی جایگاه آقای خاتمی بیشتر کمک کند و اصلاحطلبان بتوانند از حمایت آقای روحانی بیشتر بهره ببرند.
*حتی اگر یک نامزد اصولگرا در صحنه باقی میماند آرای بقیه نامزدها در سبد او قرار نمیگرفت چون هر کدام طرفدارانی داشتند که حاضر نبودند رأی خود را به دیگری بدهند، مثلاً اگر قالیباف به نفع جلیلی انصراف میداد یا برعکس، در آن صورت هواداران آنها رأی خود را عوض نمیکردند. درباره آقای ولایتی نیز قضیه به همین شکل بود، در کل کنار رفتن هر یک از نامزدهای اصولگرا سبب میشد که فقط مقداری از آرا به سوی دیگری سوق پیدا کند و بقیه در سبد آقای روحانی قرار گیرد، بههمین منظور همه نامزدها برای افزایش مشارکت و جلوگیری از تقویت رأی رقیب در صحنه باقی ماندند.