پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
داستان علاقه آقاي جك استراو، وزير خارجه اسبق انگلستان به ايران، حديثي است كه به قول سعدي رحمهالله داستان آن بر سر هر كوي و برزن باشد. شايد سخني به اغراق نرفته باشد اگر بگوييم كه ظرف 34 سال گذشته كمتر مقام بلندپايه دستگاه ديپلماسي بريتانيا را بتوان سراغ گرفت كه به اندازه جك استراو به ايران و داشتن روابط صميمانه با ايران اسلامي علاقهمند بوده باشد. او در دوران وزارتش كه مصادف با دولت اصلاحات بود، بارها به ايران سفر كرد و تقريبا از هيچ تلاشي براي بهبود رابطه ميان تهران و لندن فروگذاري نكرد.
مشهور بود كه او كاملا با حرارت و محبت با ايرانيان برخورد ميكرد كه حتي موفق شده بود دو، سه بار آقاي كمال خرازي وزير خارجه معروف آقاي خاتمي را بخنداند. نقل بود كه به خاطر آوردن خنده بر لبان كمال خرازي كه احدي تا قبل از آن حتي يك تبسم خشك و خالي را هم در آن مشاهده نكرده بود، نام جك استراو در كتاب مشهور «گينيس» به ثبت ميرسد. به دنبال پيروزي آقاي روحاني در انتخابات 24 خرداد،
آقاي جك استراو مصاحبه مفصلي با BBC انجام ميدهد و در آن جداي از اينكه از انتخاب شدن ايشان بسي احساس شعف ميكند، تمايلش را براي آمدن به تهران و تلاش در جهت بهبود روابط ميان ايران و انگلستان بيان ميكند. در اين حال در آن مصاحبه همچنين متذكر ميشود كه چگونه جمله معروف «محور شرارت» جورج بوش پارچ آب سرد روي تلاش و تقلاهاي وي براي بهبود رابطه ميان ايران و غرب ميريزد. اگر قرار شود كه بهبودي در رابطه ميان ايران و بريتانيا به دنبال انتخاب آقاي روحاني صورت گيرد و در ادامه بهبودي هم با 1+5 اتفاق بيفتد، يقينا حضور آقاي جك استراو با آن پيشينه مثبت و دوستي ايران بسيار مغتنم خواهد بود. انتظار ميرفت كه مسوولان ايراني لااقل گوشه چشمي ولو نازك به اين اظهارات دوستانه و صميمانه آقاي جك استراو نشان ميدادند.
اما آقاي دكتر عباس عراقچي كه سخنگويي دستگاه ديپلماسيمان را بر عهده دارند در نشست هفتگي سخنگوي وزارت خارجه آب پاكي را در همان ابتدا روي دستان آقاي جكاستراو ريختند. همانگونه كه انتظار ميرفت در آن نشست، نخستين سوال از جناب عراقچي درباره اظهارات جكاستراو و تمايل ايشان براي آمدن به ايران و از سرگيري رابطه ميان تهران و لندن بود. انتظار ميرفت كه با توجه به سابقه مثبت و روشن آقاي استراو، علاقهمندي ايشان به ايران و برقراري رابطه با ما، آقاي عراقچي هم كلمات متقابل محبتآميزي اظهار ميداشتند. بالاخره آقاي استراو خيلي صريح و علني به عنوان وزير خارجه اسبق انگلستان اظهار تمايل براي سفر به ايران و اظهار اميدواري براي از سرگيري رابطه ميان تهران و لندن كرده بود. اما جناب عراقچي پاسخ سردي به اظهارات آقاي استراو ميدهد.
ايشان ميگويند كه «هيچ درخواست رسمياي براي سفر ايشان به تهران صورت نگرفته.» البته آقاي عراقچي با متذكر شدن ميهماننواز بودن ايرانيان، و اينكه سياست دولت متبوعشان مبتني بر تنشزدايي و اعتمادسازي با اروپا بوده و آقاي استراو يادآور ميشود كه «چون لندن روابطش را با ايران قطع ميكند، بنابراين ايشان ميبايستي تلاشهايش را مبني بر بهبود رابطه با ايران از لندن آغاز كند.
»بهتر بود سخنگوي محترم وزارت امور خارجه از موضع عزت، سربلندي و اقتدار به مواضع جك استراو توجه ميكرد و با يك نگاه اعتدالي و با توجه به اينكه تغيير سياست لندن درباره دولت آتي است، به اظهارنظر ميپرداخت. چرا كه همه بحث درباره انتخاب آقاي روحاني بوده و آقاي استراو اظهار اميدواري كردهاند كه در دولت آقاي روحاني روابط با ايران برقرار شود. مگر اينكه آقاي عراقچي جداي از سخنگويي وزارت خارجه دولت خدمتگزار، سخنگويي دولت «تدبير و اميد» را هم عهدهدار شده باشند.