پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شركت در مراسم تست نمايشي سرد خط 3 در جنوب تهران با حجم تبليغات
زياد در سيما و رسانهها، جز انگيزه نمايش غيراصولي براي تحت تاثير قرار
دادن اعضاي محترم شوراي شهر در زمان انتخاب شهردار نبوده و واقعا اين روش
تبليغ از جناب آقاي قاليباف بعيد بود و در شأن شهردار تهران نبود كه در
اين افتتاحيههاي نمايشي حاضر شود. آنطور كه آقاي قاليباف را در اين هشت
سال ميشناختم نبايد اين كار انجام ميشد
آن زير چه خبر است؟ در هزار توي تونلهاي تاريك مترو كه شتر با بارش گم
ميشود، چه اتفاقي افتاده كه مسوولي ميگويد سالي 21 كيلومتر مترو ساخته و
ديگري كه مترو را وارد ايران كرده، اعلام ميكند اين آمار اشتباه است.
ظاهرا سنت آمارسازي از دولت دهم به شهرداري نشت كرده، چون محسن هاشمي،
مديرعامل مترو كه نزديك به 20 سال در مديريت قطار شهري تهران، فعاليت داشت
در گفتوگو با «اعتماد» تاكيد ميكند آمارهايي كه توسط محمدباقر قاليباف،
شهردار فعلي تهران در مراسم تست سرد بخش جنوبي خط 3 مترو عنوان شده، با
واقعيت منطبق نيست.
وقتي براي شنيدن سخنان مرد اول سابق متروي تهران به ساختمان همسايه با شبكه
«پرس تيوي» در كوچهيي در شمال تهران رفتيم، در را فاطمه هاشمي، خواهر
او، باز كرد تا در طبقه اول ساختمان نشر معارف انقلاب در جوار برخي از
چهرههاي شهرداري در انتظار گفتوگو با محسن هاشمي بمانيم؛ چهرههايي كه
اين روزها در رفت و آمد مداوم به دفتر او هستند تا نقش خود را در آينده
مديريت شهري تهران، جستوجو كنند. محسن هاشمي آمارهاي اعلام شده از سوي
شهردار وقت را كاملا زير سوال برد و اقدام اخير او را نمايشي دانست. ريشه
اين اختلاف نظر بزرگ ناشي از كجاست؟ شايد همهچيز ناشي از رقابت اين دو
چهره براي تصدي شهرداري دور آينده تهران باشد يا شايد هم لازم شود گروهي از
متخصصان بيطرف، چراغ به دست، به هزارتوي تونلهاي مترو بروند و متر و
رسن ببرند تا ببينند حرف كدام درست است؟ محسن هاشمي يا محمدباقر قاليباف.
هر چه كه هست، اكنون محسن هاشمي ميگويد از زماني كه او از متروي تهران به
دليل بهانهگيريهاي دولت وقت جهت ندادن 2 هزار ميليارد تومان بودجه مصوب
مجلس به قطار شهري، كنارهگيري كرد، تنها نزديك به 5 كيلومتر مترو به
معني واقعي كلمه به خطوط ريلي قطار شهري تهران اضافه شده و آن هم به دليل
نداشتن ايستگاه درست و درمان، مسافرگيري چنداني نميكند.
هاشمي همچنين با اعلام نقطه نظرات خود درباره شهرداري آينده تهران، به
«اعتماد» قول داد نگرانيهايي كه از بابت حضور شهردار آينده در رقابتهاي
رياستجمهوري سال 96 وجود دارد را از بين ببرد. هر چند به نظر ميرسد در
طرف مقابل، رقيب او در شهردار شدن، همچنان ميكوشد صندلي صدر بلديه را براي
تسويهحساب با رقيب پيروز خود در انتخابات گذشته رياستجمهوري، حفظ كند.
آقاي قاليباف سه روز پيش در مراسم تست سرد خط 3 مترو، همه را به نان به نرخ
روز خوردن محكوم كرد و گفت از زماني كه او مترو را تحويل گرفته تا امروز،
166 كيلومتر خط جديد ساخته است، يعني سالانه نزديك به 21 كيلومتر. اين
آمار را شما تاييد ميكنيد؟
با وجود اينكه بايد از آقاي قاليباف به خاطر فعاليتهاي عمرانياش در دوره
اخير تشكر كرد، ولي لازم ميدانم با ذكر آمار و ارقام دقيق و مستند، آماري
كه در مراسم نمايشي تست سرد خط 3 مترو مطرح شده را نادرست بدانم. اينجانب
از سال 76 و ابتداي دولت آقاي خاتمي مديرعامل مترو شدم. از آن سال تا سال
84 كه دولت آقاي خاتمي رفت و دولت آقاي احمدينژاد آمد، 80 كيلومتر از
مترو افتتاح شد و به بهرهبرداري رسيد، يعني سالي دقيقا 10 كيلومتر. از
سال 84 تا انتهاي سال 89 نيز بنده مديرعامل مترو بودم و در آن شش سال نيز
ما افتتاح خطوط مترو را از 80 كيلومتر به 130 كيلومتر رسانديم. تعداد
ايستگاهها نيز در آن تاريخ 45 ايستگاه بود. كه به 80 ايستگاه رسيد. اگر به
اين آمار توجه كنيد ميبينيد از سال 84 تا انتهاي 89 يا همان ابتداي
1390، نزديك به 50 كيلومتر مترو در شش سال به بهرهبرداري رسيده كه تقريبا
سالانه هشت و نيم كيلومتر ميشود. از ابتداي 90 تاكنون يعني 5/2 سال كه
مجبور شدم به خاطر مردم تهران از مترو كنارهگيري كنم، تنها 3 كيلومتر مترو
به معني واقعي كلمه، افتتاح شده، آن 3 كيلومتر را هم ما در آمار 130
كيلومتر انتهاي سال 89، آورده بوديم و اينرسي كار همكاران من بود. يعني در
اصل، از زماني كه از مترو رفتهام، تاكنون هيچ بخشي كه واقعا توان
مسافرگيري را داشته باشد قابل بهرهبرداري در مترو افتتاح و اضافه نشده
است. هر چه گفته شده است نمايشي و غيرواقعي و فقط براي اين بوده كه بگويند
با عدم حضور هاشمي هيچ اتفاقي در مترو نيفتاد. دستگاههاي TBM با 3/2
برابرظرفيت، تونل ساخته اند. دولت به مترو براي مترو شهر پرند كمك شاياني
كرده و پراكنده كاري در مترو مخصوصا خارج از تهران براي شهرهايي مانند
ورامين بوده، ولي به دليل بيبرنامگي نتوانسته راهاندازي واقعي داشته
باشند.
ولي شهردار فعلي تهران قاطعانه ميگويد او 166كيلومتر ظرف 8سال مترو ساخته است؟
قطعا اين آمار صحيح نيست. شايد منظورش 130 كيلومتر، موجود به اضافه 35
كيلومتر تونل آماده است كه منجر به مترو كامل نشده است. عمليات تونلسازي
تنها 20 درصد ساخت مترو است. ايستگاهسازي 30 درصد و نصب و راهاندازي
تجهيزات ثابت و متحرك 50 درصد ديگر را تشكيل ميدهد. لذا متاسفانه در حد 20
درصد كار انجام ميشود ولي اعلام ميكنند مترو راهاندازي شده كه منصفانه
نيست. البته هماكنون نيز پرسنل زحمتكش مترو در حال فعاليت هستند و كارها
در حال اجراست. ما 4 دستگاه حفار تونلهاي مترو (TBM) آورده بوديم كه
هماكنون تونل ميسازند. ولي واقعيت اين است در اين 2 و نيم سال اخير خطي
راهاندازي واقعي نشده كه قابليت مسافرگيري داشته باشد. اينكه ميگويند
خطوط مترو توسعه يافته، صحبت صحيحي نيست. آخرين كاري كه انجام شد اين بود
كه در انتهاي سال گذشته، 5 كيلومتر خط مترو در منطقه مركزي شهر، از خط3
مابين ايستگاه بهشتي خط يك و چهار راه وليعصر، از خط 4 افتتاح شد. اين خط،
به مسافرگيري واقعي نرسيد و هيچ ايستگاهي نيز در بين راه مثل ايستگاه
فاطمي يا ميدان وليعصر از آن، افتتاح نشد، و نتيجه اين شد كه مردم از آن
استفاده نميكنند و اين قطعه از خط 3 نيز تنها افتتاح نمايشي شد. البته
تجهيزات ثابت و متحرك نيز از قبيل تهويه، برق رساني مطمئن، سيكنالنيگ و...
هنوز براي آن تامين نشده است و احتمالا به اين زوديها يعني تا آخر سال
نيز نتواند به مسافرگيري برسد. آنچه به عنوان راهاندازي مترو اعلام
ميشود. عمدتا آمار ساخت تونل است نه مترو.
شما ميگوييد افتتاح نمايشي بوده، ولي روز شنبه از طريق تبليغات
تلويزيوني و اخبار رسانهها مطلع شديم آقاي قاليباف در مراسم تست سرد 12
كيلومتر از بخش جنوبي خط 3 به ارائه اين آمار پرداخته است. اصلا معني تست
سرد مترو چيست و آيا اين افتتاح خط حساب ميشود؟
راهاندازي اخير يا تست سرد خط 3 مترو يك كار نمايشي بود. در مترو، تست سرد
يك واژه كاملا فني و معني و مفهوم دقيقي دارد. بعد از آمادهسازي خط و
ايستگاهها در حد سازه و ريلگذاري و نصب ريل سوم كه برق رساني به واگنهاي
مترو را دارد. معمولا قطعه فلزي به نام شابلون در اين تست استفاده ميشود
كه ابعاد آن كمي از ابعاد قطار بزرگتر است، اين شابلون را با لكوموتيو و
يك واگن روي ريل حركت ميدهيم و تست ميكنيم در هيچ نقطهيي و در پيچها و
هنگام عبور از سكوها برخوردي صورت نميگيرد و به اصطلاح، فني آن گاباري
مسير تدقيق و تست ميشود و نحوه اتصال به ريل سوم و برقگير قطار نيز تنظيم
ميشود. افتتاح روز شنبه، كار نمايشي بود. اولا از شابلون براي تست اين
خط استفاده نكردند ثانيا در تست سرد، ريل سوم به طول 24كيلومتر كه برق
رساني به قطار مترو را بر عهده دارد، بايد نصب ميشد كه ريل سومي وجود
نداشت و در راهاندازي روز شنبه، بخشي از ريلگذاري نيز هنوز تمام نشده
بود. يعني هر مسير قاعدتا دو ريل رفت و برگشت دارد، من اگر جاي آقاي
قاليباف بودم در اين راهاندازي نمايشي حضور نمييافتم. اين تذكر را هم
شخصا در ملاقاتي كه با او داشتم، دادم كه در شأن شما نيست در اين نمايش
حاضر شويد. واقعيت اين است كه حتي سازه هواكشهاي ميان تونلي نيز در بخش
جنوبي خط 3 مترو حاضر نشده است. و قرارداد تامين و نصب تهويه آن منعقد
نشده است. لذا وقتي شنيدم كه در اين مراسم هم گفته شده است مسافرگيري در
اين خط، قبل از مهر ماه انجام گيرد، تعجب كردم. اين مسافرگيري كاملا
خطرناك و ناايمن است. البته امكانپذير هم نيست. بايد با متانت و طمانينه
خط تا آخر سال، پس از نصب تجهيزات كنترلي و برق رساني و تهويه و ورود
قطارها راهاندازيشود.
شايد تا آن زمان ريل ها را نصب كنند و تست گرم را هم اجرا كنند؟
موضوع فقط اينها نيست. هر خط مترو، بايد تجهيزات استاندارد و تعريف شدهيي
داشته باشد تا بشود مسافرگيري كرد. اگر مسافران را 12 كيلومتر داخل تونلي
ببريم بدون اينكه مسير فرار و هواكش و تهويه براي آنها تدارك ديده باشيم،
اين كار خطرناك و غير ايمني است كه بايد از آن اجتناب كرد. به نظر ميرسد
شركت در مراسم تست نمايشي سرد خط 3 در جنوب تهران با حجم تبليغات زياد در
سيما و رسانهها، جز انگيزه نمايش غيراصولي براي تحت تاثير قرار دادن
اعضاي محترم شوراي شهر در زمان انتخاب شهردار نبوده و واقعا اين روش تبليغ
از جناب آقاي قاليباف بعيد بود و در شأن شهردار تهران نبود كه در اين
افتتاحيههاي نمايشي حاضر شود. آنطور كه آقاي قاليباف را در اين هشت سال
ميشناختم نبايد اين كار انجام ميشد.
گفتيد در ملاقات با آقاي قاليباف، اين موضوع را به او گوشزد كردهايد. چه زماني اين ملاقات صورت گرفت؟
از ابتدا كه به عنوان نامزد شوراي اسلامي شهر وارد گود شدم با كملطفيهايي
مواجه شدم كه باعث رد صلاحيت پرسشبرانگيزم شد. پس از برگزاري انتخابات،
عدهيي از اعضاي منتخب شوراي اسلامي شهر پيشنهاد خود را براي خدمت در سمت
شهردار تهران مطرح كردند. موضوع را رد نكردم و زماني كه رجوع اعضاي شوراي
شهر جديتر و بيشتر شد، در ملاقاتي با آقاي قاليباف مشورت كردم تا آگاه
شوم كه آيا در شهرداري مجددا حضور خواهد داشت يا نه. بحثهاي زيادي شد
طوري حرف زده شد كه براي من فرض شد كه او در شهرداري حضور نخواهد يافت.
لذا جديتر پيشنهاد همكاران را قبول كردم. و در همين ملاقات بود كه موضوع
خط 3 مترو نيز مطرح شد. و ايشان قول داده بودند كه بعد از ماه رمضان خط 3
افتتاح ميشود. به عنوان مشاور به ايشان گوشزد كردم كه اطلاعات صحيح به
ايشان نميدهند و صلاح نيست افتتاح نمايشي صورت گيرد. در آخرين ملاقات
مربوط به ده روز پيش نيز به درخواست آقاي قاليباف ملاقات ديگري نيز انجام
شد. او گفت پيرو جلسه قبلي، تصميم گرفتهام قطعا در شهرداري بمانم. البته
نگفتند شما نياييد، ولي چنين حس كردم ميخواهند من نيايم. بعد از رفت و
آمدها و پيغامها كه انجام شد اين احساس من را تقويت كرد. ولي متاسفانه
ديگر دير شده بود و به عدهيي از دوستان شورا قول داده بودم و آنها روي من
حساب باز كرده بودند و درست نبود در اين مرحله جا بزنم، لذا، هماكنون در
مرحله نامزدي تصدي شهرداري از سوي عده قابل توجهي از اعضاي شورا هستم.
البته اين نامزدي بايد در جلسه رسمي شوراي چهارم رسميت يابد.
در روزهاي اخير، برخي از رسانهها تلاش ميكنند بحثي را راه بيندازند كه
دولت آقاي روحاني با آقاي قاليباف، همسو شده و قرار است او را حمايت كنند.
به نظر شما اين تلاشها ميتواند نظر اعضاي شوراي شهر را تغيير دهد كه باز
هم فضا را براي رقابت آقاي قاليباف در دولت آينده هموار كنند؟
نمي خواهم ورود به اين موضوع داشته باشم، اميدوارم خبرسازيهايي كه انجام
ميشود، دروغ نباشد ولي به نظر ميرسد بخش عمدهيي از آنها دروغ است. هفته
پيش با روزنامه ايران كه رسانه رسمي دولت محسوب ميشود، مصاحبهيي داشتم
كه بلافاصله بعد از آن سايتهاي مخالف نوشتند اين مصاحبه، رپرتاژ آگهي
سنگين دولت براي محسن هاشمي بود. نميشود كتمان كرد كه قرابت من با دولت
آقاي روحاني كه داراي علايق و سلايق مشتركي هستيم بسيار بيشتر است. از طرف
دولت يا فرد ديگري نميتوانم صحبت كنم، ولي به نظر منطقي نميرسد كه دولت
با رقيب خود، همسو شده باشد. البته ميگويند سياست پدر و مادر ندارد و هر
چيز ممكن است. سهراب سپهري ميگويد: قطاري ديدم كه سياست ميبرد و چه
خالي مي رفت.
به نظر ميرسد مشكل آقاي قاليباف، تنها رقابت با چند دولت از سنگر شهرداري
در ادوار مختلف نيست. در روزهاي اخير، بحث منع قانوني شهردار شدن او در
بيش از دو دوره در يك شهر، دغدغههاي زيادي را براي آقاي قاليباف و يارانش
به وجود آورده كه تلاش ميكنند به هر صورت ممكن، آن را رفع و رجوع كنند.
تبعات اجراي بيتعارف و بيتنازل قانون را در اين باره چه ميبينيد؟
به نظر ميرسد تشكيك كاملا جدي است و نبايد با آن تبليغاتي برخورد شود.
معتقدم با وجود مقالات سنگين و استدلالهاي فراواني كه حقوقدانان در اين
باره نوشته اند، وزارت كشور و اداره قوانين مجلس، به صورت شفاف، اعلام نظر
كنند. نبايد كتمان قانوني صورت گيرد. نميگويم اين تشكيك درست است يا
اشتباه، عرضم اين است كه در شرايط فعلي كه مقالات فراواني توسط حقوقدانان
نوشته شده است فضا به گونهيي شده است كه لازم است اين مساله به صورت جدي
در مراجع قانوني مطرح شود و اعلام موضع صورت گيرد. برخي اكتفا ميكنند به
اينكه بگويند اين قانون منسوخ شده و اين برخورد، تبليغاتي و رسانهيي است،
نه يك پاسخ حقوقي و از سوي نهاد مسوول. اخباري مبني بر اينكه برخي از
نمايندگان مجلس به هيات رييسه نامه نوشتهاند و در اين باره استفساريه
خواستهاند وجود دارد، به نظر ميرسد مجلس بايد رسما به اين مورد جواب
بدهد. اگر پاسخ را قبل از اينكه شوراي شهر وارد رايگيري شود، بدهند بهتر
است. نبايد روزه شكدار گرفت.
آيا اين استفساريه اعلام وصول رسمي شده است؟
نمي دانم هنوز در چه مرحلهيي است. ولي درخواستهاي استفساريه به آقاي دكتر
اميدوار رضايي، معاون محترم نظارتي مجلس رسيده و هنوز واكنشي از سوي او
مشاهده نكردهايم.
در روزهاي گذشته حمايت از آقاي قاليباف براي ماندن در شهرداري،
ابعاد تازهيي پيدا كرده، مثلا نمايندگان عضو مجمع تهران، از شوراي شهر
دعوت ميكنند جلسه بگذارند و بعد هم در رسانهها ميگويند «شوراي شهر اين
تصور باطل را از ذهن خود بيرون كند كه اگر شوراي شهر و شهرداري را بگيرند و
پس از آن اكثريت مجلس را فتح كنند ميتوانند رياستجمهوري را براي خود
حفظ كنند» چرا حمايت از آقاي قاليباف به اين مرحله رسيده؟ آيا قرار است
آقاي قاليباف دوباره اسبها را در شهرداري براي انتخابات سال 96 زين كند؟
به نظر ميرسد هنوز هم افراط در رفتار و گفتار برخي از سياسيون وجود دارد.
كشور 8 سال دچار مسائل افراطي شده بود و انتخاب آقاي روحاني، برگشت مردم
به فضاي اعتدال و آرامش عنوان شد. با توجه به اينكه شهرداري را محلي براي
سياسيكاري نمي دانم و معتقدم شهرداري تشكيلاتي اجتماعي و خدماتي است،
صحيح نميدانم درباره اين مسائل سياسي اظهارنظر كنم. ولي به كساني كه فكر
ميكنند در صورت حضورم در شهرداري، اين نهاد دچار
سياست زدگي ميشود، ميگويم كه در اشتباهند. شهرداري را بر اساس تفكرم به
خلاف اين سالها به سوي حل مشكلات اجتماعي و ارتقاي سطح خدماتي آن ميبرم و
سعي خواهم كرد تهران را با خرد جمعي و آرامش و طمانينه و متانت بسازم.
شما ميگوييد شهرداري تحت مديريت شما وارد مسائل سياسي نميشود ولي آيا
ميتوانيد بدون تعامل با دولت و به تعبيري حضور در دنياي سياست، حقوق
شهرداري و شهروندان تهراني را كه 8 سال بود بلوكه شده بود، استيفا كنيد؟
سابقه مديريتيام نشان ميدهد با 6 شهردار تهران و با سه دولت كار كردهام،
با آقايان كرباسچي، الويري، مقيمي، ملك مدني؛ احمدينژاد و قاليباف كار
كردهام. در نهايت هاشمي، خاتمي و احمدينژاد. اگر دولت احمدينژاد به مترو
كمك نميكرد، به دليل حضور من در مترو نبود. از همان ابتداي راه بهانه
دولت در ندادن بودجه مترو، من نبودم، رقابت فرضي با شهردار تهران بود.
دولت، آقاي قاليباف را رقيب رياستجمهوري در سال 88 فرض ميكرد و بعد از آن
هم آقاي قاليباف را رقيب كانديداي خودش در سال 92 ميدانست. لذا حضور
شهرداري كه شايبه كانديداتوري نيز داشت، باعث اين بيمهريها شد. هر چند
اين روش دولت درست نبود و دولت احمدينژاد تصميم گرفت به جاي اينكه مشكل
خود را با آقاي قاليباف جاي ديگري حل كند، مترو يا شهر و مردم را تنبيه
كند. اين تقصير شهر نيست كه شهردارش قصد حضور در انتخابات رياستجمهوري
دارد. كار دولت، تنبيه مردم بود و كار درستي نبود.
لذا وقتي از مترو رفتم، كمكهاي دولت بيشتر نشد و حتي قانون پرداخت 2
ميليارد دلار براي توسعه مترو نيز اجرا نشد، مبالغي براي متروي پرند داده
شد. با 6 شهردار كار كردم، و با تعامل مترو را توانستم توسعه بدهم؟ سابقه
كاريام نشان ميدهد تعامل را نهتنها با دولت آقاي روحاني بلكه با همه
افراد موثر در كشور، براي حل مشكلات شهر در پيش خواهم گرفت. از هرگونه
سياسي كاري پرهيز خواهم كرد و به فكر استفاده از شهرداري براي سمتهاي
بالاتر نخواهم بود.
قول ميدهيد در دوران تصدي احتمالي شما در شهرداري، آرزوي مديران شهري يعني مديريت يكپارچه، محقق شود؟
تنها 20 درصد از تحقق مديريت يكپارچه، مربوط به شهردار است، 80 درصد بقيه
مربوط به دولت و شوراي شهر است. شوراي شهر بايد محكم باشد و از دولت بخواهد
قانون برنامه پنجم توسعه را اجرا كند. در اين قانون درباره 23 مورد از
تصديگريهايي كه بايد از دولت به شهرداريها منتقل شود، تصريح شده است ولي
به دليل بعضي از تمركز گراييها اين كار مشكل انجام ميشود. اين وظيفه
شوراي شهر است كه فكري كند تا اين اتفاق بيفتد و اگر هر كسي كه شهردار
شد،بخواهد به اين مسائل وارد شود، امكان دارد با دولت درگير شود و بهتر و
موثرتر است شوراي شهر اين كار را دنبال كند.
منبع: اعتماد