بلافاصله پس از سخنان ریاست محترم جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل و مذاکرات فشرده ایشان و تیم دیپلماتیک دولت با روسا و هیات های بلندپایه بسیاری از کشورها، و بازتاب گسترده آن درجهان ، بازار گمانه زنی، موضع گیری و تحلیل پردازی های خارجی و داخلی در این خصوص رونق گرفت ، تا انجا که جریان ها و افراد مختلف هر کدام از دریچه ای بدان پرداخته و آن را «مدح» یا «قدح» کردند.
در این میان، رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن حمایت از «تحرک دیپلماسی دولت» و تاکیدشان بر اعتماد به «دولت خدمتگزار»، برخی پیش آمدها در آن سفر را «به جا» ندانستند و خاطرنشان کردند که «ما به هیات دیپلماسی دولت عزیزمان خوشبین هستیم اما به آمریکایی ها بدبینم...ما به مسئولین خودمان اعتماد داریم و از آنها می خواهیم با دقت و ملاحظه همه جوانب، 'ام ها را محکم بردارند و منافع ملی را به فراموشی نسپارند»
این سخنان به مثابه فصل الخطاب همه ی آن «مدح» و «قدح» ها بود و ضرورت ها و بایسته های راه پیش رو را گوشزد کرد و دولت نیز این رهنمودها را به گوش جان شنید و در ادامه تلاش ها دیپلماتیک خود در ژنو، همانگونه که ایشان فرموده بودند «با گام هایی محکم» قدم برداشت.
با این وجود، برخی افراد و رسانه ها تا هنوز هم بر طبل نقد دولت می کوبند و بسیاری از رفتارها و گفتارهای دولت به ویژه در بخش خارجی و بخش های دیگر را به نقد می کشند.
نگارنده پس از بررسی مجموعه انتقادات، ذکر نکات ذیل را ضروری می داند:
اول: در نگاهی گذرا به نقد و انتقادها و مدح و قدح ها، صرف نظر از منتقدان و انتقادهایی که از آبشخور پاره ای جریانات افراطی سیاسی می نوشند و پیش از آن که نگران اصول و آرمان ها باشند، موفقیت گفتمان اعتدال و دولت برخاسته از آن را نمی خواهند و برنمی تابند و لذا از هر موضوع و پدیده ای، محمل و بهانه ای برای هجوم به دولت دست و پا می کنند ، بسیاری از انتقادات قابل درکند. و به نظر از سر درد و دلسوزی اند و همان نگرانی یی را تعقیب می کنند که همه دلدادگان به امام و انقلاب می بایست دلواپس آن باشند.
حضرات که همه ی مشکلات پیش آمده در کشور را به شکلی به مسئله ی مناسبات ایران و امریکا مربوط می سازند و اصول انقلاب و شعارهای امام و افتخارات این ملت را زیر عنوان هزینه شعارهای تند زیر سئوال می برند و برای برقراری روابط، لحظه شماری می کنند و در منقبت برقراری روابط «بحر طویل» می سرایند، نمی خواهند فهم کنند که در شرایط فعلی سخن از روابط نیست بلکه به گفته رئیس جمهور سخن از «مدیریت اختلافات» بر پاره ای حوزه هاست. و زمان زیادی لازم است تا آمریکایی ها بتوانند اعتماد از میان رفته ی مردم ایران را جلب کنند.
این حضرات و دوستان می دانند که نگاه جریان اعتدال و اولویت های دولت تدبیر و امید با نگاه دوستان متفاوت است و قرار نیست که این دولت، (در صورتی که تندروهای جریان راست بگذارند) زمینه ساز به قدرت رسیدن عناصر و جریانهای افراطی شود. (اگرچه دوستان این عزیز ، تمایل چندانی به تبدیل شدن «اعتدال» به عنوان یک گفتمان جامع نداشته و این جریان را صرفاً به مثابه «جاده صاف کن» برای به قدرت رسیدن جریان خویش می دانند.)
دوم. برخی از این افراد مدعی و که بنا به توهمات مختلف، پست های دیپلماتیک خود را مفروض و قطعی تلقی کرده و تا دو سه روز پیش یعنی 30 روز پس از مذاکرات نیویورک و گفت و گوی تلفنی، به طور کامل و دربست از همه ی رفتارهای دولت و رئیس جمهور حمایت کرده و گام هایشان را تا آنطرف مذاکره ی رو در رو، پیش پیش جلو می گذاشتند، یکباره و پس از گذشت سی روز از آن داستان، به ناگاه ساز مخالف کوک کرده و گفت و گوی تلفنی رییس جمهور و برخی اقدامات تیم مذاکره کننده هسته ای را به باد انتقاد گرفته، آن را محصول «مشورت های مشاوران رئیس جمهور» دانسته اند. مشاورانی که بنا به نوشته ایشان «نه دارای سابقه سیاسی هستند، نه قدرت ذهنی دارند و نه مسائل بین المللی را فهم می کنند و رئیس جمهور عزیزمان را در آمپاس قراردادند».
حال سئوال این است که اگر این فرد، به گفته ی خود «صادق» است و دلسوز و نگران عزت ملی ، چرا پس از وقوع مذاکره تلفنی و در همان ایام ، این عمل را مورد نقد قرار نداد بلکه حمایت کرد و درست پس از گذشت نزدیک به چهل روز از آن ماجرا ناگهان بدین ماجرا تفطن یافت و مجموعه دل نوشته های انتقادی خویش را متوجه دولت و رئیس جمهور کرد؟ سرِّ این نکته چیست که پس از 40 روز، منتقد «صادق» ما، به یاد این انتقادات افتاده است؟
مخفی نماند سخنانی از این دست از هر کس پذیرفته شود، از ایشان و جماعتشان پذیرفته نیست، چرا که اگر براساس اشتها و تمایلات این جماعت عمل شود، می گویند اصلا چرا مردم و امام انقلاب کردند که آمریکا ناراحت بشود و چرا...
سوم . نکته ی دیگری که بر ناصوابی این جوسازی می افزاید، انتقاد تلویحی او از دکتر ظریف و تضعیف وی در یادداشت اول است و بلافاصله، در مطلب بعدی ، حمایت از ظریف با استفاده از جملاتی چون «دل ظریف هم خون است» ، تضعیف دوست خود را با کمک تصاویر قدیمی اش در کنار وزیر خارجه دنبال می کند! آیا چنین روشی چیزی جز در قالب تلاش برای تقابل ظریف و رییس جمهور و همچنین مجموعه مشاوران رئیس جمهور قابل تحلیل است؟
چهارم. از سوی دیگر و در شرایطی که توپخانه رسانه ای جریان افراطی، تلاش همه جانبه ای را برای شکست مذاکرات ژنو در پیش گرفته است، توسل وی به کلید واژه های حساسیت برانگیز این جریان، یا حکایت از سستی تحلیل این به اصطلاح دیپلمات دارد و یا همداستانی وی با این جریان را محتمل می سازد. ضمن آنکه از دور، اراده و نیت شخصی وی محرز و قطعی به نظر می آید.
پنجم. ایشان در شرایطی که معتقد است «دوران مهجوری و مشتاقی را سپری می کند»، در بخش دیگری از دلنوشته هایشان بر فیس بوک، چنین آورده است: «من سابقه رفاقت سی ساله با جناب آقای دکتر حسن روحانی دارم و مراتب دوستی و رفاقتم با وی بر حسب برادری، محبت و دوستی بوده و خواهد بود. بیشترین مقالات را در دوران انتقال دو دولت در تبیین مبانی ریاست جمهوری نوشتم و در این باره اظهار نظر کردم»
صرف نظر از اینکه چگونه ایشان که در زمان سخنرانی معروف حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی در مراسم بزرگداشت حاج آقا مصطفی خمینی (در سال 56)، چهارده تا پانزده سالشان بوده است، مدعی چنین سابقه ی رفاقت و دوستی و برادری شده اند، و صرف نظر از آن که گمانه های مختلفی درباره این فراز از سخنان ایشان قابل طرح است، طبعاً ایشان تصدیق می فرمایند که این گونه سخن گفتن تا چه اندازه با آداب و ادب ایرانی سازگار است؟!
ششم. ایشان در این کلمات پیچیده، متذکر شده اند که در دوره انتقالی (پس از پیروزی دکتر روحانی در انتخابات و قبل از مراسم تنفیذ)، بیشترین مقالات را در «تبیین مبانی ریاست جمهوری» نوشته اند. گرچه مراد ایشان از «تبیین مبانی ریاست جمهوری» و ربط این مقالات با رئیس جمهور بر من معلوم نشد، اما سیاق این گونه نوشتن به حکم اینکه در مواردی «الظاهر یدل الی الباطن»، نشان از انباشت توهمات ویژه ای در نفس آدمی است ، بایستی از آن و عواقبش به خدواند جل و علی پناه برد.
این خرد خام به میخانه بر
تا می لعل آوردش خون به جوش
* مصطفی فقیهی
مدیرمسئول
ایشان علیرغم ادعای فهم روابط بین الملل، طی وجاهت رانتی در وزارت خارجه بیشتر بفکر بازی اقتدار خودش بود و تمایل نداشت چیزی یاد بگیرد.
وزارت خارجه ای ها اطلاعاتشان محدود به این نیست روز معارفه وزیر چه کسی کجا ایستاده بوده و یا آقا صادق خرازی با چه کسانی عکسهای تاریخی گرفته است (لابد دیده اید از وی تازگی ها دو عکس منتشر شده یکی با دکتر ظریف در امریکا و یکی هم با آقای مصباح در کانادا)؛ محض نمونه عرض می کنم: ایشان طی ایام معاونتش در وزارت خارجه دو سه بار قهر کرد و رفت خانه اش و بعد واسطه فرستاد که برش گردانند! نیز هر کس از همکاران معاونتش در وزرات خارجه می خواست همکاری ای با معاونت آنوقت بین الملل به مدیریت دکتر ظریف داشته باشد، این آقا اغلب بر نمی تافت و قس علیهذا؛ البته مثل هر مدیر دیگری زحماتی برای مملکت کشیده که هر مرتبه چندبرابر مورد قدردانی واقع شده است و بقیه اش هم به یوم الحساب مربوط خواهد بود.
در ضمن اجازه بدهید یک هزارم درصد مشارالیه هم ما شحصی نگرها در سایتی که نامش انتخاب است و نه اجبار، عقده گشایی کنیم. سایت رانتیر ... که در اختیارمان نیست (جسارت نشود به همه کسانی که به امید اصلاح در آنجا قلم و قدم می زنند).
تیترت زشته و تفرقه انداز
شماها عجب موجوداتی هستید به خدا.....
نوه ی امام را نواخت و خودی نشان داد .
برخی منافعشان در خطر افتاده که به چلز و ولز افتادهاند.
حقیر نیز از زاویه شما مسائل و مشکلات را می نگرم و شاید به نویسنده سطور مورد بحث نیز انتقاد کنم که گاهی یک حرف حساب نشده از سوی دوستی که روزگاری دستی بر آتش داشته، هزاران بار مشکل ساز تر است از عربده کشی های پوچ دشمنان. در عین حال، از شما نیز می خواهم دوستان دلخور را با برچسب سهم خواهی نرنجانید. چرا که اگر این رویه صحیح بود خیلی وقت پیش از این، اطراف شخصیت های برجسته ای چون آیت الله هاشمی خالی شده بود. این سخنان دوستان دلخور را با لبخندی پذیرا شوید که رسم ما "با دوستان مروت" و "با دشمنان مدارا" است. به امید بازگشت امید به دلهای عموم ملت. پیشنهاد می کنم در زمینه بردباری مصاحبه ای با آیت الله هاشمی داشته باشید که نتیجه آن حتما قوت قلبی است برای ما، شما و خدمتگزاران حقیقی ملت.
ایشان ابهاماتی مطرح میکنند که با توجه به سمتهایشان برخی آنها را میتوانند قرین به صحت بدانند. اگر درست نیست، به سادگی تیم رسانهای دولت (اگر واقعا تیمی در کار باشد) میتواند این ابهامات را برطرف کند.
ضمن اینکه برای بار هزارم: افراد و تیم رسانهای دولت واقعا ضعیف هستند و میدان را عملا به رسانههای آنطرفی میدهند به سادگی یک آب خوردن...
وی مدتهاست از بیماری سرطان لنفوم رنج میبرد و بارها مورد عمل جراحی در مراکز مختلف درمانی قرار گرفته است
به نسخ خطی و تاریخی علاقه وافری دارد و یکی از کلکسیونرهای این آثار میباشد
ازدواجهای جالب: خواهرش با آقا مسعود ازدواج کرده و پسرش نیز با دختر نوه ی امام (دختر محمدرضا خاتمی و زهرا اشراقی) وصلت گزیده است، حلقه ی واسط تمام این چپ و راست ها ایشان هستند و به نوعی ایشان جمع بین اضداد است
کافیست نگاهی به تاریخ بیندازیم تا بفهمیم که این بادمجان دور قاب چین های بی هنر که تنها هنرشان حرف زدن و تخریب این و آن است مانند طبلی تو خالی هستند که فقط صدا دارند .صدایی که در غرش موج خروشان مردم وزوزی بیش نخواهد بود.
هر کجا منفعتشون باشه اون طرفین !!
يكي از محسنات ديپلماسي دولت كنار زدن كف روي اب است
لطفا وارد دعوا با همسنگری های خود نشوید. اینکار سبب تضعیف جریان اعتدال-اصلاح طلبی می شود. جناب آقای خرازی حسن نیت دارند.بنده هم با مطالب مطرح شده از سوی ایشان موافق نیستم هر چند بخشی از سخنانشان بی راه هم نیست. به عنوان نمونه اینکه چرا توسعه روابط با کشورهای منطقه -که دکتر روحانی در مناظره ها هم به عنوان اولویت اول سیاست خارجی بر آن تاکید داشتند- مدنظر نیست و کاری در این خصوص نمی شود جای تعجب دارد. باید تلاش شود که با ایجاد اعتماد متقابل بین ایران و عربستان فشار عربستان را از روی آمریکا برداشت و در مورد سوریه و عراق به یک مفاهمه رسید.شاید این چنین بتوان تندروی ها رو هم محدود کرد.
خود زنی نکنیم. به هر جهت آن شخص صادق سرمایه کمی نیست که این گونه از خود برانیم. حتی اگر ایشان عامدانه چنین کرده باشند که شما می فرمایید. تفاوت ما با آنان این است که میل به ناحق نکنیم.
لطفا شما هم مثل کیهان و کیهانیان نشوید و ننویسید این نوشته کمی خارج از اعتدال و مبتنی بر نیت خوانی و انگیزه کاوی بود که بیم در غلطتیدن به جوسازی های جریان تندرو را به دل دوستداران دولت تدبیر و امید می اندازد. من هر روز اول سایت شما را می بینم لطفا ناامیدم نکنید!
اول: اگر شما بدلایلی که خودتان میدانید و بعضا" توضیح هم داده اید با این اقا مشکل دارید حق ندارید حساب ایشان را با حساب طرفی که وی خود را ازانان میداند یکی کنید،
دوم : گفتمان اعتدال که ظاهرا" از نظر شما ا پایه و بنیه قوی هم دارد ، بدون حمایت تمام قد جناحی که ایشان بدان منسوب است چندان اقبالی در جامعه نمی یافت ،چه نظر سنجی های معتبر که از قضا همین سایت شما به ان استناد میکرد تا چندروز قبل از انتخابات حمایت حد اکثر 8تا 10 درصد را نشان میدادو شاید عدم ائتلاف رقیب اصولگرا نیز به همین عدم اقبال عمومی به جریان اعتدال برگردد.
سوم: جناب اقای دکتر روحانی نیز در اولین مصاحبه خود با سیما که بصورت تلفنی وبا شبکه خبر انجام دادند با ذکر نام به این موضوع اذعان کردند
چهارم:خطای اقای " صادق" در ارائه تحلیلهای چند روز گذشته و خروج سهوی از مسیر درست که معمولا" از یک دیپلمات انهم در سطحی که ایشان خود را در ان می بیند بعید بنظر میرسد محرز بوده وباید به ایشان پاسخ درخور داده شود اما به گمان من تحمل نقد ولو مغرضانه اولین انتظار از معتدلین است،گرچه عصبانیت در مرقومه جنابعالی مشهود است
پنجم: افکار عمومی که تجلی ان در انتخابات 24 خرداد رخ نمود تنها چیزی است که این روزها متاسفانه مورد ظلم قرار میگیرد چرا که نه تریبونی دارد که از خود و خواسته خود دفاع کند ونه حامیان صادقی که از سر صدق ومنافع ملی بگویند و قلم بزنند. و هرکس از ظن خود بر خوان ملت نشسته و مشغول اطعام است
ششم: انشاا... مسولین دولت تدبیر و امید بویژه اولیائ سیاست خارجی همچنانکه تا کنون بر مدار رای ملت گردیده اند بدون واهمه از قیل وقال غوغاسالاران رسانه دار که منافعشان را بر بحران بنا نموده اند بوظیفه ملی و سوگند شان وفادار بمانند ودر این راه پر خطر از غوغا و طبل توخالی این معدود نهراسند.که : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ * وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
واقعا مطلب خوب و مفیدی بود.بعضی از آقایان هنوزدرباره اوضاع وحشتناک مملکت توجیه نیستن،اینا دوست ندارن که وضع معیشت مردم خوب بشه همش دنبال طراحی مشکل هست
اصلاحات اصلاحات پیروز انتخابات
کل مطلب یه طرف،تیترش یه طرف...
فک کنم تا یکی دو هفته پیش هم منتظر پست بوده ولی الان دیگه فهمیده گیرش نمیاد...
حریف خانه و گرمابه و گلسان باش
بودی و بوده ای و لذا ست که صادقی ، و مگذار پایت را از دریای سکوت به گود هیاهو بکشند ، هر چند ،
گفتگو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
چرا خودمون از خودمون انتقاد نکنیم؟؟؟
با یک انتقاد هم جنابعالی شمشیر کشی و توهین میکنی.. این راهش نیست برادر
راه رو برای انتقاد باز بزارید قرار نیست هر کاری دولت کرد حمایت کنیم.
این انتقاد دکتر خرازی یک هدف استراتژیک داشت و انتقاد تند از خود برای کاستن از فشار بیش از حد به دکتر ظریف و در حقیقت این نقد را کرد تا فشار ها از دکتر ظریف کاسته بشود . ضمنا این گونه نقد ها در میان اصلاح طلبان باب بوده است و بعد ها به ارزش و کار دکتر خرازی پی می بریم. خواهشا تمنا دیگه این قضیه را کش ندهیم
موتور کیهان اینوریام استارت خورد؟!
هر کی باب میلمون حرف نزنه عقبه ش میره زیر سوال؟!
شما كه متولد قم هستي و خودت را از خاندان علم ميداني چرا؟
هیچ معلوم هست به کجا میری رفیق؟
برای بار چندم بوی کیهان و کیهانیان از سایتتون استشمام شد...
امبدوارددچار استدراج فکری نشیم(آمین)
اگر تایید کنید منت گذاشتید و اگر نکنید محبت کردید
حق به همراه باد
ایشان خودشان بواسطه برخی ارتباطات (کمال خرازی و...)به وزارت خارجه راه پیدا کردوگرنه سابقه ای در امورات وتحلیلهای سیاسی نداشت که خودرا صاحبنظر میپندارد.ضمنا از این خانوتده ب - خ و ک -خ هم در این برهه بی نصیب نمانده اند
به سیاق شطرنجیون (تلویزیون میلی ایران)رفتار کرده اید به طعنه و کنایه رو آورده اید به صادقی که میشناسیمش و میشناسند و شما هم که فعال مطبوعاتی و سیاسی اید بیشتر! می توانستید با تکیه بر حرفها و نظراتشان بطور متقن نقد بنویسید جناب فقیهی نه به زبان متلکیون و تیکه پرانهاتلویحا کسی را به فرصت طلبی و منفعت طلبی متهم کنید. باشد که چنین بشود و فرهنگ نقد بیاموزیم و فقط چراغیون و کیهان نشینان را ملامت نکنیم
ایشون پاس گل به حریف داده شما لطفا گلش نکنین!
جناب آقای فقیهی شما که از گفتمان اعتدال حمایت می کنید و طبل این گفتمان رو هم در سایتتون می کوبید بدونید که عصبانیت و عدم تحمل نقد نافی گفتمان اعتدال است.چرا که عصبانیت و داغ کردن و بی صبری کاملا از نوشتتون مشهوده.
ثانیا این آقای صادق به نوعی از خودتونه و در طیف اصلاحاته و اگر سیاستمدار بودید
حساب ایشان را که وی خود را ازشما میداند جدا نمی کردید و در گفتمان خودتان به زعم خودتون جذب حداکثر می کردید.
۲) افسوس از آن است که برخی مثل موضوع مقالۀ حاضر هیچگاه نه چپ بودند و نه اصلاحطلب، حضرتشان بیشتر مصداق رانت خوار سیاسی هستند که ماشاءالله از قبل از بیست سالگی همیشه رئیس بودهاند و معلوم نیست چه زمان فرصت کردند دکتر بشوند.
بايد ظرفيت نقد را داشت آن هم از جانب كسي كه متخصص است. اگر امسال ايشون نقد نكنند، ميدان براي كسانس باز مي شود كه غرض ورزند.
منم میگم به خاطر پست نگرفتن این حرفا رو میزنه
دولت را با گفتار و رفتار تان ياري كنيد.
به صرف اینکه چند روزی پا منبری آقا کمال (عموجان)شد مدارج دیپلمات شدن را معراج گونه طی کرد . بابا ماشالله به این همه فراست و هوش !؟
من يكي از همكاران رسانهيي شما هستم.
نگاهتون به آقاي خرازي اشتباه بود. ايشون يك پست مهم در وزارت خارجه رو به دليل مشكلات جسماني نپذيرفت.
فكر كنم نقدشون هم از سر دلسوزي بود.
در اين شرايط حساس يه كم دقت كنيم بهونه به دست همون توپخانه رسانهيي افراطي كه اشاره كردين نديم.
با تشكر
من این اقا را میشناسم هرجا موقعیتی باشه هست ولو در .... درغیر اینصورت ایشان مخالف است. بعبارتی دیگی که برا ایشون نجوشه بذار ... بجوشه. خیلی هم ارزشی شده این روزا ولی برید ببینید چطوری ....
1-دیپلماسی ایران در نیویورک به علت عدم دستاورد قبول مداکره تلقنی با اوباما شکست خورده است
2=آقای روجانی دید دیپلماتیک قابل توجهی ندارد وصلاج جود را تشحیص نمیدهدوبسادگی تچت تاثیر القائات اطراقیان فرار وتن به مکالمه داده است
اولا اینکه قبول مکالمه تلقتی هیچ دستاوردی نداشته است از اساس باطل است چرا که نتد روهای امریکایی ولابی صهیونیستی میخواهند القا نمایند تعییر لجن ایران نه یک نرمش وبه تعبیر رهبر انقلاب نرمش قهرمامانه بلکه اولا از سرناچاری به دلیل تاثیر تجریمها و ثانیاخرید زمان برای دستیابی به بمب اتمی است وایران ماهیتا توسعه طلب وافراطی است وفصد تشنج زدایی واعتماد سازی وتعامل ندارد.در جالیکه رئس جمهور هوشمند با عدم فبول مداکره حصوری با اوباما فرصیه موصع ضعف وذوق زدگی ایران برای ایجاد ارتباط با امریکا راعملا باطل کرد وسپس بافبول مذاکره تلقنی نیز، نطریه عدم فصد ایران را به جل ریشه ای احتلاقات وتشنج زدایی، خط بطلان کشید. فقط یکی ازاثرات ملموس موقفیت این دیپلماسی،علنی شدن ونصج اختلاف بین امریکا واسرائیل بر سر مسئه ایران وپیشنهاد عدم تصویب تجریمهای جدید از سوی شرمن است.صمن اینکه آفای روحانی قبل از اینکه رئس جمهور باشد،یک دیپلمات کار کشته ودنیا دیده است ومشاوران به او جهت بالندگی هر چه نیشتروتکمیل دیپلماسی مشاوره میدهند نه اینکه ایشان فاقد دید دیپلماسی باشد وهمه خط وربطها را از دیگران بگیرد
اين نوشتار نشان از تحمل انتقاد و تشويق متقد ندارد.
پوز شریعتمداری هم خورد