پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در
حالي كه زنان ايران، نيمي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند اما امروز،
بيتوجهي اين جمعيت به ارتقا و بهبود سلامت جسمي و فكري خود به معضلي از
نظر پژوهشگران و فعالان عرصه سلامت زنان كشور تبديل شده است. گزارشهاي
رسمي اعلام ميكند كه شيوع آرتروز، سرطان سينه، اختلالات اضطرابي، اضافه
وزن و كمتحركي، پوكي استخوان، اماس، ديابت، بيماريهاي قلبي، عروقي و
كمبود ويتامينهاي موثر در سلامت زنان همچون ويتامين Aو D مهمترين
مشكلاتي است كه امروز جامعه پزشكي كشور نسبت به افزايش آن در زنان ايراني
ابراز نگراني ميكند. هرچند كه بخشي از اين مشكلات به علت ناكافي بودن
آگاهي زنان از اهميت توجه به روشهاي پيشگيري از ابتلا به اين معضلات ايجاد
شده اما كارشناسان هشدار ميدهند كه تغيير سبك زندگي و عادات غذايي، تنزل
وضعيت اقتصادي و اجتماعي خانوارهاي ايراني، شهرنشيني و حتي نوع 11شغل در
شيوع بيشتر بيماريهاي غيرواگير در جامعه زنان ايراني تاثير مستقيم داشته
است. گزارش دفتر سازمان بهداشت جهاني در ايران هم تاييد ميكند كه «?? درصد
موارد مرگ در ايران ناشي از بيماريهاي غيرواگير است با اين حال هيچ
نشانهيي از كاهش عوامل خطرساز به ويژه در ميان زنان ديده نميشود.»
در حال حاضر، نگرانكنندهترين شاخص در جمعيت زنان ايراني، اضافه وزن و
چاقي است كه تحقيقات متعدد انجام شده از سوي مراكز تحقيقاتي كشور هم اين
ادعا را مورد تاييد قرار داده است. نتايج تحقيقي كه وزارت بهداشت در سال 90
انجام داد، اعلام ميكرد كه 38 درصد از زنان ايراني چاق هستند اما نتايج
تحقيق سال 92 خبر داد كه اين رقم به 57 درصد افزايش يافته است.
روز گذشته هم حاضران در نشست كارگروه سلامت زنان براي بررسي مهمترين عوامل
مرگ و مير زنان كشور و شاخصهاي اجتماعي و فرهنگي اين گروه، نسبت به تنزل
سلامت جسمي و فكري زنان ايراني ابراز نگراني كردند كه مهمترين نگراني
اعضاي اين كارگروه متوجه افزايش وزن زنان ايراني بود كه در اعلام آخرين
وضعيت اين معضل اعلام كردند كه هماكنون 59 درصد از زنان كشور مبتلا به
افزايش وزن هستند.
نرگس رستمي، عضو هياتمديره انجمن علمي پزشكي اجتماعي به اهميت توجه به
حوزه سلامت زنان پرداخت و گفت: «زنان نقش مراقبت از خانواده را بر عهده
دارند بنابراين اگر درباره مباحث سلامتي خود اطلاع كافي داشته باشند و در
اين زمينه اقدام كنند به سلامت كل خانواده منجر خواهد شد. همچنين با توجه
به نقش زنان در توليد مثل و باروري، اگر دختران و زنان سالم باشند نسل بعدي
سالمتر خواهد بود البته اقدامات خوبي در كشور در حال انجام است اما
آمارها نشان ميدهد كه با وضعيت ايدهآل فاصله بسياري داريم. براي مثال بر
اساس مطالعه شاخصهاي جمعيت و سلامت كه به وسيله موسسه ملي تحقيقات سلامت
انجام گرفته است، تنها 20 درصد زنان 15 تا 24 سال آگاهي مناسبي درباره
راههاي پيشگيري از ايدز دارند. همين مطالعات نشان ميدهد بيش از 90 درصد
زنان 15 تا 24 سال حداقل يك بار در روز تلويزيون نگاه ميكنند اما حدود 10
درصد حداقل يك بار در روز كتاب، مجله و روزنامه ميخوانند. همچنين بر اساس
مطالعه طرح سيماي مرگ و مير در 29 استان كشور در سال 85 و مقايسه با
دادههاي قبلي مشخص شده است كه متاسفانه سرطان سينه به سرعت در حال افزايش و
سن اين بيماري در حال كاهش است به طوري كه در گروه سني 46-15 سال رتبه ششم
مرگ و مير زنان كشور را به خود اختصاص ميدهد. در عين حال اميد به زندگي
در كشور در حال افزايش است اما متاسفانه ميزان زيادي از اين افزايش طول عمر
همراه با ناتواني و معلوليت طي ميشود.»
همچنين مريم رهبري بناب، پژوهشگر ارشد گروه بهداشت و درمان مركز پژوهشهاي
مجلس به عوامل خطر بيماريهاي جسمي در زنان اشاره كرد و افزود: «59 درصد
زنان جامعه با افزايش وزن مواجه هستند كه روند آن رو به رشد است. به دليل
سبك زندگي نامناسب، بيش از 20 درصد از زنان ميانسال و مسن كشور به اختلال
چربي خون، بيش از 25 درصد زنان ميانسال و مسن به فشار خون و بيش از 20 درصد
نيز به ديابت مبتلا هستند. متاسفانه با رشد بالاي استعمال دخانيات در زنان
شاهد هستيم و ميانگين سني مصرف سيگار در دختران كاهش يافته است. همچنين
رفتارهاي پرخطر جنسي در گروه سني جوانان و نوجوانان نگرانكننده است زيرا
متاسفانه با فقر آموزشي در سيستم آموزش و پرورش درباره محافظت و مديريت
فردي افراد هم مواجه هستيم.»
فارس گزارش داد كه در ادامه اين نشست، حميده
جوادي نسب، كارشناس ارشد اقتصاد سلامت به شاخصهاي اجتماعي، فرهنگي مرتبط
با سلامت زنان در سال 89 برگرفته از مطالعه شاخصهاي سلامت و جمعيت اشاره
كرد و گفت: «براساس اين شاخص ميزان باسوادي در گروه سني شش سال به بالا در
مردان در كل كشور بيش از زنان است و گروه سني 21 تا 30 سال بيشترين ميزان
باسوادي را در كشور دارند. با وجود آنكه ميزان خالص حضور دختران در آموزش
ابتدايي در كل كشور بيشتر از پسران است اما ميزان باسوادي پسران در مقاطع
بعدي بيشتر است. همچنين شاخص تحصيلات دانشآموزان 11 تا 17 ساله كشور در
مقطع راهنمايي و متوسطه نشان ميدهد كه در كل كشور ميزان خالص حضور پسران
در آموزش راهنمايي بيشتر از دختران است.»