"پسرم را کتک زد او را کشتم"

 
مردي كه برادرزنش را به دليل كتك زدن پسرش به قتل رسانده بود در جلسه دادگاه با ابراز ندامت از اين كارش از اولياي دم خواست او را ببخشند.

 در ابتداي جلسه رسيدگي به اتهام اين مرد كه صبح روز دوشنبه در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي اصغر عبداللهي برگزار شد، نماينده دادستان به دفاع از كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده احمد متهم است روز 16 ارديبهشت ماه سال 91 برادر همسرش محمد را در شهريار با ضربه چاقو به قتل رسانده است. متهم در جريان تحقيقات به بزه انتسابي اعتراف كرده و انگيزه‌اش را از ارتكاب اين جنايت كتك خوردن پسرش از برادرهمسرش اعلام كرده است. بنابر اين از آنجا كه همه شواهد و مدارك عليه متهم است خواستار صدور حكم شايسته در اين خصوص هستم.

در ادامه به دستور قاضي اولياي دم در جايگاه ايستادند تا خواسته‌شان را مطرح كنند. مادر مقتول در چند جمله گفت حاضر نيست از خون پسرش بگذرد و قاتل بايد قصاص شود. دومين ولي دم همسر مقتول بود كه به ولايت از دو فرزند صغيرش خواستار قصاص متهم شد.

سپس اتهام قتل عمدي به احمد تفهيم شد تا وي از خود دفاع كند. او با پذيرش اتهامش گفت: من نمي‌خواستم برادرزنم را بكشم اما او با فحاشي من را عصباني كرد. متهم در تشريح اين حادثه گفت: آن روز عصر از سركار به خانه برگشتم. پسر 6 ساله‌ام را ديدم كه گريه مي‌كرد. او را نوازش كردم تا آرام شود اما گريه امانش را بريده بود. پسرم گفت دايي‌اش محمد او را كتك زده است. وقتي اين حرف را شنيدم نتوانستم خودم را كنترل كنم. سوار خودروام شدم و خودم را به مغازه او رساندم. مي‌خواستم بپرسم او به چه دليلي پسرم را كتك زده است. پسرم كوچك بود و نمي‌توانستم اشك‌هايش را تحمل كنم.

متهم به قتل ادامه داد: وقتي به مغازه محمد رسيدم وارد شدم تا با او حرف بزنم اما با يكديگر درگير شديم. او يك چوب برداشت و با آن شيشه خودروام را شكست. چون كار بالا گرفته بود و فكر مي‌كردم ممكن است حادثه بدي اتفاق بيفتد تصميم گرفتم فرار كنم اما محمد شروع به فحاشي كرد. اين كارش من را عصباني كرد. دوان دوان به طرف خودروام رفتم و از زير صندلي يك چاقو برداشتم. نمي‌توانستم خودم را كنترل كنم. به طرف محمد حمله كردم و با چاقو يك ضربه به سينه‌اش زدم. فكر مي‌كردم اين ضربه محمد را فقط مجروح مي‌كند. خيلي سريع از آنجا فرار كردم اما همان شب فهميدم محمد كشته شده است. به همين دليل خودم را تسليم كردم.

بعد از دفاعيات احمد وكيل مدافع او از وي دفاع كرد و در پايان بار ديگر در جايگاه ايستاد تا براي آخرين مرتبه از خود دفاع كند. او گفت: خانواده همسرم از همان زماني كه با يكديكر آشنا شديم در حقم خوبي كردند. آنها واقعا من را دوست داشتند و من هم همه‌شان از جمله برادرزنم محمد را دوست داشتم. آن روز وقتي گريه‌هاي پسرم را ديدم عصباني شدم. مي‌دانم كه اشتباه بزرگي مرتكب شده‌ام اما از خانواده همسرم مي‌خواهم به خاطر پسر 6 ساله‌ام من را ببخشند. با وجود درخواست‌هاي متهم و خانواده‌اش براي بخشش، اولياي دم اعلام كردند خواسته‌شان قصاص است. با پايان دفاعيات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند.
منبع: اعتماد