مردی را می شناسم از اهالی افراط و مملو از اشکال، او
اما مردانه پشت مردانش ایستاد، خط
قرمز او، دوستان و رفقایش بود و آبرویش را ، داشته و نداشته اش را ، هزینه
آنان
کرد، گوآنکه خود در میانه همین دوستان، گاه آنان را تحقیر می کرد و چونان
ارباب، آنان را کنیز خود پنداشت، اما کوچکترین نقد به همین جماعت را توهین
به خود قلمداد می کرد...بنابراین تفاوتی نداشت که
دوستانش چه کرده اند و چه بر سر ملت و مملکت آورده اند، او از یاران حلقه
اش، سخت
حمایت می کرد، از مردان قابل احترام و
سالم گرفته تا سارقان و جاعلان و جاه طلبان و جادوگران! ... البته «آن مرد
دیگر رفته است»!
چندی
پیش، شنیدم که جناب آقای دکتر سریع القلم پس از آنکه، صرفاً
به اتکای شخصیت حقیقی خود، به نشست داووس دعوت شده ، سخنرانی کرده و برحسب عرف
آن کشور و نشست، کرواتی
هم بسته، بهانه مورد نظر پیدا شده تا مورد عنایت جدی صداوسیما قرار گیرد و
دولت را نیز به باد حمله گیرند.
در این میان اما واکنش آقای دکتر آشنا به نمایندگی از دولت،
عجیب بود و باورش سخت و تلخ! او اساساً منکر انتساب جناب سریع القلم به دولت شده
بود، آنهم با ادبیاتی نادر و مملو از انفعال و عقب نشینی!
در این میان چند نکته قابل توجه است :
اول: دکتر محمود سریع القلم سال هاست به جز آنکه استاد دانشگاه است و هزاران
دانشجو تربیت کرده، به دلیل انتشار مطالب عمیق علمی در قالب کتاب های پرتیراژ یا
یادداشت و تحلیل در رسانه ها، فردی
شناخته شده است و مورد توجه عوام و خواص. او سالها در مرکز تحقیقات استراتژیک، دوست و همکار و مشاور دکتر روحانی نیز بوده است.
این
نکته گفتنی است که
نگارنده که مدتی کوتاه افتخار شاگردی ایشان را نیز داشته ، تایید می کند که
این همه سال همکاری او و دکتر روحانی، دلیلی بر اشتراک نظر این دو در همه
حوزه ها نیست، بلکه دکتر سریع القلم دارای تفاوت و بل تقابل نظر در بسیاری
از
ساحات با جناب دکتر روحانی است ، با این حال مورد توجه و عنایت ویژه رییس
جمهور قرار دارد.
دوم: نامه ی حیرت انگیز دکتر آشنا در اعلام
برائت از آقای سریع القلم، در وهله نخست، این سوال را ایجاد می کند که چرا
حضرت ایشان حاضر نشد لااقل اندکی و فقط اندکی، پشت این مرد آرام و مورد
حمایت
دکتر روحانی، بایستاد یا حتی با منشی برگرفته از «اعتدال» و روشی مهربانانه تر ، انتساب سریع
القلم به دولت را تکذیب کند؟ آیا این
رفتار، توهین و تحقیر این چهره ی علمی و شناخته شده کشور نیست؟
سوم:
جریان رسانه ای ضددولت که از قضا کوچکترین قرابتی با دولت ندارد و از
کوچکترین بهانه ای برای کوبیدن دولت استفاده می کند، این رویه مدتهاست بر همه ی جریان های سیاسی و حتی
مردم عادی عیان شده است، اما شگفتا که هنوز برخی حضرات در بالاترین نقاط
دولت، بر آن اشرف ندارند!
کاش پاسخ داده می شد، آیا وقتی منتقدان
ناشسته رویی چون صداوسیما - که اینک نقطه ضعف
دولت را به آسانی به دست آورده اند - نوع نگاه و برخورد دولت با مردان و
حامیان اعتقادی خود را می بینتد، راسخ و جسور و گستاخ و جری تر نمی شوند تا اینان
را در مظان اتهام و آماده ی کوبش کرده و یک یک و نوبت به نوبت سراغشان رود؟
چهارم: جناب آشنا ! اساساً در چنین شرایطی، احساس خطر
نمی کنید که نفر بعدی خود شما باشید؟ کما اینکه بعدتر برخی از همان رسانه
های افراطی، حکم مشاوره دکتر آشنا و دیگر مشاوران رییس جمهور را به طعن و
تسخر، زیر سئوال بردند؟!
آیا حضرات نمی دانند ، اگر سریع القلم ها
را تکذیب کنند ، چه جایگزینی برای فردی چون اوست؟ آیا در این مواقع که اهالی علم
و معرفت و اندیشه، به زور روش های شاذی چنین، ناپدید می شوند ، جا برای
«چاپلوسان و قدرت طلبانی عالم نما» ، آنهم با سوابقی مشعشع و تابعانی از
حزب باد، باز نمی شود؟ چندان که بسیاری مطلعند ، اینک بسیاری از چهره های
متنفذ دولت قبل - مثل آقای اسماعیل نجار - چنان رنگ عوض کرده اند که
رویای استانداری «دولت اعتدال» در سر می پرورانند! اینجا ظاهراً از نگاه آقایان، جای
تکذیب نیست ، ظاهراً سکوت جایز است!
پنجم: افکار
عمومی می گویند، چرا دکتر آشنا ، اساساً سابق بر این، هیچ تلاشی برای تکذیب
حکم مشاورت آقای سریع القلم نکرده بود؟ چرا آن روز که برخی روزنامه های
افراطی ، سریع القلم را به صرف انتساب به دولت به چوب فحش و لعن و طعن
نواختند ، حکم مشاوره ی ایشان تکذیب نشد؟ اگر مشاور بودن اقای سریع القلم
غلط است و حاصل یک موج سازی رسانه ای - که همینطور هم است - چرا همان روز
اول ، این ادعا تکذیب نشد؟ مگر شان دکتر سریع القلم که در دوران ریاست دکتر
روحانی بر مرکز تحقیقات استرتزیک، مشاور رییس بود، اینک کمتر از مشاورت
رییس جمهور یا مثلاً جناب آشنا است که با این ادبیات، چنین اطلاعیه عجیبی را
منتشر کرده اند؟
نکته ی دیگر آنکه اساساً امکان مدیریت این جریان سازی رسانه ای، در توان حضرات اندیشمندی چون جناب دکتر آشنا نبود؟ واقعاً این اتفاق
مرتبط با یک تکه پارچه ی رنگین، ارزش آن را داشت که یک بحران رسانه ای
در دولت را موجب شود؟!
ششم: این
اشکال، البته به جناب سریع القلم نیز وارد است
که چرا خود، زودتر از بیانیه ی دکتر آشنا، این ادعای رسانه های افراطی را
تکذیب نکردند. آنطور که اطلاع دارم، در مرام و
مسلک دکتر سریع القلم، واکنش به مهملات رسانه ای هیچ جایی ندارد - چندان که
بیش از دو دهه از نقدهای موهن و آتشین یک روزنامه افراطی در مورد نظریات
وی می گذرد و او تا به امروز، واکنشی نشان نداده است - اما احتمالاً ایشان
تصور می
کردند حضرات لااقل لختی از معدود خصائص و خصائل مثبت «آن مرد رفته» را اندوخته
اند که اگر روزی
قصد تکذیب یا سرکوب حرفه ای این جریانسازی رسانه ای را داشتند ، لابد شان
این استاد دانشگاه و میهمان ویژه 11 ساله ی نشست «داووس» را رعایت می کنند!
هفتم.
نگارنده
ابداً شیوه ی «آن مرد رفته» را در حمایت از «مردان بد سابقه» نمی پسندد و
آن را عملی مذموم می داند ، اما حضرات می توانند با نیم نگاه به همان خصائص
و خصائل «آن مرد رفته»، لااقل از «مردان خوش نام و سالم» نزدیک به دولت یازدهم ،
حمایت کنند تا حامیان اهل علم این دولت ته نکشد!
شما روی مجلس ششم دیگه ای رو اگه دیدید ,ندیدید.
هر کس بی چون و چرا از اطرافیانش حمایت کند اشتباه است،باید از کار حق و درست حمایت کرد و نزدیک بودن به ما دلیل حق بودنش نمیشود/
اما احمدینژاد و ... سفت و محکم، استوار پشت نیروهایش ایستاده بود، تا جایی که میگفت: دکتر کردان، در قیامت جلوی نمایندگان مجلس را برای بررسی مدرک دکترایش میگیرد!!!
نظر شخصی شماست !
اما خودتون باز توصیش میکنید ...
به خدا که خنده دارین...
روزی که دکتر سریع القلم به عنوان مشاور انتخاب شد من از بابت خوشحالی باورم نمی شد . یقین دارم اقای سریع القلم از اینگونه حمله ها بیمی ندارد که هدف والا تری در سر می پروراند
ماهم حيرانيم كه آن مرد رفته با همه ي ضعف هايش چه ها مي كرد واين دولت كه ما به آن دلخوش بوديم چقدر عقب نشيني ميكند!
دولت ملك كسي نيست
بايد بدانند كه دولت مال مردم است وقرار بود بعد از آن ...رفته باشد!
پس رفتارهاي نسنجيده وشخصي نبايد جايي داشته باشد...
وخواهان عقب نشيني هاي مكرر نيستيم
شما خود بهتر ميدانيد كه روزنامه گار هرچه از فضاي احساسي و جانبدارانه دورتر شود موفق تر و ماندگارتر است
جملات اين مقاله اگرچه كه واقعيت محض هست اما نوع نگارش و استفاده ي از واژگان زيبنده نبود
اميدوارم در ارامش ويرايش فرماييد بخش هايي ازين مقاله را
لطفا نظر را تاييد نفرماييد
سپاس از تلاش و زحمات بيدريغتان
يا علي
ميآويختند. نام اين دستمال گردنى كروا Karwaبوده است. كروا: رخنه گرفتن و وصل كردن دو چيز باشد باهم (برهان قاطع) و (آنندراج). در ناظمالاطباء نيز آمده.
ايرانيان، هر نوع دستاوردى را كه اختراع و به كار مى بردند، داراى فلسفهاى زيبا بوده است. كَروا يا كراوات نيز داراى فلسفهاى آيينى است
در مورد ریشه ایرانی بودن کراوات گفته شده که در اوستا ۱۲ چیز را نیاز مرد جنگی دانستهاند که هشتمین آن کوئرس از ریشه کوئرت بود که در زبان پهلوی به آن گریوپان میگفتند و به روی زره بسته میشد.
هم چنین در نقش رجب فارس نرسیده به نقش رستم، که بنا بر نظر هرتسفلد مربوط به بابک، پدر اردشیر پاپکان میشود، کوئرت را بر دور گردن بابک به وضوح میتوان دید که به روی زره بسته است. این پارچه پهن را بزرگان و سرداران سپاه به صورت پهن و پیشسینهای استفاده میکردند و نمونه پهن آن در نقوش طاقبستان دیده میشود.[۶]
نوئل مالکوم، پژوهش گر بریتانیایی، نیز در کتاب خود به نام "تاریخچه مختصر بوسنی" بر این باور است که کراوات نخستین بار از ایران در زمان ساسانیان به اروپا رفت. این ایرانیان پیروان مانی بودند و برای اینکه از دیگران متمایز نشان داده شوند از پارچهای در جلوی پیراهن خود استفاده میکردند ولی در تاریخ معاصر توسط کرواسیها به فرانسه برده شد و به دلیل تفاوتهای زبانی، نام آن به کراوات تبدیل شد و به وسیله همسابه فرانسه یعنی انگلستان بیش تر مورد توجه قرارگرفت و به دنیا معرفی شد
البته بررسی میکنم :-)
متاسفانه كساني كه چند روز بعد از 24 خرداد منتظر ايجاد يك تنش جدي در كشور بودند تا آن را بهانه حمله به دولت قرار دهند اكثرشان رنگ عوض كرده و خود را در جلسات عمومي حامي دولت ولي در خلوت دسيسه ميكنند و مشكل تراشي كرده و خوراك كيهانيان را تهيه مي كنند.
سخنانتان متین و بسیار منطقی و متقن بود. متاسفانه در این کشور مسائلی که اصلاً اهمیت ندارد، بزرگ می شود. مسائلی که ابداً ضرری ندارد، در مقابل اسلام و مسلمین انگاشته می شوند. به فرموده حضرتعالی: «مگر بستن کراوات، منع شرعی دارد که چنین سراسیمه دست به تکذیب سریع القلم زدند؟» قطعاً "کراوات" با وجود اینکه یکی از مظاهر امروز غرب از نظر ماست، مستند قرآنی و سیره ای ندارد. انیکه به نام دین، با یک تکه پارچه نه چندان با اهمیت اینگونه مقابله می شود جای تاسف دارد. جای تاسف دارد که کراوات زدن را در مقابل حفظ منافع ایران می دانند. جای تاسف دارد که رسانه ملی! به این گونه اخبار می پردازد بدون اینکه کمی تامل و تفکر کرده باشد. امان از قحطی بهانه که دوستان را دست به دامان چنین مسائلی می کند.
بس کنیم دیگه با طرز پوشش و اعتقادات هم کار نداشته باشیم...
ما ملت مسلمان و متمدن یک نفر رو به خاطر بستن کراوات ترور شخصیتی میکنیم...
افسوس...
عجب است این همه اتهام بدون سند و بدون محکمه به دوستان دولت قبلی وارد کرده اید و دم از ادب و اعتدال هم می زنید. بله آن مرد پشت مردانش ایستاد چون ایمانش و اعتقاد به راهش را از جای دیگری می گرفت. دل نگرانی از پس زده شدن از طرف مردم و ارباب قدرت نداشت. جالب است که هیچ کدام از آن اتهام ها تا الان هم که او رفته است در یک دادگاه رسمی ثابت نشده است. بر خلاف آن مرد دولت جدید میخواهد دل همه را به دست آورد و نتیجه ی آن ملغمه ای می شود از آشنا و سریع القلم . کسانی که زمین تا آسمان با هم اختلاف فکری و پارادایمی دارند. آری دوست عزیز به دست آوردن دل همه این نتایج را هم برای این دولت دارد. کاش دولت یازدهم تکلیف خود را از نظر فکری روشن می کرد در غیر اینصورت به زودی مغضوب همه خواهد شد. از این جا رانده و از آن جا مانده. مسئله این است آقای فقیهی عزیز.
یکی از درد های بزرگ اصلاح طلبان و اعتدال گرایان همین هست که زود سربازان پیشرو خود را در صحنه نبرد پازل بازی سیاست بدون حامی گذاشته و از دست می دهند . در نبرد سیاسی اگر چنانچه خط مقدم حفظ نشود هیچ موقع سربازی در زمان ضروریت به وزیر شدن نمی رسد تا تجدید قوا نماید. نظرشان فقط خود نگهداری است....
آن مرد که پشت برو بچه ها و رفیقان را نه تنها خالی نمی کرد بلکه با هواپیمای دربست میبرد 13 به در نیویورک رفته است!!!
تحلیل بسیار قوی ای بود اقای فقیهی، متشکرم.
"انتخاب" مي ترسم تا ما به خود آييم و مردان نيك روزگار خود رابشناسيم اندكي دير شده باشد.
موضوعی بی ارزش، وانتقادی به یک نیروی دست چندم رامایه توهین های بی ادبانه کردید.
درود بر چنین مردان آزاده ای
خداوند پشت و پناهتان باشد
کسی که اگه فقط چند درصد نظرات و ایده هاش عملی بشه مردم و کشور خیلی سریع به سوی پیشرفت تغییر جهت خواهند داد. ضمنا شان جناب سریع القلم بالاتر از این حرفاست که سمت مشاور رئیس جمهور واسش تاثیری داشته باشه بلکه حضور ایشونه که شان این سمت رو بالا می بره
احمدی نژاد معجزه هزاره سوم نبود بلکه بلا وفتنه ومصیبت دوران ما بود
من اصلا آقاي مصطفي فقيهي رو نمي شناسم ولي خداييش عجب قلمي دارند !
استاد ! ما رو به عنوان شاگردتون بپذيريد .
هم آقای آشنا و هم آقای صادق مشاور رسانه ای دولت ضعف ها و اشکالاتی دارند که اگر اصلاحات انجام نشود دولت و مردم حامی دولت اعتدال متضرر خواهند شد.
کروات نه نشانه غرب زدگی است نه خودباختگی فرهنگی بلکه صرفا پوشش زیبابرای مردان در جلسات رسمی است. اگر اینگونه بنگریم پس شلوارهای لی، ساپورتها، بلوزها، ماکسی ها، کت وشلور، کت و دامن و... همه و همه غربی است و ربطی به پوشش ایرانی اسلامی ندارد. با ید عمیق تر به مسایل نگریست و از حاشیه ها گذر کرد. به امید آنروز
شما كه راه حمايت همه جوره از دولت را بلديد ميشه يك مقدار هم از حضور بي حجاب خانم اشتون و اشميت در سفارت ايران در ژنو با حضور آقاي ظريف صحبت كنيد خوشحال ميشم توجيهات جناب آلو را بخوانيم
گرچه آن مرد رفته است لیک همچنانش در میان جان شیرین منزل است خدا عوض این همه توهین و ناسپاسی به ایشان پاداشی عظیم در دنیا و آخرت عنایت بفرماید به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و عجل فرجهم
هستم من از کار در مزرعه کار در جنگل کار در دامداری چندین شغل کار با وانت کار در آسیاب
کار در شالی زار کار با گاری کار با اسب . خر
چوپانی و گله داری مکانیکی کار بر روی ساختمان سازی چند هزار صفحه دست نوشته پای سخرانیها
حالا وبلاگ نویسی در باره ایران باستان
بشما سفارش می کنم با بد و بیراه گفتن و بی احترامی کردن فرهنگ اصیل پدران و نیاکان ایران زمین را به فراموشی نسپارید نیک گفتار باشید با محبت
د جوانمردی و ادب انتقاد کنید دشمن ما دوسته می شو ند و در دوطرف قرار میگیرند بعد به هم فحاشی
می کنند و از اجنبی پول می گیرند تا به دو یا چند جناح فحش بدهند آب گل آلود بکنند من از جونان
فرهیخته ایران زمین می خواهم حال که شما
عا شق وطن هستید قدر هم را بدانید بهم گیر ندید
سلیقه ها همه یک جور نمشود حتی دو برادر که از یک پدر ومادرند حتی دو قلو اند بی خود خودتان را با حرفهای دلسرد کننده سر گرم نکنید مسابقه بگذارید
برای خوب سخن گفتن که من پیر مرد بشما حوانا ن افتخار کنم و به آینده شما خوش بین باشم حرفهای
خوب سخن خوب نشانه جوان مردی و فر هیختگی شما ست زنده باد جوانان وطن پاینده باد مام وطن
بر قرار باد پرچم کاویانی توحیدی ایران زمین
خداوکیلی تا خودم از خبر این رو دیدیم آقای آشنا گفتن همین حرفا رو بخودم زدم احمدی نژاد اگه همه کارش غلط بود ولی مردونه وایساد خودشو سپر اطرافیانش کرد
مرگ گفتن نشان ضعف مفرط است
اگر حرف منطقي داريد بفرماييد
با مرگ گفتن چيزي حل نميشه
محمود وضو گرفته بود كه اون همه خدمت!!!!!كرد؟؟
خدمت 3هزارميلياردي ،خدمت بيمه ايران،خدمت تورم 300درصدي،خدمت تحريم هاي فلج كننده....هزاران خدمت ديگه