arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۱۹۵۰
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۴ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۲

آیا یک تحول غیر منتظره می تواند رابطه ایران و عربستان را بهبود بخشد؟

*شهیر شهید ثالث
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در تحلیلی که در المانیتور منتشر گردیده، تحلیلگر سعودی عبدالمجيد البلوی در صدد ریشه یابی سیاست خارجی عربستان سعودی بر آمده است. یکی از محور های اصلی نوشته وی را بررسی سیاست خارجی عربستان در ارتباط با ایران در بر می گیرد. در بخشی از مقاله مذکور البلوی می نویسد: "اگر به خاطر وجود اقلیت شیعه در عربستان نبود (حکومت سعودی) چندان رغبتی به مقابله با نفوذ ایرانی ها در منطقه نداشت". از دید البلوی افزایش نفوذ ایران باعث "تقویت اقلیت شیعه در عربستان" گردیده و آنان را "به فکر تقویت نقش سیاسی" خود در معادلات قدرت در عربستان خواهد انداخت.

به گزارش «انتخاب»، در ادامه این یادداشت منتشر شده در المانیتور آمده است: وی در جائی دیگر بر این نکته تاکید می کند که "سیاست خارجی جاری عربستان تنها محصول نگرانی آن کشور نسبت به جایگاهش در منطقه نیست (بلکه) عمدتا ناشی از نگرانی از (متزلزل شدن) نقش و جایگاه الیت سیاسی در داخل حکومت است".

به کلام دیگر، بر خلاف تحلیل های رایج که رقابت عربستان با ایران را در چارچوب رقابت سنی-شیعه برای برتری در منطقه می بینند، البلوی استدلال می کند که مقابله عربستان با نفوذ ایران در منطقه ریشه در سیاست داخلی آن کشور، یعنی جلوگیری از سهم خواهی احتمالی شیعیان در بنیاد قدرت دارد.

در صورت صحت این تفسیر باید به یک ضعف عمده در سیاست خارجی عربستان اشاره کرد.

منطق حکم می کند که اتخاذ سیاست های خصمانه توسط عربستان، خطر حمایت ایران از هر گونه جنبش شیعیان در عربستان را افزایش دهد. در جریان شورش های سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در بحرین حمایت های ایران از جنبش مزبور به جنگ کلامی شدیدی بین ایران از یکسو و کشور های شورای همکاری خلیج از سوی دیگر منجر گردید. سایۀ آن تحولات هنوز بر رابطه ایران و عربستان سنگینی می کند. از طرف دیگر در صورت برقراری روابط دوستانه بین تهران و ریاض، ایران رغبتی به تحریک شیعیان آن کشور و ایجاد تهدید امنیتی برای خود نخواهد داشت.

به این ترتیب سیاست های خصمانه عربستان است که واکنش ایران را به همراه خواهد داشت. در این میان حمایت از جامعه شیعی در عربستان، به عنوان سیاستی در جهت مقابله با رویکرد تهاجمی عربستان، قطعا در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار می گیرد.

در میان اسناد محرمانه ای که توسط ویکی لیکس منتشر شد یادداشت هائی وجود داشت که نشان می داد عربستان از مقامات آمریکائی خواسته است که به ایران حمله کرده و "سر مار را قطع کنند".

با این حال آنچه که مشهود است این است که ایران آمادگی برقراری رابطه خوب با عربستان دارد. این مسئله در چارچوب تفکر راهبردی دولت روحانی یعنی "آشتی با جهان" می گنجد. روحانی در روز ۱۲ اسفند در مراسم تقدیم استوارنامه از سوی عبدالرحمن بن غرمان الشهری سفیر جدید عربستان سعودی گفت: "تصمیم دولت جمهوری اسلامی ایران بر حفظ و گسترش روابط صمیمی و برادرانه با کشورهای اسلامی و به ویژه همسایگان است و در این میان، عربستان سعودی جایگاه خاص و ویژه‌ای برای ایران دارد".

موضوع دیگری که عبدالمجید البلوی به عنوان یک فاکتور تعیین کننده در تعیین سیاست خارجی عربستان به آن اشاره می کند مبارزه با نضج گرفتن اسلام سیاسی است. البلوی این محور سیاست خارجی عربستان را نیز در راستای "حفظ موقعیت نخبگان سیاسی" آن کشور تفسیر می کند و باز نتیجه می گیرد که سیاست خارجی عربستان متاثر از سیاست داخلی آن و در جهت حفظ قدرت الیت حاکم است.

با قبول این تفسیر باز هم دوگانگی و تضاد درونی مشهودی در سیاست خارجی عربستان مشاهده می شود.

موضع عربستان در جنگ سوریه، تلاش برای ساقط کردن بشار اسد و تضعیف عمق استراتژیک ایران در منطقه است. اما ابزاری که عربستان برای تحقق این هدف انتخاب کرده حمایت از گروه های افراطی مانند "جبهه اسلامی" است که هدفش آشکارا بر قراری حکومتی است بر پایه شریعت که بطور راهبردی با مدل حکومتی عربستان و نیز سیاست خارجی آن کشور، آن چنانکه البلوی آن را تعریف می کند، در تضاد کامل است.

به عبارت دیگر هر چند عربستان می خواهد یک محور سیاست خارجی خود در سوریه، یعنی مقابله با نفوذ ایران در منطقه را، توسط حمایت همه جانبه از گروه های افراطی جهادی پیش ببرد اما از سوی دیگر آشکارا یک دشمن استراتژیک در آستین خود می پروراند.

قرائن نشان می دهد که آمریکا خطر اوج گیری گروه های جهادی از جمله القاعده را کاملا درک کرده است. وزیر امنیت کشور آمریکا جِه جانسون در روز ۷ فوریه گفت: "سوریه به صورت یک موضوع امنیت ملی در آمده است". 


هم چنانکه المانیتور همواره تاکید داشته ضروری است که سیاست آمریکا در سوریه و مبارزه با تهدید گروه های جهادی مسلح، ایران را در بر بگیرد. مبارزه با گروه های مزبور، از سوریه گرفته تا عراق و حتی افغانستان بدون همکاری آمریکا و ایران میسر نیست.

در چنین صورتی آمریکا نمی تواند به چنین هدفی دست یابد در حالی که متحد نزدیک آن کشور در منطقه، یعنی عربستان، با ایران در حال جنگی پنهان باشد. لذا به نظر می رسد که آمریکا، در صورت تمایل به همکاری با ایران برای مقابله با صعود تروریسم در منطقه، باید در زمینه بهبود رابطه ایران و عربستان تلاش کند! آیا ممکن است، بطور حیرت انگیزی، بر اثر ضرورت همکاری آمریکا با ایران برای غلبه بر اوج گیری نیرو های افراطی جهادی در منطقه، آمریکا به صورت یک میانجی ظاهر شده و در جهت بهبود رابطه ایران و عربستان گام بردارد؟


نظرات بینندگان