پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پسری نوجوان اواخر سال گذشته هنگامی که از طرف مدرسه به اردوی دانشآموزی رفته بود جان باخت و والدین او با اهدای اعضای بدن فرزندشان موافقت کردند. با پدر باربد خراسانی-دانشآموز جانباخته –گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید:
ماجرا چطور اتفاق افتاد و شما چگونه از آن مطلع شدید؟
پسرم باربد کلاس سوم دبیرستان و جزو دانشآموزان المپیاد شیمی بود که در مدرسه غیرانتفاعی «سلام ایرانزمین» درس میخواند روز 20اسفند سال گذشته بود به من و همسرم گفت مدرسه اصرار دارد ما را به اردوی 10روزه ببرد و قرار نیست غیر از درسخواندن کار دیگری در آنجا انجام بدهیم. در نهایت بر خلاف میلمان با درخواست او موافقت کردیم و مادرش برای او رضایتنامه نوشت تا به این اردو برود. قرار بود معلمان در اردو برای بچهها کلاس رفع اشکال برگزار کنند و ما با وجود نارضایتی از این اردو باربد را با پرداخت 400هزارتومان به مدرسه راهی کردیم. روز اول همه چیز عادی بود اما روز دوم به ما زنگ زدند و گفتند آیا پسر شما سابقه تشنج دارد؟ ما جواب منفی دادیم و با تعجب و عجله راهی بیمارستان شدیم چون به ما گفتند که او تشنج کرده و در بیمارستان است. در بیمارستان از همان اول گفتند که وضع او اصلا خوب نیست و باربد ضربه مغزی شده است. در نهایت باربد فوت شد.
ضربه مغزی چطور اتفاق افتاده بود؟
وقتی ماجرا را از مسوولان مدرسه و همکلاسیهای باربد پرسوجو کردیم فهمیدیم این اتفاق در نتیجه کوتاهی مسوولان مدرسه اتفاق افتاده است. ظاهرا ماجرا از این قرار بود که دانشآموزان باید مسافت کوتاهی را طی میکردند که ششنفر باید سوار یک پراید میشدند اما این کار ممکن نبود بنابراین تصمیم گرفتند چهار نفر روی صندلیها بنشینند و باربد و یک نفر دیگر روی صندوق عقب اما باربد یا هنوز کامل ننشسته بود یا به دلیل دیگری سقوط کرد و ضربه مغزی شد.
شما بعد از مرگ پسرتان اعضای بدنش را اهدا کردید چطور شد که چنین تصمیمی گرفتید؟
باربد کارت اهدای عضو داشت و ما هم با توجه به خواسته او با موضوع موافقت کردیم. بعد از آنکه متوجه شدیم پسرم مرگمغزی شده است او را به بیمارستان مسیح دانشوری انتقال دادیم و در آنجا رفتار متفاوتی از پزشکان دیدم. تاقبل از آن پزشکانی با این شیوه خوب برخورد ندیده بودم البته یادداشت دکتر فاضل، وزیر اسبق بهداشت هم که در مورد اهدای عضو در روزنامه شما نوشته شده، خیلی مطلب تاثیرگذاری بود که ما را به اهدای عضو مشتاقتر کرد.
با اهدای کدام اعضا موافقت کردید؟
قلب، دو کلیه، دو ریه، کبد و طحال که در مجموع هفتعضو است را اهدا کردیم.
اهدای عضو چند روز بعد از حادثه انجام شد؟
حادثه در روز دوم اردو یعنی 21اسفند اتفاق افتاد و روز 26 اسفند اهدای عضو انجام شد و روز 27 اسفند مراسم خاکسپاری را انجام دادیم.
وقتی اطرافیانتان از تصمیم شما برای اهدای عضو مطلع شدند چه واکنشی نشان دادند؟
همه از اتفاقی که افتاده بود متاثر شدند اما گفتند کار خیر کردهاید، البته من خودم هم کارت اهدای عضو دارم و این کار موضوع پیچیده و خاصی نبود.
واکنش مسوولان مدرسه و آموزشوپرورش نسبت به این اتفاق چه بود؟
از آموزشوپرورش پیگیر موضوع بودند ولی از آن روزی که این اتفاق افتاده کسی از مدرسه سراغ ما نیامده حالمان را بپرسد یا حتی گزارش حادثه را به ما بدهند که چه بوده است.
آیا شما از کسی شکایت دارید؟
مسوولان مدرسه باید پاسخگو باشند اما متاسفانه هیچکس پاسخگو نیست اهمال مدرسه در این زمینه آشکار است چون پدر و مادران بالای سر بچهها نبودند و این تصمیم غلطی بود که با آن شیوه ششنفر را با پراید که چهار نفر ظرفیت دارد جابهجا کنند. این اتفاق نتیجه سوءمدیریت مسوولان مدرسه است چون آنها بالا سر بچهها بودند. ما در این مدت هر وقت هم که به مدیر مدرسه زنگ زدهایم گریه کرده و قسم داده اما موضوع حقوقی و کیفری که با گریه و قسم حل نمیشود.
آیا از شروع ماجرا تا الان با مشکلی روبهرو بودهاید؟
مشکل عمده این است که کسی جواب ما را نمیدهد وقتی این اتفاق افتاد در روزهای پایانی سال 92 بودیم. بعد از عید که برای رسیدگی به دادسرای جنایی تهران رفتیم گفتند چون محل حادثه کرج است باید برای شکایت به آنجا بروید. این درحالی است که هم ما و هم مدرسه در تهران هستیم و سخت است که برای پیگیری به کرج برویم.
پیگیری شما از طریق آموزشوپرورش به چه نتایجی رسید؟
من موضوع را از آموزشوپرورش منطقه دو پیگیری کردم و حتی رییس منطقه را هم دیدم اما به من گفتند که آییننامهای برای نظارت بر اردوهای اینچنینی وجود ندارد و حتی در خود مدرسه هم آییننامهای در این مورد وجود ندارد.
منبع: روزنامه شرق