arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۸۸۱۷۵
تاریخ انتشار: ۴۷ : ۰۸ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۳

بوکس، پلیس ضد‌شورش را به ورزشگاه آورد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
احمد ناطق‌نوری، ٢٥سال پیاپی است که رییس فدراسیون بوکس است و کسی جایش را نگرفته. خیلی‌ها می‌گویند نفوذ سیاسی‌اش باعث شده تا الان در ورزش بماند. البته همین خیلی‌ها منتقدش هم هستند. اینکه بوکس ایران آن‌طور که باید در طول این سال‌ها پیشرفت نکرده و فقط در بی‌پولی دست‌وپا زده. آنقدر به این انتقادها بی‌تفاوت است که می‌گوید مهم نیست دیگران چه می‌گویند. من کار خودم را کردم و از هیچ به همه‌چیز رسیدم حتی در پاسخ به منتقدان که می‌گویند حضورش به‌عنوان رییس هم با توجه به قانون بازنشسته‌ها خلاف مقررات است و راحت نظرش را می‌گوید: «متوجه نیستند!»

گفت‌وگوی «شرق» با احمد ناطق‌نوری، نماینده هفت‌دوره مجلس شورای اسلامی و باسابقه‌ترین رییس فدراسیون ایران را می‌خوانید:

ممنوعیت حضور افراد دو‌شغله در پست‌های دولتی یکی از حاشیه‌های ورزش ماست که هیچ‌وقت به‌طور جدی حل نشده. شما به‌عنوان کسی که خودتان با این مشکل مواجه بودید و به‌واسطه سال‌ها حضورتان در مجلس با قوانین آشنا هستید، توضیح می‌دهید چرا دستگاه ورزش کشور در برخورد با این قضیه، سیاست یک‌بام ‌و ‌دو‌هوا دارد؟

ما در مجلس پنجم قانونی را به تصویب رساندیم و شغل را معنی کردیم. شغل جایی است که ردیف و حقوق‌بگیر داشته باشد، نه کسی که بخواهد بیاید مجانی کار کند. ضمن ‌اینکه از جیب خودش هم برای توسعه کار مفیدی که در جامعه از نظر فرهنگی و الویت دارد، کمک کند. من نمی‌دانم این تفسیرها که می‌گویند چگونه است. وقتی ما از فدراسیون حقوق نمی‌گیریم چطور می‌تواند برایمان شغل محسوب شود. به بنده هم می‌گفتند دو شغله‌ای. من آن زمان که آقای پورمحمدی در سازمان بازرسی کل کشور بودند، خدمتشان رفتم و گفتم شغل تعریف شده است. اینکه می‌گویند دوشغله هستی یعنی اینکه از دو‌نهاد حقوق نگیری نه‌اینکه حقوق نگیری و به‌قول‌معروف یک‌چیزی هم روی این خدمت ورزشی که انجام می‌دهی بگذاری. این یک‌خدمت اضافی است. متاسفانه این سلیقه است که در بعضی مواقع اجرا می‌شود.

دقیقا. چون در‌مورد احمد دنیامالی که عضو شورای شهر بود این سلیقه اعمال شد و از ریاست فدراسیون قایقرانی کنار کشید اما در‌مورد مهدی هاشمی، نماینده مجلس که به تازگی رییس فدراسیون تیراندازی شد هیچ‌ممانعتی صورت نگرفت!

جالب اینجاست که آدم‌های مفید را هم کنار می‌گذارند. مثلا همین آقای دنیا‌مالی برای قایقرانی ایران خیلی زحمت کشیده، منابع مالی از بیرون از دستگاه‌های ورزش آورده و آدمی است که دنیا او را می‌شناسد. من تا همین چند‌وقت‌پیش نمی‌دانستم که عضو هیات‌ریسه فدراسیون جهانی قایقرانی است و نفوذ زیادی در مجامع بین‌المللی دارد. این آدم به‌درد‌بخور است. دنیا‌مالی یک‌نیرو برای ما در فدراسیون جهانی قایقرانی است و نباید او را از‌دست بدهیم. نباید امثال اینها را پس زد. دوستان باید بروند قانون را تفسیر کنند. از شورای نگهبان سوال کنند تا ورزش با چالش روبه‌رو نشود.

اما مجلس هم سفت‌و‌محکم موضع خودش را اعلام نمی‌کند و نمی‌گوید که نمایندگی مجلس و عضویت در شورای شهر شغل محسوب نمی‌شود.

چرا، اعلام کرده، اگر غیر از این بود که خود بنده هم با مشکل مواجه می‌شدم. من سال‌ها نماینده مجلس بودم و همزمان در فدراسیون و کمیته ملی المپیک هم کار می‌کردم. وقتی ما حقوقی از فدراسیون و کمیته ملی المپیک نمی‌گیریم یعنی شغلی هم نداریم. ما باید کارمان این باشد که جوانان مملکت را سرگرم ورزش‌های مفید کنیم تا نگذاریم هرز بروند. نه اینکه اگر مدیری می‌آید و موفق است مانع کارشان شویم. حسین رضازاده هم عضو شوراست و خیلی به وزنه‌برداری ما کمک کرده. باید سعی کنیم آنها را حفظ کنیم.

اما در مقابل بهرام شفیع، رییس فدراسیون هاکی که بازنشسته بود و به گفته سازمان بازرسی بازنشسته‌ها نمی‌توانستند در انتخابات شرکت کنند مجوز گرفت و دوباره رییس شد!

به‌هر‌حال یک‌سری از کارهای ما سلیقه‌ای است.

احساس می‌شد در‌مورد خود شما هم این نگاه سلیقه‌ای وجود دارد. چون بعد از حرف‌و‌حدیث‌هایی که درخصوص بازنشستگی‌تان می‌زدند وقتی رییس شدید شخص وزیر گفت که ریاست در فدراسیون بوکس موروثی است!

آنها عقلشان نرسیده بود. من دو تا قانون جلویشان گذاشتم و گفتم من جزو مقامات هستم. طبق‌ قانون معاون نخست‌وزیر، نمایندگان مجلس و وزرا جزو مقامات محسوب می‌شوند حتی اگر یک روز در این پست‌ها هم کار کرده باشند. با‌توجه به این قانون، من نیاز به هیچ مجوزی نداشتم که در انتخابات شرکت کنم. من ٢٧سال نماینده مجلس بودم. نیاز نیست کسی قانون را به من یاد بدهد. بنابراین این کارها قشنگ نیست و نباید انجام بدهیم.

برسیم به بوکس، اوضاع، احوال تیم‌ملی چطور است. چرا دو تیم‌ملی تشکیل دادید؟

من نمی‌دانم چه‌کسی این توهم را ایجاد کرده که فدراسیون بوکس دو تیم‌ملی درست کرده است. ما آمدیم دو تیم را زیر‌نظر دو‌مربی درست کردیم که در نهایت یک‌تیم‌ملی از درون نفرات برتر این دو‌تیم انتخاب کنیم.

چه فرقی بین این دو‌تیم وجود دارد؟

هیچ فرقی ندارد. فعلا همه در اردو هستند تا اینکه در نهایت بین آنها مسابقه می‌گذاریم و نفرات برتر در تیم «الف» و نفرات بعدی در تیم «ب» کار می‌کنند. ما در‌حال‌حاضر ٣٠نفر در اردو داریم. بوکس با رشته‌های دیگر فرق دارد. یک‌نفر نمی‌تواند ٣٠نفر را در آن واحد تمرین دهد. چون باید نفر انتخاب کنیم. تیم انتخاب نمی‌کنیم. این تجربه اول ماست و در واقع فکر می‌کنیم رقابتی هم بین قهرمانان و مربیان به وجود می‌آید. در آخر مجموعه این تجربیات را در تیم‌ملی متمرکز خواهیم کرد.

سرمربی چه کسی می‌شود؟

هرکدام از مربیان این دو‌تیم بهتر بودند، سرمربی می‌شوند.
 
این شیوه را از خارجی‌ها الگو‌برداری کردید؟

قرار نیست از دیگران الگو بگیریم. ما باید الگوی دیگران باشیم. من نمی‌دانم چه عیب و حساسیتی دارد. من باید اینجا را اداره کنم. باید سلیقه خود را اعمال کنم. به کسی ارتباطی ندارد.

اما اگر نتیجه نگرفتید، چه؟

اینجا را رها می‌کنم و می‌روم. خوب است؟ تا حالا که جواب گرفتیم. از هیچ به همه‌چیز رسیدیم. کدام مسابقه رفتیم که دست‌خالی برگشتیم. چرا جزو هشت‌تیم مدال‌آور ورزش کشور شدیم؟ تیمی که ١٠سال همه‌چیز آن به یغما رفت. چیزی نداشت. همه این فدراسیون را خودم درست کردم. نه حقوق‌بگیرم و نه سربارم. هر چه توانستم آوردم. این تجهیزات و امکانات، همه شخصی است و هیچ سندی نخورده است. فردا هم که بروم همه را می‌گذارم و می‌روم. دارند کاری می‌کنند که همه را دلزده کنند. در خبرها می‌زنند که تا حالا ندیدیم دو‌تیم داشته باشیم. من می‌گویم حالا ببینید. این تجربه جدیدی است. این سلیقه است. من برای پیشرفت کارم اعمال سلیقه می‌کنم و مسوولیتش هم با خودم است.

چندسالی است که در تیم‌ملی بزرگسالان با مربیان داخلی کار می‌کنید، راضی هستید؟

فعلا بله، می‌توانیم مربی خارجی خوب برای تیم‌های پایه بیاوریم. اگر از پایه بسازیم آن‌وقت ممکن است نتیجه بگیریم. بچه‌های ما هم بی‌استعداد نیستند. ما با شش‌ملی‌پوش رفتیم بازی‌های آسیایی٢٠١٤ که دو تا نقره و یک‌برنز گرفتیم. در بازی‌های دوره قبل با ١٢نفر رفتیم و سه‌برنز گرفتیم. به اعتقاد من ما با همین کادر‌فنی و همین بچه‌ها خوب کار کردیم. حالا هرکس هرقضاوتی که می‌خواهند بکند.

تجربه خوبی از کارکردن با مربیان خارجی در گذشته ندارید که نمی‌خواهید الان در تیم بزرگسالان از آنها استفاده کنید؟

ببینید ما به مربیان خارجی فرصت نمی‌دهیم. عجول هستیم. طرف شش‌ماه است آمده اما همین رفقای خودمان می‌گویند مگر چه‌کار کرده. مربی خارجی با یک‌سال کار که نمی‌تواند نتیجه بگیرد. ورزشکار و مربی باید زبان همدیگر را بفهمند یا نه؟ دیمیتری یکی از مربیان خوب روس بود که بعد از راه‌اندازی بوکس به ایران آمد. این بچه‌هایی که الان در تیم‌ملی بزرگسالان هستند همه با او کار کردند. در‌حال‌حاضر از عملکرد تیم بزرگسالان رضایت داریم و اگر مربی خارجی خوب پیدا کنیم، برای تیم‌های نوجوانان و جوانان می‌آوریم. اکبر احدی از مربیان تحصیلکرده ماست که در بازی‌های آسیایی سرمربی تیم بزرگسالان بود.

انتقادی که به فدراسیون شما وارد می‌کنند، این است که کارکنان فدراسیون شما میانگین سنی‌شان بالای ٦٠سال است. نمونه‌اش آقای مقصودی، نایب‌رییس فدراسیون که رفت. چرا نمی‌خواهید یک‌خانه‌تکانی کنید؟

 خب، آقای مقصودی رفتند و ما هم یک‌نفر جوان را آوردیم. امکان ندارد در جامعه‌ای که ١٠سال ورزشی حرفه‌ای در آن تعطیل شده با نفرات جوان کار را شروع کند. حتما باید از افراد باتجربه استفاده کند تا بتواند دوباره آن را از نو بسازد.

اما از آن ١٠سال زمان زیادی گذشته؟

بله، گذشته ولی این افراد مسن هم همان جوان‌های سال‌ها پیش هستند که ما آنها را آوردیم تا کار را شروع کنیم. الان این افراد مسن شده‌اند چکارشان کنیم. نمی‌شود به آنها بگوییم بروید. آقای ساگارو سرمربی اسبق تیم‌ملی کوبا بود. تیم‌ملی بوکس کوبا همیشه در مسابقات اول بود. الان که ساگارو بازنشست شده و کار نمی‌کند، کوبا با تمام جوان‌هایش دیگر اول نمی‌شود. این یعنی اینکه زمان می‌برد تا نفر بعدی که جایگزین ساگارو شده بتواند به تجربه لازم برسد و آن قهرمانی‌ها را تکرار کند.  کارشناسان ما بعدازظهرها به فدراسیون‌ها می‌آیند و به‌صورت نیمه‌وقت کار می‌کنند. ما که نمی‌توانیم به‌یکباره همه این نفرات را بیرون و جوان‌ها را جایگزین آنها کنیم. این جوان‌ها باید زیر نظر این پیرها تجربه به دست بیاورند کما‌اینکه الان این کار را کردیم. روح‌الله حسینی، قهرمان آسیا را نایب‌رییس کردیم. اکبر احدی را سرمربی کردیم. من نمی‌توانم حسین نهرودی را که مربی احدی بوده با سال‌ها تجربه به یکباره کنار بگذارم. او کسی است که به‌عنوان مدرس به تاجیکستان رفته و آنجا درس داده. نهرودی شاگرد‌اول ساگارو بوده. گفتند دبیر را هم عوض کنید که دبیر را هم عوض کردیم. اگر بگویند کسی در این فدراسیون پیر است و باید برود، من اولین نفری هستم که باید بروم. هیچ‌کس اینجا سنش از من بالاتر نیست. حالا فکر کنید الان من را از اینجا بردارند و یک‌نفر جوان را جایم بگذارند، آیا به نظرتان می‌تواند فدراسیون را اداره کند؟

شما تنها رییس فدراسیونی هستید که ٢٥سال مداوم در فدراسیون بوکس ریاست کردید و سابقه‌تان از همه بیشتر است.

بله؟

دلیلی که این‌همه در فدراسیون بوکس ماندید، چه بوده؟

 (می‌خندد) لطف خدا. ممکن است عده‌ای از مسوولان از من خوششان نیاید، اما مردم باید رضایت داشته باشند. قبل‌از انقلاب ٥٠سال برای بوکس کار کردند. بعد‌از انقلاب پس از ١٠سال تعطیلی، ما بوکس را راه انداختیم. شما نتایج بوکسورهای آن موقع را با الان اگر مقایسه کنید، می‌بینید ما خوب کار کردیم. آسیای قبل انقلاب با آسیای حال‌حاضر فرق می‌کند. قزاقستان الان حرف اول را در بوکس دنیا می‌زند ما با اینها داریم کل‌کل می‌کنیم.

هیچ‌وقت از نفوذ سیاسی‌تان برای ماندن در فدراسیون استفاده نکردید؟

برای ماندنم استفاده نکردم اما از اعتبارم برای پیشرفت اینجا استفاده کردم. من که پول نداشتم اینجا را بسازم، از دوستان و رفقایم کمک گرفتم. مثلا یک کار خیری برای دوستی کردم و در عوض از او خواستم بیاید و برای بوکس کار کند.

بحث پوشش تلویزیونی بوکس نمی‌خواهد بالاخره درست شود چرا بوکس باید از فدراسیون‌های تکواندو و ووشو کمتر باشد؟

این هم سلیقه‌ای بود. هیچ‌کس نگفت ممنوع است اما کسی آمد و گفت بوکس خشونت است. الان ووشو را پخش می‌کنند اما بوکس را نه. ووشو مگر همین دستکش بوکس دستش نیست. تازه آنها کشتی هم می‌گیرند و لگد هم به‌هم می‌زنند اما بوکس خشونت ووشو را ندارد. جالب اینجاست که ووشو المپیکی هم نیست.

یعنی نمی‌توانید حلش کنید. قبلا بحث شرعی را به میان می‌کشیدند و می‌گفتند حرام است اما الان که دیگر آن بحث نیست؟

چرا دارند یواش‌یواش تمرین‌های بچه‌ها را نشان می‌دهند. اتفاقا چند‌روز پیش که به دیدن مقام‌معظم‌رهبری رفتیم بنده را دیدند و با خنده پرسیدند: هنوز در بوکس هستی؟ گفتم: بله. اگر ایرادی بود ایشان می‌توانستند به من بگویند در فدراسیون نمان. یک کلام می‌گفتند و من هم می‌گفتم چشم.

چون واقعا بوکس یکی از پربیننده‌ترین ورزش‌های رزمی است؟

بله، خیلی. ما سال٧٢ در ورزشگاه شیرودی یک مسابقه آسیایی برگزار کردیم، تا دم در ورزشگاه آدم آمده بود که مسابقات را ببیند. طوری که پلیس ضد‌شورش به ورزشگاه آمد. من رفتم از مردم عذرخواهی کردم و گفتم نمی‌دانستم شما این‌قدر طرفدار بوکس هستید وگرنه مسابقات را در استادیوم صد‌هزار‌نفری آزادی برگزار می‌کردم. اگر تلویزیون به ما جواب مثبت بدهد ما می‌توانیم اسپانسر جذب کنیم و حق پخش را هم به آنها بدهیم. همه می‌آیند از ما می‌پرسند چرا بوکس را از تلویزیون نشان نمی‌دهند، چرا یک‌نفر از شما خبرنگاران نمی‌رود این سوال را از خود تلویزیونی‌ها بپرسد؟
نظرات بینندگان