پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عینله غریب میگوید: یاشار کمال نویسندهای است که نوشتههایش را با عصیان علیه فئودالیسم آغاز کرد و با اومانیسم ادامه داد و نهایتا با شاعرانگی به پایان رساند.
این مترجم ادبیات ترکیه درباره یاشار کمال، نویسنده مطرح کردتبار ترک که به تازگی از دنیا رفته است، به خبرنگار ایسنا، گفت: یاشار کمال جزو اولین گروه نویسندگانی است که پس از جنگ جهانی دوم به معنی واقعی در ترکیه دست به خلق ادبیات زدند و در واقع از سرآمدان این گروه است. قبل از جنگ جهانی دوم ادبیات در ترکیه درباری بود و این یاشار کمال بود که باعث آشنایی ترکها با انواع ادبی شد. از این زاویه تاثیر او در ادبیات ترکیه مثل تاثیر هدایت و جمالزاده در شکلگیری رماننویسی و داستاننویسی در ایران است.
مترجم مجموعه داستان «سربازان خدا» نوشته یاشار کمال اظهار کرد: یاشار کمال نخستین نویسنده ترک است که در جهان صاحب شهرت شده است. او اولین نویسنده ترک بود که آثارش به 40-50 زبان ترجمه و نامزد نوبل شد. بسیاری از معتبرترین جایزهها را گرفت و در عین حال مخاطبان هم رغبت خوبی به آثارش داشتند.
غریب با اشاره به ترجمه مجموعه داستان «سربازان خدا» از این نویسنده و تجدید چاپ این اثر به فاصله کوتاهی از زمان انتشار آن در ایران اظهار کرد: در مقالهای با عنوان «یاشار کمال؛ ترکیبی از ناها» نوشتهام که برای بسیاری از نویسندگان میتوانیم آنها را با توجه به سبک و سیاقشان رئالیست، ناتورالیست، مدرن یا پستمدرن بدانیم، اما در مورد یاشار نمیتوانیم او را با یک سبک خاص بشناسیم. او جزو معدود نویسندگانی است که هیچیک از این تقابلها را نمیپذیرد و ما به راحتی نمیتوانیم نوشتههای او را رئالیستی یا ناتورالیستی یا مدرن و ضدمدرن و ... بدانیم.
این مترجم ادبیات ترک افزود: یاشار کمال هیچوقت در هیچ حزب کمونیستی شرکت نکرد، بنابراین رسما نمیتوان او را با هیچ ایسمی تعریف کرد و همین موضوع تعریف او را دشوار میکند. چیزی که در ادبیات برای من خاص است این است که او ادبیات شفاهی و سنتی را به شکل مکتوب درآورد و امثال و حکم و حکایتهای شرقی، اسلامی و عثمانی را با روش ادبیات مدرن مکتوب کرد. پس از مکتوب کردن این داستانها و حکایتها توسط او بود که دیگر هر کس در ترکیه با اندک سوادی میتوانست این حکایتها را نقالی کند و بخواند.
او درباره دلیل اقبال به این نویسنده در غرب نیز توضیح داد: دلیل اقبال غربیها به آثار او فکرهای بکرش بود. او توانسته بود نگاه سنتی، شرقی و انسانی را در آثارش منعکس کند و بانی سبک ادبیات روستایی در ترکیه شود، آن هم در دورهای که همه داستان شهری مینوشتند. فضای بیش از 80 درصد آثارش در روستا میگذرد و با توجه به گرایشهای چپی که داشت، هیچ ابایی از این نداشت که خود را همواره روستایی بداند.
عینله غریب درباره آثار اولیه این نویسنده و تفاوت آن با کارهای متاخرش توضیح داد: کارهای اولیه او مثل «اینجه ممد» که مشهورترین کار اوست هفت جلد است. موضوع این کتاب و به طور کلی کارهای 30 سال اول کارش، عصیان علیه خوانین، فئودالیسم موجود و پرولتاریا بود و همیشه قهرمان داستانهایش علیه خان و دولت عصیان میکند، اما بعد از این مرحله که در استانبول ساکن میشود و روزنامهنگاری اختیار میکند، آثارش جهانشمولتر میشود. آثار این دورهاش به اومانیسم گرایش دارد. در این دوره خیلی بیشتر از نویسندگان مشهور به اومانیسم میپردازد و در زمانی که فمینیسم خیلی شناختهشده نبود در آثارش به این موضوع میپردازد؛ چنانچه در هیچیک از آثارش زن تحقیر نمیشود. همچنین بخش زیادی از نوشتههایش را به نوشتن از کودکان اختصاص میدهد. به طور کلی او در این دوره به ناتورالیسم و رئالیسم جادویی بیشتر گرایش پیدا میکند.
او در ادامه بیان کرد: اما در 10-20 سال اخیر آثار یاشار کمال به سمت شاعرانگی رفت و نوشتههایش که بیشتر موضوعی شاعرانه دارند، لطیفتر شدند. به طور کلی به چپ گرایش دارد و صلح و انساندوستی در آثارش عیان است. در کارهایش زنها، کودکان، طبیعت و حیوانات نقش ویژهای دارند. در حال حاضر در ترکیه به نام یاشار کمال چندین مدرسه و دانشگاه دایر است. دلیل توجه مردم ترکیه به این نویسنده هم به خاطر این است که او نگاه متفاوتی به حاشیهها، اقلیتهای مذهبی، قومی، نژادی، زنها و کودکان دارد و به این خاطر خیلی از مردم ترکیه او را دوست دارند. در حوزه ادبیات نیز اغلب نویسندگان مدرن و پستمدرن ترکیه، خود را مدیون او میداند. او تا همین اواخر هم مشغول نوشتن بود و در سال 2010 یک مجموعه شعر هم منتشر کرد.