پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سیدحسن قاضیزادههاشمی روز گذشته همزمان با «روز جهانی کلیه» دستبهقلم شد و در وبسایت شخصی خود نوشت: «در کمال تاسف هرسال بین سه تا چهارهزارنفر از بیماران در فهرست انتظار پیوند بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکنند.»
وزیر بهداشت همچنین در این یادداشت خود، به واقعیتی اشاره کرد که از طرفی ناشی از بیبرنامگی وزارتخانه تحتمدیریت اوست و از طرف دیگر ناشی از نبود فرهنگ پیوند در ایران. او اعلام کرد: «امیدوارم روزی در ایران عزیز، فهرست پیوند کلیه نداشته باشیم؛ اما در این مسیر ما بر سر یک دوراهی قرار داریم. از یکسو نمیخواهیم بازار فروش کلیه به محلی برای جولان دلالها تبدیل شود و از سوی دیگر اگر این بازار را جمع کنیم، بر زمان انتظار در فهرست پیوند اضافه میشود.»
دوراهی مورداشاره وزیر بهداشت در شرایطی است که نظام بهداشت و درمان کشور سالهاست که نسبت به تامین نظامی برای ساماندهی پیوند کلیه در کشور ناکام مانده در حالی که دلالان پیوند کلیه در ایران بیش از مسوولان نظام بهداشت و درمان کشور، با برنامه اقدام میکنند.
بهطوریکه آمارهای غیررسمی نشان میدهد بیش از 45درصد از پیوندهای کلیه در ایران از طریق خریدوفروشهای غیررسمی صورت میگیرد و بهتازگی دلالان خریدوفروش کلیه با توسعه فعالیتهای خود بهصورت اینترنتی و شبکهای اقدام به خریدوفروش میکنند، حتی در برخی موارد این دلالان مشتریهای غیرایرانی نیز به کشور میآورند که رسانهایشدن این موضوع، باعث ممنوعیت پیوند عضو برای اتباع خارجی در کشور شد. حالا این سوال مطرح میشود که این دوراهی موردنظر وزیر بهداشت، تنها مختص به ایران است یا کشورهای دیگر نیز با این مشکل مواجه هستند؟
براساس اطلاعات مطرحشده در مقاله پراستناد محمد اکبرپور، دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه استنفورد آمریکا، ایران تنها کشوری در جهان است که خریدوفروش کلیه در آن انجام میشود. او در این مقاله با عنوان «پیوند اقتصاد و نظریه گراف در طراحی بازار کلیه» به بررسی مدل پیوند کلیه در آمریکا پرداخته و نوشته این مدل میتواند بهعنوان جایگزینی برای خریدوفروش کلیه در ایران مطرح شود و آن پیوند کلیه از طریق بستگان است؛ مسالهای که در اظهارات وزیر بهداشت نیز به شکل کوتاهی مطرح شده است و قاضیزاده عنوان کرده: «برای حل این مشکل یکراه پیشروی ما قرار دارد؛ اهدای عضو توسط نزدیکان بیمار. برای این موضوع هم ابتدا باید فرهنگسازی کنیم. ایکاش رسانههایی که فقط به نقد بازار کلیه میپردازند، وظیفه خود را در عرصه فرهنگسازی نیز به انجام برسانند. بیمهها هم باید پای در این حیطه بگذارند و با پرداختهای نقدی، دایره اهدا را گستردهتر کنند. در غیر اینصورت، جلوه زشت بیماری و فقر، همچنان سیمای شهر و کشور ما را آلوده خواهد کرد.»
مبادله کلیه در آمریکا چگونه صورت میگیرد؟
درحالحاضر علاوهبر کشور ایران، تعداد بیماران کلیوی در سراسر جهان رو به افزایش است. در آمریکا درحالحاضر بیش از صدهزارنفر در فهرست انتظار متقاضیان پیوند کلیه قرار دارند. در سال۲۰۱۱، حدود 33هزار بیمار جدید به این فهرست اضافه شدند و حدود 28هزاربیمار از فهرست خارج شدند که از بین آنها حدود پنجهزارنفر نه بهدلیل موفقیت در پیوند کلیه که بهدلیل مرگ ناشی از نیافتن کلیه مناسب از فهرست خارج شدند. به عبارتی، حدود پنجهزارنفر جان خود را از دست دادند و علاوه بر آن، حدود پنجهزارنفر به متقاضیان پیوند کلیه اضافه شدند. در کشورهای دنیا کلیه مورد نیاز بیماران کلیوی معمولا از سهطریق تامین میشود: بیماران مرگ مغزی، اهداکنندگان خیرخواه و مبادله کلیه. اما مساله بسیار مهم در مورد مبادله کلیه در تمامی کشورهای جهان -بهجز ایران- این است که خریدوفروش کلیه در تمامی آنها غیرقانونی است. بنابراین مبادله کلیه در این کشورها در فرآیندی پیچیدهتر صورت میگیرد؛ فرآیندی که در آن دواهداکننده کلیه خود را مبادله میکنند.
با اینحال، محمد اکبرپور دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه استنفورد آمریکا در مقاله خود با عنوان «پیوند اقتصاد و نظریه گراف در طراحی بازار کلیه» با طرح مثالی فرایند پیوند کلیه در آمریکا را شرح داده است. او نوشته است: «برای مثال احمد یک بیمار کلیوی است که برای ادامه زندگیاش نیاز به دریافت کلیه دارد و همسر احمد حاضر به اهدای کلیه به اوست. اما مشکل اینجاست که گروه خونی احمد و همسرش با یکدیگر سازگاری ندارد و امکان چنین پیوند کلیهای وجود ندارد. از طرف دیگر، بهناز یک بیمار کلیوی دیگر است که همسرش حاضر به اهدای کلیه به اوست، اما گروه خونی بهناز و همسرش نیز سازگاری ندارد. نکته مهم این است که گروه خونی همسر احمد با بهناز سازگاری دارد و گروه خونی همسر بهناز با احمد. بنابراین این دوزوج میتوانند یک مبادله کلیه صورت دهند و همسر احمد به بهناز و همسر بهناز به احمد کلیه اهدا کنند تا هم احمد و هم بهناز زنده بمانند.»
او در ادامه توضیح داده است: «داستان واقعی فوق میتواند کمی از این پیچیدهتر شود. فرض کنید گروه خونی همسر احمد با بهناز سازگار است، اما گروه خونی همسر بهناز با احمد سازگار نیست. در این صورت امکان مبادله کلیه بین این دوزوج وجود ندارد. حال فرض کنید جواد یک بیمار کلیوی دیگر است که گروه خونی او نیز با همسرش ناسازگار است، اما یک اتفاق جالب رخ داده است: جواد و همسر بهناز گروه خونی سازگاری دارند و گروه خونی احمد و همسر جواد نیز سازگار است. در چنین شرایطی امکان تشکیل چنین چرخهای وجود دارد: همسر احمد کلیه خود را به بهناز اهدا میکند، همسر بهناز کلیه خود را به جواد اهدا میکند و همسر جواد کلیه خود را به احمد اهدا میکند. در این صورت جان هر سهبیمار به کمک کلیه همسرانشان نجات یافته است.» (نمونه واقعی اهدای زنجیروار در تصویر قابلمشاهده است)
«یک لیوان آب خودتان بخورید و یک لیوان به دوستتان هدیه کنید»
علاوهبر نکات مطرحشده، وزیر بهداشت در یادداشت خود اشارهای نیز به روز جهانی کلیه کرده و نوشته است: «امیدوارم همه کمک کنند تا اهدای عضو در کشـور ما تبدیل به یک فرهنگ عمومی شود. اما امروز «روز جهانی کلیه» است. ما هم باید دست به دست هم دهیم تا پیشگیری از «بیماری خاموش کلیه» نیز مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد. میگویم بیماری خاموش، چون تا ٩٠درصد عملکرد کلیه کاهش نیابد، بیمار متوجه این مشکل جدی نخواهد شد.»
او در ادامه تاکید میکند: «به همین دلیل امسال عبارت «یک لیوان آب خودتان بخورید و یک لیوان به دوستتان هدیه کنید»، بهعنوان شعار روز جهانی کلیه انتخاب شده است. خوب است بدانید که خون ما در هرروز ٦٠بار تصفیه میشود. این کار توسط فیلترهای کلیه صورت میگیرد. پس کسانی که بیماری قلبی ندارند، خوب است هر دو تا سهساعت یک لیوان آب بنوشند. همچنین لازم است مردم بدانند درحالحاضر ٢٧هزار بیمار کلیوی نیازمند دیالیز در کشور زندگی میکنند که ٨٠درصدشان میتوانند تحت عمل پیوند کلیه قرار بگیرند؛ اما اهداکننده کم داریم. برای جلوگیری از گسترش این وضعیت، گام نخست «پیشگیری» است. کنترل فشار خون و دیابت، کاهش وزن، داشتن تحرک کافی بدنی، عدماستعمال دخانیات و خوردن آب به میزان کافی، مهمترین اصول پیشگیری از بیماریهای کلیوی هستند.»
قاضیزاده هاشمی میافزاید: «اما در صورت بروز این بیماری، ناچار باید وارد عرصه درمان شد. برای کشوری مانند ایران بسیار ناخوشایند است که بشنویم فردی آنقدر در نوبت دریافت کلیه میماند که فوت میکند. پس مشخص است در این عرصه نیز به فرهنگسازی نیاز داریم. براساس آمارهای جهانی باید ٥٠درصد از مرگهای مغزی، منجر به اهدای عضو شود که متأسفانه در کشور ما طی سال٩٢ از دوهزارو500مورد مرگ مغزی فقط ٦٦٥ نفر عضوشان اهدا شده است. مردم باید بدانند، اهدای یک کلیه (البته با نظر پزشک متخصص) مشکلی برای ادامه زندگی اهداکننده ایجاد نخواهد کرد. همچنین هر چه بر سالهای دیالیز یکبیمار افزوده میشود، موفقیت پیوند کمتر خواهد شد.»
منبع: شرق