arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۸۴۳۳
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۰۹ - ۲۲ فروردين ۱۳۹۴

تلاش برخی کشورها در ایجاد آرايش جديد در منطقه

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حميدرضا آصفي ديپلمات باتجربه و سخنگوي اسبق وزارت امور خارجه که در دولت قبل سفير ايران در امارات نيز بوده است، تحليل روشني از وضعيت ديپلماسي کشور و شرايط جديد دارد. با آصفي درباره ارزيابي او از عملکرد دستگاه ديپلماسي در حوزه‌اي به غير از پرونده هسته‌اي ايران گفت‌و‌گو کرديم. آصفي از ايجاد آرايش جديدي در منطقه بر مبناي تفکرات ترکيه و عربستان و تا حدي مصر سخن گفت و البته مبناي اين تفکر را در کشورهاي يادشده اشتباه توصيف کرد. او همچنين عملکرد دستگاه ديپلماسي در قبال همسايگان و ساير کشورهاي جهان و نيز در حوزه‌هايي همچون ديپلماسي عمومي را ارزيابي کرد.

آنچه مي‌خوانيد ماحصل گفت‌و‌گوي «مردم‌سالاري» با حميدرضا آصفي است که البته پيش از تنش‌هاي اخير در روابط ايران با عربستان و همچنين موضع‌گيري اردوغان بر ضد ايران صورت گرفته و نشان مي‌دهد او پيش‌بيني دقيقي از ديپلماسي منطقه‌اي داشته است.

با توجه به اينکه آخرين مسووليت شما در وزارت امور خارجه سفير ايران در امارات متحده‌عربي بوده است عملکرد دستگاه ديپلماسي را در مورد کشورهاي همسايه چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

بخشي از اين موضوع به ما برمي‌گردد و بخش ديگر به ما مربوط نيست ولي من‌حيث‌المجموع اگر بخواهم ارزيابي داشته باشم با برخي از کشورها مثل عمان روابط تقويت شده است با کويت در همان وضعيت قبلي است شايد يک مقدار بهتر شده است با بحرين فرق نکرده است که آن به ما مربوط نيست و مشکل در بحرين است. با سعودي‌ها حتما بدتر شده است و هيچ وقت در بيست سال گذشته تا اين اندازه روابط ما با سعودي‌ها بد نبوده است و با امارات خيلي فرق نکرده است. به هرحال؛ با منطقه يکسان نبوده است ولي من معتقدم اگر پرونده هسته‌اي حل شود روابط با کشورهاي حوزه خليج فارس حتما بهتر خواهد شد. اگر فضاي جهاني براي ما آماده شود به گونه‌اي که جمهوري اسلامي نقشي که دارد را بتواند ايفا کند حتما کشورهاي منطقه اگرچه در ظاهر خوشحال نشوند اما مجبور مي‌شوند با ما همکاري کنند .در زمينه کشورهاي شمالي بايد مواظب ترکيه بود به گونه‌اي که فکر مي‌کنم آرايش جديدي در منطقه شکل مي‌گيرد آرايشي که از مصر، ترکيه و عربستان متشکل مي‌شود که اين آرايش را من به وضوح احساس مي‌کنم و آن را مشکل‌زا مي‌دانم. همانطور که سفري که مقامات مصري و ترکيه به عربستان داشتند و اين آرايش جديد در حال شکل‌گيري است و در بلندمدت مي‌تواند نقش خود را ايفا کند و ما بايد به اين آرايش‌ها توجه کنيم و همسايگان را آنجايي قرار بدهيم که هستند و در زمينه همسايگان بايد به تلاش‌هاي خود سرعت بدهيم.

علل شکل‌گيري اين آرايش به نظر شما چيست؟

ما در لبنان‌، سوريه و عراق‌ موفق بوديم طوري که سعودي‌ها مي‌گويند آمريکايي‌ها آمدند عراق را در يک سيني به ايران تقديم کردند، البته حرف بي‌پايه‌اي است اما آنها مي‌گويند در اتفاقات يمن نيز ايران باعث بوده است و آنها نگران مي‌شوند و بيشتر آنها به دنبال ايران‌هراسي هستند و مي‌گويند ايران در 5 پايتخت دنيا حضور و نفوذ دارد و اين همان «کلمه‌الحق و يراد‌الباطل» است و نبايد ما خوشحال شويم و آنها يک موضوع باطل را استنباط مي‌کنند و آنها مي‌گويند ايران در روابط بين‌المللي ميداني موفق بوده است، لذا کشورهاي قدرتمند غيرشيعه منطقه تلاش مي‌کنند تا با ايران مقابله کنند که البته اشتباه مي‌کنند و اين کار آنها از اين منطق بي‌پايه ناشي مي‌شود.

به موضوع يمن اشاره کرديد، عملکرد ايران در مورد يمن چگونه بوده است؟

اقدامات ايران در يمن انسان‌دوستانه و مشورتي بوده است و ما آنجا نه نيرويي داريم نه آرايش نظامي داريم و فقط هلال‌احمر آنجا دارو و کمک‌هاي انسان‌دوستانه برده است‌. در عصر اينترنت و دنياي مجازي انقلاب‌ها نياز ندارند پيام خود را با توپ و تفنگ صادر کنند‌. ما در يمن دخالت نظامي، مستشاري و سياسي نکرديم و خود يمني‌ها يک انتخابي کردند و فکر کنم به قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي اين موضوع ارتباط نداشته باشد.

نظر شما در مورد افزايش روابط با کشورهاي صنعتي در دولت جديد چيست؟

تشديد روابط با کشورهاي صنعتي حتما مفيد است و اين موضوع يک موضوع غيرمعمول نيست و طبيعي است از بعد کنسولي اگر روابط خوبي با آن کشورها داشته باشيم بهتر مي‌توانيم از شهروندان ايراني مقيم آن کشورها حمايت کنيم. براي مثال حداقل ايراني‌هايي که آنجا هستند بين 500 الي 700 هزار نفر است . از بعد تکنولوژيکي که به آنها ژاپن و کره‌جنوبي را نيز مي‌توان اضافه کرد با تشديد روابط با آنها انتقال تکنولوژي بيشتر صورت مي‌گيرد. همچنين اين کشورها صاحب سرمايه هستند و بيمه‌هاي بزرگ تجاري دنيا در اختيار اين کشورها است و بدون بيمه‌ها تجارت صورت نمي‌گيرد لذا اين يک بعد ديگر است و بعد ديگر اصل سرمايه‌گذاري و فاينانس است. کشورهاي ضعيف که نمي‌توانند ما را فاينانس کنند و همين کشورهاي بزرگ اروپايي و ژاپن و کره هستند که مي‌توانند سرمايه‌گذاري کنند. موضوع ديگر اين است که ما کالاهايي داريم که بيشتر اين کشورها خريدار آن هستند و مشتريان طبيعي نفت ما آلمان، انگليس، فرانسه، ژاپن بوده که نفت ما را مي‌خريدند و لذا از هر حيث نگاه کنيم گسترش روابط با اين کشورها هزينه‌هاي کشور را کم مي‌کند.

در زمينه جنگ نفتي که عربستان با ايران آغاز کرده است و آنکه توافق احتمال هسته‌اي چه تاثيري بر آن خواهد داشت نظر شما چيست؟

موضوع جهش قيمت نفتي با توافق هسته‌اي پارادوکسيکال است و با توافق هسته‌اي عرضه نفت افزايش مي‌يابد و با توجه به اصل عرضه و تقاضا تحريم نفتي اگر برداشته شود قيمت نفت پايين مي‌آيد و بالا نمي‌رود. زيرا عراقي‌ها نيز مشکل دارند عرضه نفت خود را افزايش خواهند داد و بعضي‌ها نيز مي‌گويند جنگ نفتي که بنده اعتقادي به جنگ نفتي ندارم ومعتقدم در موضوع نفت روش‌هايي جديد در استخراج نفت مانند شيل اويل به وجود آمده است و توجه زيادي به انرژي‌هاي غيرنفتي شده است و در آمريکا، اروپا و ژاپن بسياري از ماشين‌ها برقي شده است و از انرژي خورشيدي استفاده مي‌کنند و جايگزيني براي نفت آورده‌اند، زيرا به نفع آنهاست که نفت را تبديل به مواد پتروشيمي بکنند و درآمد داشته باشند حالا ممکن است سعودي‌ها و آمريکايي‌ها يک زد و بندي کرده باشند تا مقداري قيمت نفت پايين بيايد اما همه موضوع اين نيست و اگر توطئه‌اي هم بوده بيشتر عليه روسيه بوده است. من فکر مي‌کنم موضوع نفت پيچيده است و ابعاد مختلفي دارد ولي قطعا لغو تحريم‌ها در بهبود وضعيت تاثير دارد.

دستگاه ديپلماسي در مقابل بعضي از رفتارهاي متناقض همانند موضوع عضو درجه دو ان‌پي‌تي چه کار مي‌تواند انجام دهد؟

متاسفانه در دنياي کنوني حرف حق از گلوله تفنگ درمي‌آيد، هيتلر مي‌گفت اگر شما پيروز شديد کسي نمي‌پرسد چرا. اصلا از برنده کسي سوال نمي‌پرسد و اين منطق هيتلري است و آمريکا دقيقا همان کار را مي‌کند در حالي که مي‌گويند، ضدهيتلر هستيم اما منطق هيتلري ‌دارند و هميشه از شکست خورده مي‌پرسند چرا اين کار را نکرديد؟ چرا فلان کار را کرديد؟ و چرا شکست خورده است و اين کاري که دستگاه ديپلماسي انجام مي‌دهد اين است که بايد روشنگري کرده و ايران‌هراسي را تا جايي که مي‌تواند کم کند و روابط با کشورهاي ديگر را تقويت کند و از انواع ابزارها استفاده کند تا افکار عمومي را به سمت ما جذب کند. تمام اين کارها وظيفه ذاتي وزارت خارجه است که بايد اين کارها را انجام دهد. اما اين‌ها کافي نيست و در داخل بايد ما قوي و قدرتمند شويم و بايد اين فناوري را که بو‌مي ‌کرديم گسترش دهيم آن را تعميق دهيم و به قدري قوي بشويم که دشمن تصور اين را نکند که بتواند به ما تجاوز کند. ببينيد حاکميت و نظام شايد به اين نتيجه برسد که حقوق خود را امروز اعمال نکنيم و فردا اعمال کنيم که اين يک بحث ديگري است ولي بالاخره اين يک حقوقي است که بايد اعمال شود اما اينکه کي و چگونه و از چه راه و روشي اعمال شود به سياست کلان کشور برمي‌گردد.

به موضوع افکار عمومي اشاره کرديد و باتوجه به اهميت ديپلماسي عمومي و تاثير آن بر افکار عمومي آيا دولت گذشته در اين زمينه ضعيف عمل کرده است؟ يا بهتر است بگويم در قياس تفاوت ديپلماسي عمومي دولت گذشته با دولت فعلي چه نظري داريد؟

بنده با شما اختلاف نظر دارم که در دولت گذشته به امر ديپلماسي عمومي کمتر توجه شده است اتفاقا شخص آقاي احمدي‌نژاد به ديپلماسي عمومي بسيار توجه داشت يعني اين يک واقعيت است که يکي از افرادي که به امر ديپلماسي عمومي اهتمام داشت آقاي احمدي‌نژاد بود، بيشترين مصاحبه‌هاي مطبوعاتي، داخلي و خارجي را آقاي احمدي‌نژاد انجام داده است. اتفاقا دولت گذشته با فاصله بسيار زياد نسبت به بقيه دولت‌ها به امر ديپلماسي عمومي توجه داشت. مشکل دولت گذشته در امر ديپلماسي عمومي همان اصل اول تبليغات است اگر طرف مقابل يک موضوع ديگر از حرف‌هاي شما برداشت کند، همه کارهايي که مي‌کنيد منفي خواهد شد. يعني چون آن حرفي که شما مي‌گوييد با آنچه که مخاطب برداشت مي‌کند کاملا متفاوت است هر چقدر بيشتر تلاش کنيد بيشتر ضربه مي‌خوريد و شايد در دولت گذشته اتاق فکر و دستگاهي که اين موضوع را بايد سامان مي‌داد موفق نبود.اتفاقا در اين دولت ما در ديپلماسي عمومي ناموفق هستيم زيرا از دولت صداهاي مختلف مي‌رسد بعضي وقت‌ها خبرنگاران به من مي‌گويند نمي‌دانيم چه کسي درست مي‌گويد يعني اين نقيصه در اين دولت نيز وجود دارد. اصلا ما در جمهوري اسلامي کار ديپلماسي عمومي را نه آنچنان باور داريم و به آن ابزاري نگاه مي‌کنيم و هرجاي کار به مشکل مي‌خورند خبرنگار را مقصر مي‌دانند و مي‌گويند بد معني کرد، ناقص نوشت منظور من اين نبود و...

من يکبار به يکي از مسوولان گفتم خب آنچيزي که منظورت هست را بگو پس چرا چيزي را مي‌گويي که چيز ديگري برداشت شود و همان چيزي که منظورت هست را بگو.خبرنگاران در عرصه ديپلماسي عمومي مثل همان مرغ هستند که هم در مراسم عزا و هم در مراسم عروسي سرشان را مي‌برند. الان هم فضاي مجازي وجود دارند، هم تينگ تانگ‌هاي غيررسمي‌اي هستند که حرف‌ ما را مي‌زنند و ما بايد ابزارهاي نو را به کار بگيريم ما هنوز که هنوز است درحوزه ديپلماسي عمومي دنبال آن هستيم که وزير يا رئيس‌جمهور يک مقاله در نشريه غربي بنويسد که ديگر اسم آن را آگهي رپرتاژ مي‌گذارند‌،بنظر من هنر اين است که ما بايد دوستداران خود را که در دنيا ‌کم هم نيستند، بسيج کنيم که آنها بيايند حرف بزنند و صحبت کنند .همچنين نامه‌اي که اخيرا رهبري به جوانان غربي نوشته يک نمونه موفق ديپلماسي عمومي بود. به هر حال اين يک موضوع نو و جديد است و بايد از ابزارهاي نوين و جديد استفاده کرد. براي مثال هنر، ورزش، کتابخانه و سينماها جزو ظرفيت‌هاي ديپلماسي عمومي است و ما از اين ظرفيت‌ها چه استفاده‌اي کرده‌ايم؟ ما فکر مي‌کنيم که وزير خارجه، سخنگو يا رئيس‌جمهور با رسانه‌ها مصاحبه کند، البته اين خوب است ولي کف کار ديپلماسي عمومي است. لذا من فکر مي‌کنم همه دولت‌هاي ما با يک مقدار بالا و پايين در عرصه ديپلماسي عمومي موفق نبوده‌اند.
نظرات بینندگان