پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بيل لو، تحليلگر مسايل کشورهاي حاشيه خليج فارس نوشت: يک سال از اعلام خلافت ابوبکر البغدادي ميگذرد. داعش همچنان نيروي جنگي قوي در منطقه است هر چند آمريکا و متحدانش هزاران حمله هوايي عليه اين گروه انجام دادهاند.
بيل لو در بي بي سي نوشت: آن طور که باراک اوباما، رييس جمهوري آمريکا گفته هدف از اين حملات هوايي "تضعيف و در نهايت نابودي" گروهي است که خود را "دولت اسلامي" مينامد اما داعش به صورت اعجاب آوري از خودش انعطاف نشان داده و در جنگيدن آبديده شدهاند.
تجزيه و تحليل استراتژي جنگي آنها کمک ميکند دليل اين امر را بهتر بفهميم. هدف اصلي اين است که بمانند و قلمرو خود را گسترش دهند. اين چيزي است که به روشني در شماره نوامبر ۲۰۱۴ دابق -مجله تبليغاتي اين گروه- نوشته شده بود.
حالا ببينيم تئوري "ماندن و گستراندن" در عمل چگونه بوده. داعش شهر رقه در سوريه را که به پايتختش مشهور است همچنان در اختيار دارد. در عراق، دومين شهر بزرگ اين کشور، موصل، را در دست دارد. در همين ماه گذشته هم با گرفتن شهر رمادي، مرکز استان انبار عراق و شهر پالميرا در سوريه توانست قلمروي خود را گسترش دهد.
هدف نهايي گروه دولت اسلامي سيطره جهاني است.
براي رسيدن به اين هدف به قول انديشکده "مطالعات جنگ" در واشنگتن، جهان را به "سه حلقه جغرافيايي" تقسيم کردهاند: حلقه داخلي، شامل عراق و شام (سوريه)؛ سرزمينهاي نزديک، شامل خاورميانه بزرگ و شمال آفريقا؛ و سرزمينهاي دور که شامل اروپا، شرق آسيا و ايالات متحده آمريکاست.
براي هر حلقه هم استراتژي جنگي مخصوص به خود را دارند، شامل جنگ سنتي، جنگ چريکي و حملات تروريستي.
هر سه اين استراتژيها براي اثرگذاري در حلقه داخلي انجام ميشوند.
در سرزمينهاي نزديک اثر جنگهاي سنتي و جنگهاي چريکي گروههاي وابسته به داعش به خوبي حس ميشود. حملات متعدد به پليس مصر در صحراي سينا و گرفتن شهرهايي در ليبي. از آن جمله شهر سرت که پايگاه اصلي معمر قذافي، رهبر پيشين ليبي بود.
همزمان، کساني که در غرب به "گرگهاي تنها" مشهورند در استراليا، آمريکا و کانادا حملاتي انجام دادهاند که داعش آنها را به نام خود نوشته است.
در عراق و سوريه تاکتيک استفاده از خودروهاي بمب گذاري شده نشان داده که سلاح قدرتمندي براي جنگ است. بيشتر اين خودروها، هامويهاي آمريکايي هستند که بعد از فرار سربازان عراقي براي داعش به غنيمت مانده است.
به اين اضافه کنيد فوج حملات انتحاري افرادي که چه در زمان حمله و چه وقتي که زير آتشبار هستند انجام ميشود.
شهرهاي کوچکتر را با "مانور منگنهاي" زير آتش ميگيرند. از دو طرف خودروهاي بمبگذاري شده حمله ميکنند و آنها که با جليقه انتحاري وارد ميشوند و بعد موجي از خودروهايي که سريع حرکت ميکنند و سلاحهاي سبک روي آنها نصب است وارد ميشوند و بعد پياده نظام.
شهرهاي بزرگتر را با روشهاي ترکيبي ميگيرند؛ مثلا نفوذ در جوامع سني که از دولت جدا افتادهاند و تاکتيکي که انديشکده مطالعات جنگ آن را "استراتژي کمربندي" ناميده و از اين قرار است: "روشي است که جنگي پيرامون يک شهرستان شکل ميگيرد که گروههاي پراکنده با تاکتيکهاي غيرمعمول با آزادي در مانور دادن براي از بين بردن قدرت دفاعي اصلي دشمن."
در اين استراتژي اول شهرها و روستاهاي دور و اطراف شهر اصلي را ميگيرند راهها را بند ميآورند و دور شهر اصلي يک کمربند ميکشند و کم کم اين کمربند را تنگ تر ميکنند و محله به محله جلو ميروند.
داعش از صحراهاي سوريه و عراق به خوبي استفاده ميکند، هر وقت که لازم داشته باشد وارد و هر زمان که وقتش باشد خارج ميشود. آنها در اين روش براي سربازانشان همواره سلاح و آب دارند.
البته حملات هوايي سبب شده که آنها نتوانند به راحتي و در قالب کاروانهاي بزرگ رفت و آمد کنند. براي همين به واحدهاي کوچک تر تقسيم شدند.
حضور در صحرا از جهت ديگري هم ترفند داعش است، آنها نيروهاي دولتي را که حالا مشغول جنگ در چند جبهه هستند مجبور ميکنند تا با تعداد زياد وارد صحرا شوند.
تعداد کمي از اين پيکارجويان نيروهاي دولتي را در صحرا مشغول ميکنند، در حالي که رفقايشان در حال گرفتن شهري مهم يا پادگاني هستند يا به دست گرفتن يک سد يا پالايشگاه هستند.
برخلاف اين پيش زمينه است که ميتوان دفاع شهر کوباني در سوريه و بازپس گيري شهر تکريت در عراق را پيروزي جنگي به حساب آورد.
جهان تازه در حال باور اين موضوع است که داعش نيرويي مخوف، با انگيزه و منظم در جنگ است. بيشتر از آن، داعش سازماني است که درست برنامه ريزي ميکند، ساختار سازماني درستي دارد و استراتژي جنگي کارآمدي دارد.
اين را مقايسه کنيد با حرف باراک اوباما که بعد از يک سال جنگ چنين گفته: "ما هنوز استراتژي مشخصي براي مقابله با داعش نداريم."
منبع : شفقنا